وی ادامه داد: چنین افرادی بدیهی واقعیات درباره حیات جمعی را انکار و تکذیب میکنند و برای آموزههای اسلامی در صورتبندی نظری مسائل به اندازه اندیشههای لیبرالی و مارکسیستی ارزش قائل نیستند.
مومنی اظهار کرد: برخوردهای افراط گرایانه به نام دین در ساحت نظر و عمل به این وضعیت دامن زده است. میراث عقلباوری که با عنوان پیامبر درون، شناخته میشود، در دوران ما با اقدامات مرحوم آیت الله طباطبایی و شهید مطهری بارور شد، اما عدهای میخواهند جایگاه و منزلت عقل را در فهم اسلامی متزلزل کنند.
استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی ادامه داد: این افراد با آن رویکرد افراطی، دیدگاه افرادی همانند شهید صدر با عنوان «منطقه الفراق» را نادیده میگیرند و این دیدگاهها طبیعتا واکنشهای منفی را در پی دارد.
مومنی تاکید کرد: برخی از افراد از مجموعه تلاشهای شهید بهشتی برای ارائه چهرهای واقع بین از دین اسلام فاصله گرفته و از مردم عادی ما انتظاراتی دارند که در صدر اسلام هم چنین چیزی وجود نداشته است؛ چرا که میخواهند همه در قامت ابوذر و سلمان ظاهر شوند، در حالی که اینها در صدر اسلام هم استثنائاتی بودند.
مومنی یادآور شد: بنابر این چنین وضعیتی، اجازه رویکرد اسلامی به همه مسائل را نمیدهد و به همین دلیل جامعه ما از این منظر آسیبهای جدی دیده است.
این استاد دانشگاه افزود: از نظر بنیادی، وقتی میگویم باید توان اقتصاد ملی را بالا ببریم به این معنا است که قصد ایجاد تغییر داریم. اما ایجاد تغییر در عرصه اقتصادی بدون تغییر در سایر ساحات جمعی امکانپذیر نیست و پاسخ مجموعه دانش بشر به این سوال که آیا چنین چیزی امکان پذیر است، منفی است.
مومنی به اهمیت مسائل فرهنگی در تحقق اقتصاد مقاومتی اشاره کرد و گفت: نکته دیگر این است که اگر اصل این مسئله را پذیرفتیم که برای تحقق اقتصاد مقاومتی باید یک مشارکت جمعی داشته باشیم، در این راستا تغییر فرهنگ و باورها اهمیت جدی دارد. داگلاس نورس در کتاب فهم فرآیند تحول اقتصادی، نقش فرهنگ و باورها در شکل هر چیزی که مطلوب میدانیم مورد بحث قرار داده است و بحث نهایی وی این است که درک و تصویر در شکل گیری وضعیت نامطلوب و وضعیت بهتر اهمیت دارد.
وی افزود: یکی از کمکاریها در اقتصاد مقاومتی این است که به این مسائل توجه نشده است. اگر عنصر گوهری اقتصاد مقاومتی را قابلیت انعطاف در برابر تغییرات بدانیم، باید برخوردی فعال با رویکردهای متصلب به نام دین را در دستور کار قرار میدادیم که توسط بزرگان اندیشه دینی، با عنوان ضرورت فهم اقتضائات زمانه، صورتبندی مفهومی شده است.
استاد دانشگاه علامه طباطبایی عنوان کرد: آموزههای بزرگ مثل عدالتمحوری در اندیشه اسلامی و قواعد سازندهای همانند قاعده نفی سبیل که متاسفانه متروک هستند، میتواند برای ما اصول ارزشمندی در راستای تحقق اقتصاد مقاومتی باشد.