جبار آذین منتقد و مدرس سینما در گفتوگو با
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) با بیان اینکه «مادر قلب اتمی» پر نقض است، اظهار کرد: «مادر فلب اتمی» دومین فیلم سینمایی علی احمدزاده و اثری اجتماعی با رویکردهای شبه سیاسی، ملی و امنیتی و تقلیدی خام دستانه از آثار پست مدرن است در واقع این فیلم یکی از خروجیهای ناصواب و غیر کارشناسی کمیته تعیین تکلیف فیلم توقیفی سینمای ایران توسط سازمان سینمایی است.
وی افزود: فیلم پر اشکال و پر مسئله و شبه روشنفکرانه «مادر قلب اتمی» بعد از حدود سه سال توقیف و اعمال برخی ممیزات سلیقهای اجازه اکران یافته است. این فیلم به هنگام داغی بازار مذاکرات هستهای و متاثر از فضای ملتهب آن روزها ساخته شده و چون سازندگانش تلاش کردهاند با مضامین وقت این مذاکرات همگام باشند در چهارچوب به هم هم ریخته قصه و فیلمنامه و ساختار نامنسجم و آشفته فیلم مسئلهای را گنجاندهاند که امروز دیگر تاریخ مصرف ندارد و بخشی از آنها از جمله تمایلات همجنسگرایانه شخصیتهای اصلی فیلم و زیر سوال بردن حق و پایبندی ایران اسلام به داشتن تشکیلات هستهای به رغم چندین مورد اصلاحیه همچنان چشم اسفندیار «مادر قلب اتمی» است.
آذین ادامه داد: افزون بر این مسائل کلیت فیلم هم دارای داستان قوام یافته و پرداخته شده نیست و پراکندگی موضوعات و بازیهای فرمیک سینمایی آن را لطمهپذیر ساخته است. پردازش ضعیف کارکترها و موضوعات مختلف فیلم به دلیل ناتوانی فیلمساز در هدایت بازیگران و معادل سازی تصویری ناملموس و نامطلوب و غیر همسو با سبک زندگی ایرانی – و اسلامی برای سوژهها و ماجراها سبب شده تا بازیگران نتوانند بازیهای خوبی ارائه کرده و فیلم اثری سرپا تماشایی و قابل تحمل باشد، گرچه اقدام کمیته ویژه سازمان سینمایی این فیلم را از بایگانی شدن و حبس نظرات شخصی و سلیقهای نجات داده، ولی مشکلات مضمونی محتوایی و ساختاری آن نتوانسته برای «مادر قلب اتمی» مشتری جمع کند.
این مدرس سینما در بخش دیگری از سخنان خود تصریح کرد: این تجربه تلخ تلنگری است برای فیلمسازانی که دچار جوزدگی شده و خام و ناپخته مسائلی را در قالب داستان به تصویر میکشند که از منظر داستانپردازی و فیلمسازی دچار مشکلات عدیده بوده و گرایشهای سیاسی و جناحی و نقص در پرداخت هنری و منطبق نبودن آن با حرف روز جامعه آنها را از مسیر سالم هنری دور کرده است. «مادر قلب اتمی» با بضاعت اکران شده، فیلمی تاریخ مصرف گذشته و ناقص و نارسا و از یاد رفتنی است گرچه در گیشه تا حدی فروش دارد، اما این اقبال نتیجه استقبال تماشاگران از آن نبوده که حاصل حمایتهای مالی و تبلیغاتی جناحی و سیاسی است.
آذین متذکر شد: مهمترین چیزی که در این فیلم زیر سوال رفته است حق مشروع و قانونی هستهای ایران است و مورد تمسخر قرار دادن ادبیات مردمی و دیپلماتیک ایران اسلامی است و در این فیلم برای خوشایند گروههایی خاص با تفکرات خاص و همسو با پسند آمریکاییها به فرهنگ جامعه اعتنایی نشده و صرفاً اهداف سیاسی مد نظر قرار گرفته است.
وی در پایان خاطرنشان کرد: من به طور مشخص با توقیف هر اثر هنری و سینمایی مخالف هستم چراکه اعتقاد دارم نظر و قضاوت اصلی با مخاطب است اما فیلمهایی که دچار مشکل ممیزی قانونی و اجتماعی میشوند بیش از آنکه به دلیل هنرمندانه نبودن آنها دچار این مشکل شوند به علت نامدیری مدیران سینما و نداشتن سیاستها و اهداف روشن سینمایی است، چنانچه ساز و کار مناسب برای اخذ پروانه ساخت و مجوز سینمایی وجود داشته باشد هرگز هیچ فیلمی پشت در اتاق توقف ممنوع نمیماند و این ماندههای کنونی سینما قبل از آنکه غلطهای کم رنگ فیلمسازان باشند غلطهای پررنگ دیکته مدیران سینمایی کشور هستند.