-
به گزارش
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، زمانی که ترجمه قرآن به زبانهای دیگر مطرح شد، برخی آن را نپذیرفتند؛ چرا که معتقد بودند، قرآن، دارای جهاتی مانند اعجاز، استنباط و ... است که ترجمهپذیر نیستند و یا اگر ترجمه شود، نظم و معنای متن قرآن را دارا نخواهد بود. اما به تدریج پذیرفتند که دین اسلام و قرآن برای عربزبانها نبوده و غیرعربها هم باید از آن بهرهمند شوند.
به تدریج ترجمههای متعددی از قرآن منتشر شد، به طوری که در دهه اخیر تعداد این ترجمهها افزایش یافته و هر سال شاهد انتشار ترجمههای جدیدی از قرآن هستیم، همه بر این واقفیم که نقد و چکشکاری منتقدان، یک اثر را صیقل داده و میتواند نقاط ضعف آن را به نقاط قوت تبدیل کند، اما این امر چندان در مراکز علمی و پژوهشی انجام نمیشود و به نوعی از آن غفلت میشود.
در این راستا محمدرضا موحدی، عضو هیئت علمی دانشگاه قم به خبرنگار
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) درباره ضروت نقد ترجمههای قرآن گفت: نگاه کلی به ترجمههای قرآن نشان میدهد که هر چه تنوع ترجمهها بیشتر باشد، سلیقهها و ذائقههای مختلف میتوانند ترجمه مناسب خود را پیدا کنند. این نگاه کلی است که اجازه میدهد ترجمههای مختلف داشته باشیم.
وی افزود: برخی ترجمهها سرهگرا بوده و مترجم آن سعی میکند ترجمه فارسی سره ارائه دهد، برخی عربیگراتر است، دیگری نگاهش تفسیری است و یا نوع بیان احکام را مورد توجه قرار داده است که درباره همه آنها میتوان گفت؛ همه ترجمهها آمیخته با نگاه مترجمان است؛ از این رو با توجه به دیدگاههای متفاوت مترجمان، ترجمهها نیز متفاوت هستند.
پذیرش ترجمههای جدید قرآن در صورت نگاه نو
موحدی ادامه داد: با توجه به اینکه این افراد با دیدگاههای متفاوت دست به ترجمه قرآن زدهاند، پس ترجمههای متنوعی ایجاد میشود و هیچ اشکالی هم ندارد که به جای 10 ترجمه، 20 ترجمه داشته باشیم. اما پس از نقد معلوم میشود که این مترجم در ترجمهاش چه چیز تازهای بر گذشتهها افزوده است، وگرنه اگر به اندازه یک سر سوزن کشف و دریافت جدیدی در معانی دارد، جامعه فرهیخته کشور باید این ترجمه جدید را بپذیرد، به این دلیل که جایش در میان ترجمههای دیگر خالی بود.
این عضو هیئت علمی دانشگاه قم در ادامه بیان کرد: به عنوان مثال مترجمی نگاه بلاغی کرده و یا نگاهش صرفاً زبانی بوده و یا مترجمی موزون ترجمه کرده، اما وزنش مناسب نبوده و مترجمی دیگر با وزن بهتری آن را ترجمه کرده است؛ از این رو ترجمههای متعدد از قرآن را با این اندازه مسامحه میتوان پذیرفت. اما اگر اینها را هم ندارد و خلاقیت و ابتکاری در ترجمه دیده نمیشود، مترجم صرفاً به دنبال نام و شهرتی بوده است و یا با مقایسه و مطالعه آنها، به نظر میرسد، ترجمه مورد نظر مطلب جدیدی به مخاطب منتقل نمیکند. این امر نقد ترجمههای قرآن را بیش از پیش ضروری مینماید.
نقد ترجمههای قرآن اندک است
وی تصریح کرد: تاکنون جلسات نقد ترجمههای قرآن انجام شده است اما این اندازه نقد در این حوزه بسیار اندک است، هر چند افراد فرهیختهای وجود دارد که پژوهشگاهها میتوانند از وجود آنها بهره برده و به نقد و مقابله ترجمههای اخیر قرآن بپردازند و آنها را به صورت علمی نقد و مورد بررسی قرار دهند و قدرت و ضعف هر یک را به خوبی نشان دهند.
موحدی با اشاره به شاخصههای نقد ترجمههای قرآن عنوان کرد: کسی که دست به ترجمه میزند با توجه به ضرافتهایی که در زبان عربی وجود دارد، باید فردی مسلط به این زبان باشد و کسی هم که نقد میکند باید از این تسلط برخوردار باشد تا بتوانند تحلیل و بررسی کند که آیا این ترجمه از عهده متن برآمده است یا خیر. به این معنی که غیر از آشنایی با زبان عربی، بلاغت قرآنی و فرق میان معانی مجازی و حقیقی را به خوبی بداند.
برخی ترجمههای نگاه تأویلی دارند نه ترجمهای
این پژوهشگر گفت: در میان ترجمههایی که دیدهام، در برخی از آنها مترجم بیشتر نگاه تأویلی خود را در قالب ترجمه ارائه کرده است، به این معنی که تصور میکند ترجمه یک آیه باید این گونه باشد نه اینکه این گونه هست، یعنی با توجه به فلان نکته تفسیری اینجا این کلمه به این معنی است و عملاً ترجمه نمیکند بلکه تأویل میکند که میتواند آسیب بزند. در چنین مواردی منتقدان ترجمههای قرآن میتوانند چنین خدمتی را به جامعه قرآنی داشته باشند.
وی در ادامه ترجمهپژوهی قرآن در حوزه و دانشگاه را مورد اشاره قرار داد و بیان کرد: با توجه به حجم آثار زیادی که ترجمه شده، میتوان پژوهشهای مربوط به آن را تدوین کرد و رشته و کارگروهی برای بررسی آنها داشت، همانگونه که تاکنون مجله ترجمان وحی داشتیم، تنوع موضوعات و پژوهشها به راحتی تولیدکننده یک رشته است. این امر نشان میدهد که در حوزه ترجمه نیازمند ایجاد رشته، کارگروه و یا حتی پژوهشکده هستیم.