به گزارش
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، مصطفیدلشاد تهرانی در کانال تلگرام خود، تفسیری موضوعی در باب عدالت از نهجالبلاغه به دست داده است. از نظر وی عدالتورزی غایت حکومت از نظر امام علی(ع) است. در پس مشروح این مطلب را میخوانید:
پاسداشت حقوق مردم در حکومت، سخت در گرو پاسداشت عدالتورزی همهجانبه برای آنان است، عدالتی که برای مردم باشد و فدای چیزی نگردد. امام علی (ع) حکومت را بدین منظور میخواست، چنانکه فرمود:
«أَمَا وَ الَّذِي فَلَقَ الْحَبَّةَ، وَ بَرَأَ النَّسَمَةَ، لَوْلَا حُضُورُ الْحَاضِرِ، وَ قِيَامُ الْحُجَّةِ بِوُجُودِ النَّاصِرِ، وَ مَا أَخَذَ اللهُ عَلَى الْعُلَمَاءِ أَلَّا يُقَارُّوا عَلَى كِظَّةِ ظَالِمٍ وَلَا سَغَبِ مَظْلُومٍ لَأَلْقَيْتُ حَبْلَهَا عَلَى غَارِبِهَا، وَ لَسَقَيْتُ آخِرَهَا بِكَأْسِ أَوَّلِهَا: دانید، به حقّ آن که دانه را شکافت و جان را آفرید، اگر حضور حاضران و اتمام حجّت با وجود ناصران نبود، و اگر خداوند از عالمان پیمانی سخت نگرفته بود که در برابر شکم بارگی ستمگر و گرسنگی ستمدیده، هیچ آرام و قرار نگیرند، بیتأمّل رشتۀ حکومت را از دست میگذاشتم و پایانش را چون آغاز میانگاشتم، و چون گذشته، خود را به کناری میداشتم». (نهج البلاغه ، خطبۀ ۳)
امام (ع) به روشنی بیان کرده است که حکومت را به سبب خواستِ مردم برای برپا داشتن عدالت پذیرفته است تا به ستمِ ستمگران پایان بخشد و دادِ ستمدیدگان را بستاند. در آموزههای امیر مؤمنان علی (ع) حکومت در اصل برای برپا داشتن عدالت در خدمت مردم است تا این چنین، کرامت انسانها حفظ شود. بر این اساس در عهدنامۀ مالک اشتر فرموده است:
«إِنَّ أَفْضَلَ قُرَّةِ عَیْنِ الْوُلَاةِ اسْتِقَامَةُ الْعَدْلِ فِي الْبِلَادِ، وَ ظُهُورُ مَوَدَّةِ الرَّعِیَّةِ: بیگمان بهترین روشنایی چشم سرپرستان، پایدار شدن دادگری در کشور است، و پدیدار شدن دوستی صمیمانۀ شهروندان» (همان ، نامۀ ۵۳)
عدالت همهجانبه از سوی حکومت دربارۀ شهروندان حقّی است که هرگونه خلل در آن ستمی غیر قابل بخشش است و سختترین پیامدها را در نظام الهی دارد و هیچ توجیهی دربارۀ آن پذیرفته نیست، جز آنکه زمامداران بازگردند و ستمها را جبران نمایند؛ امیر مؤمنان علی (ع) در عهدنامۀ مالک اشتر به روشنی دراین باره توجّه داده و فرموده است:
«أَنْصِفِ اللهَ وَ أَنْصِفِ النَّاسَ مِنْ نَفْسِکَ، وَ مِنْ خَاصَّةِ أَهْلِکَ، وَ مَنْ لَکَ فِيهِ هَوًى مِنْ رَعِيَّتِکَ، فَإِنَّکَ إِلَّا تَفْعَلْ تَظْلِمْ! وَ مَنْ ظَلَمَ عِبَادَ اللهِ، كَانَ اللهُ خَصْمَهُ دُونَ عِبَادِهِ، وَ مَنْ خَاصَمَهُ اللهُ أَدْحَضَ حُجَّتَهُ، وَ كَانَ لِلَّهِ حَرْباً حَتَّى يَنْزِعَ وَ يَتُوبَ. وَ لَيْسَ شَيْءٌ أَدْعَى إِلَى تَغْيِيرِ نِعْمَةِ اللهِ وَ تَعْجِيلِ نِقْمَتِهِ مِنْ إِقَامَةٍ عَلَى ظُلْمٍ؛ فَإِنَّ اللهَ سَمِیعٌ دَعْوَةَ الْمُضْطَهَدِينَ، وَ هُوَ لِلظَّالِمِينَ بِالْمِرْصَادِ: «از جانب خودت و خاندان ویژهات، و از جانب هرکس از شهروندانت که به او گرایش و وابستگی داری، دادِ خدا و مردم را بده؛ زیرا اگر چنین نکنی ستم کردهای. و هرکه به بندگان خدا ستم کند، خداوند به جای بندگانش به دادستانی از او برخیزد، و دلیل او را [در دادگاه دادگری] باطل و نابود سازد، و او با خدا پیوسته در جنگ باشد تا آنکه دست بکشد و توبه آرد [و جبران سازد]. و هیچ چیز چون برپا داشتن ستم، نعمت خدا را دگرگون نسازد، و کیفر او را نزدیک نیارد؛ زیرا خداوند شنوای دعای ستمدیدگان، و در کمین ستمگران است». (همان)