محمد جواد توکلی، عضو هیئتعلمی گروه اقتصاد مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) در یادداشتی که در اختیار
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) قرار داده، به بررسی پیوند سیاستمداران و اقتصاددانان در انتخابات ریاست جمهوری و همچنین شاخصهای سه گانه ارزیابی برنامههای اقتصادی نامزدهای ریاست جمهوری پرداخته است که متن این یادداشت در ادامه میآید:
این روزها که کم کم فتیله انتخابات بالا کشیده میشود، نامزدهای احتمالی هریک به گونه در مورد اقتصاد و امور اقتصادی اظهار نظر میکنند، یکی کمتر و یکی بیشتر. اگر دقت کنید، خیلی از تحلیلهای ارائه شده نامزدهای سیاسی به خودشان تعلق ندارد، بلکه یک یا چند اقتصاددان به اردوی تدارکاتی او اضافه شدهاند و وی دیدگاههای آنها را منعکس میکند.
پیوند سیاستمدار و اقتصاددان، چیز بدی نیست، فقط مشکل اینجا است که این پیوند در کشور ما، پیوندی موقت و تنها برای مسابقه انتخابی پیشرو است. این یارگیری فقط به اقتضای نزدیک شدن به زمان انتخابات صورت میگیرد، نه اینکه از قبل دستگاه تولید اندیشه در حوزه اقتصاد سیاسی شکل گرفته باشد.
معمولا اقتصاددان در تیم پیروز باقی میماند ولی مربی اقتصادی تیمهای سیاسی شکست خورده به دانشگاه خودشان بر میگردند و در گیر کلاس و درس بحث میشوند تا چهار سال بعد که شاید تیم جدیدی وارد لیگ اقتصاد سیاسی شود و از آنها به عنوان دستیار موقت استفاده کند.
چرخه ناقص همکاری موقت اقتصاددانان و سیاستمدارن در کشور ما همیشگی است. این به گونهای به نفع اقتصاددانان هم هست، چون کسی، خیلی نمیتواند یقه آنها را بگیرد، که چرا سیاستهایتان موفق نبود، تاوان عدم موفقیت را معمولا سیاستمدار میدهد و دور بعد انتخاب نمیشود.
در کشور ما دانش کاربردی اقتصاد تولید نمیشود؛ چراکه تقاضا برای چنین دانشی مقطعی است؛ فقط برای یکی دو ماه منتهی به انتخابات برای تیم پیروز و اندکی کمتر از چهار سال برای تیم پیروز.
شاخصهای سه گانه ارزیابی برنامههای اقتصادی نامزدهای ریاست جمهوری شناخت کاندیداهای ریاست جمهوری از مشکلات اقتصاد ایران، اولویتسنجی و نسخههای پیشنهادی سه محور مناسب برای ارزیابی دیدگاهها و وعدههای آنها است.
مشکلات اقتصاد ایران: عدم شفافیت اطلاعات اقتصادی، فقدان عدالت مالیاتی، نظام بانکی ریسکگریز از جمله مهمترین مشکلات اقتصادی کشور است.
اولویتها در اقتصاد ایران: بدون شک اولویت اول ایجاد شفافیت اقتصادی است، حذف رانتهای اقتصادی، افزایش ریسکپذیری نظام بانکی، و فاصله گرفتن از اقتصاد نفتی نیز در رتبههای بعدی قرار میگیرند.
نسخههای تجویزی: ایجاد شبکه اطلاعات اقتصادی، بازسازی نظام اشتغال و تأمین اجتماعی، اصلاح نظام توزیع سود و زیان در نظام مالی کشور، باز تعریف عدالت مالیاتی، ایجاد شبکه تکافل اجتماعی از جمله مهمترین طرحهای قابل پیشنهاد برای حل مشکلات اقتصاد ایران است.
فهرستی که در بالا ارائه شد، تنها حاوی مولفههای اصلی در هر سه زمینه است. باید از کاندیداها خواست که در هر یک از این سه محور اظهار نظر کنند و برنامه عملیاتی خود را ارائه دهند.
قاعدتا پاسخ به این سوالها نیازمند یک مبنای نظری و فکری است که بتواند توجیهگر پاسخهای ارائه شده باشد. انشاالله اگر مجالی دست داد، دیدگاههای نامزدهای ریاست جمهوری را در قالب این سه مساله خواهم ریخت و نگاهی نیز به مبانی تفکر اقتصادی مورد پذیرش آنها خواهم داشت.