به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، حجتالاسلام و المسلمین سیدعباس قائممقامی در یادداشتی اختصاصی در خصوص آیتالله سیدمحمدرضا غروی نوشتهاند: همه زندگی و زیست «سیدمحمدرضا غروی» برای مردم، به حقّ «حجّتِ اسلام و مسلمانی» و «آیتِ خداباوری» بود. مشروح این یادداشت را در پی میخوانید:
رحلت عالم بزرگوار، روحانی وارسته و بقیه السلف حوزه علمیه و روحانیت اصيل تهران آیت الله سید محمد رضا غروی را به محضر مبارک مولایش و مولایمان ولی الله الأعظم أرواحنا له الفداء و بیت مکرم و به راستی مبارک ایشان و همه وابستگان و ارادتمندان تسلیت و تعزیت عرض میکنم.
آیت الله سیدمحمدرضا غروی از اولین روحانیانی بود که در همان ابتدای کودکی با نام و چهرهشان از نزدیک آشنا شدم و از همان آغاز نقشی خوش از خود در حافظهام نشاند و طعمی شیرین به ذائقه جانم چشاند!
پدر بزرگوارم مرحوم حاج سید مهدی قائم مقامی (رحمه الله علیه) هماره از سه دوست دیرین خود که از دوران کودکی و نوجوانی رشته دوستی و صمیمیت میان شان سرشته بود یاد میکرد: آقا سیدمحمدرضا غروی، شیخ علی آقا فلسفی و آقا سیداسماعیل موسوی (برادر مهتر آیتالله آقا سیدرسول موسویتهرانی، که تا همین اواخر در کمال پاکی و نزاهت در همان محله حمام گلشن در مغازهای کوچک به کسب مشغول بود) این هر چهار، زاده محله "حمّام گلشن" از قدیمیترین محلات تهران بودند و مرحوم پدر در هر فرصت و مناسبتی و یا هر دیدار و نشستی که با این دوستان قدیم داشت، انبوهی از خاطرات آن دوران را به یاد میآورد و برایمان روایت میکرد. خاطراتی که با یاد خوش بزرگانی که به راستی در "زیِّ روحانیت" و به حق شایسته عنوان "روحانی" بودند و همگی در همان محله سکونت داشتند، آمیخته بود و بوی خوش و عطرآگین مکارم اخلاقی و سلوک معنویشان همچنان از پَس خاطرهها، مشام جان را مست میکند: مرحوم آقا شیخمرتضی زاهد، مرحوم آیتالله شیخمحمدرضا تنکابنی (پدر حضرات اخوان فلسفی)، مرحوم کاتوزیان که در مسجد آقا (مجتهدی) نماز میخواند و پدر به یاد میآورد که پیش از نماز صبح، تمام صحن مسجد، پر بود از نماز شب خوانان محله که جهت کسب ثواب بیشتر ترجیح داده بودند نافله شب شان را در خانه خدا اقامه کنند، مرحوم آقا سیدمهدیغروی (پدر اخوان غروی) و ...
آیتالله سیدمحمدرضا غروی را میتوان آخرین بازمانده نسلی از بزرگان روحانیای دانست که شناسنامه تاریخی حوزه علمیه و سنّت مذهبی تهران با نام آنان رقم خورده است. نسلی که بیهیچ تردید اصالت دینی و جان مایه معنوی بخش مرکزی پایتخت، آشکارا وامدار و مرهون آنهاست.
ویژگیهای رفتاری و منش اخلاقی مرحوم آیتالله غروی که گاه در پارهای موارد انحصاری مینمود، میراث همان سنت روحانی و معنوی است! شمارش و یاد کرد این ویژگیها که هر کدام میتواند الگو و سرمشقی نیکو برای شیفتگان معنویت و فضیلت، خصوصا طالبان علوم دینی باشد به مجالی بس فراخ نیاز دارد. اما نمیتوانم ذکر این نکته را دریغ دارم که مهمترین ویژگی آن بزرگوار همانند دیگر بزرگانی که به این سنت روحانی تعلق دارند، آن است که بیکمترین اغراق، مصداق گویای"كونوا دعاة الناس بغير السنتكم" بود. مردمان بیش و پیش از آنکه از زبان ایشان ذکر فضایل اخلاقی و توصیف زیست پاک و معنوی را بشنوند، در ذره ذره رفتار و سلوک عملیشان آن را بصورت عینی مشاهده و شیرینی و جذابیت آن را در عمق جان خویش مییافتند!
وکیل متنفذ و تامّ الاختيار إمام خمینی(ره) و بسیاری از بزرگان مراجع در تهران که انبوهی وجوهات شرعی در اختیار داشت را صبحها در مدرسه مروی مشغول درس و بحث میدیدی، بسان طلبهای که وظیفهای جز این ندارد، و ساعتی بعد او را در بازار حضرتی با سادگی و بی پیرایگی تمام، پشت پیشخوان مغازه کوچک پارچهفروشی و گاه نشسته بر روی پیشخوان مشاهده میکردی که بیاعتنا به موقعیت و شان، و چشم برگرفته از آن همه امکان و فرصتی که در اختیارش بود، بسان دیگر اهالی بازار مشغول کسب حلال است. و در وقت نماز نیز او را در همان مسجد محله قدیمی، در کسوت امام جماعتی که امور خرد و کلان مردم را رفع و رجوع میکند، مییافتی. و دیگر بار ساعتی دیگر همو را میدیدی که وارسته و رها از هر شأن و تعلق، و گاه بر پشت موتور دیگران، روانه مجلس دختر و پسری جوان است تا عقد ازدواج شان را جاری سازد!
و اینچنین بود که همه زندگی و زیست "سید محمد رضا غروی" برای مردم، به حقّ «حجّتِ اسلام و مسلمانی» و «آیتِ خداباوری» بود، بیآنکه حتی یک لحظه کسی برای «آیتاللهی» او تبلیغ کند و یا سر سوزنی از جائی برای آن هزینه شود!
همچنان میتوان و باید از او و هم نسلان کِراماش بسیار گفت و شنید ...
رحمت و رضوان الهی بر آن روح بزرگ و بیآلایش و شراب لقاء پروردگارش گوارایش باد! طوبی له و حسن مآب!