به گزارش کانون خبرنگاران
ایکنا،
نبأ، مراسم اولین سالگرد رحلت آیتالله شیخ حسین روشنیگلپایگانی(ره)، از شاگردان آیتالله العظمی بروجردی(ره) با سخنرانی حجتالاسلام والمسلمین امیرحسین مناقبی روز یکشنبه 28 آبان ماه مصادف با شام شهادت امام رضا(ع) با حضور مردم در مسجد الحسین(ع) تهران برگزار شد.
این مراسم با قرائت قرآن آغاز و سپس محمدرضا صفوی، مداح و ستایشگر اهل بیت(ع) به روضه خوانی پرداخت در ادامه حجتالاسلام مناقبی، سخنران ویژه مراسم سالگرد با قرائت حدیث معروف سلسلۀالذهب گفت: محفل نورانی و سراسر علم و فضیلت است چراکه جهت یادمان عالم بزرگواری همچون آیتالله حسین روشنیگلپایگانی(ره) برگزار شده است کسی که عمر بابرکت خود را در راه خدمت به مردم و خاصه دستگیری از ایتام هزینه کرد و مصادف با چنین ایامی دار فانی را وداع گفت امیدوارم طبق بیان آیات پایانی سوره مبارکه فجر همه علماء خصوصا آیتالله روشنی(ره) با نداعی ارجعی الی ربک... به دار آخرت منتقل شدند و در کنار سفره حضرت سیدالشهدا(ع) مهمان هستند قطعا ایشان با قلم خود بسیاری از مردم را به سوی راهی که رضایت الهی در آن قرار دارد هدایت کردند و به همین جهت یاد و نام ایشان همیشگی باقی خواهد ماند.
وی ادامه داد: بنده به مناسبت شام شهادت امام رضا(ع) لازم است درباره حدیث سلسلۀالذهب که قرائت کردهام توضیحاتی را بیان کنم اولا دوران زندگانی امام هشتم دوران غریبی بود زیرا از یک سو امام تحت فشار دشمنان دانا و نادان و از سوی دیگر ضربات زیادی را از دوستان نادان خود خورده است لذا این دو گروه دوران امامت ظاهری را بر امام معصوم خودشان سخت کردند دوستانی که به طمعه مال منکر امامت ایشان شدند زیرا طبق نقل تاریخنویسان وقتی امام کاظم(ع) به شهادت رسیدند و بدن نازنینشان از زندان خارج شد دو تن از وکلای خاص حضرت که مامور جمعآوری اموال اختصاصی حضرت از مردم بودند وقتی به امامت رسیدن امام رضا(ع) آگاهی پیدا کرده و نگاهی به سی هزار دینار طلا که در خدمتشان بود کردند فهمیدند که مصرف کردن این اموال بهتر از اطاعت امام معصوم است! به همین جهت برای خود اموال های بسیاری را تهیه کردند و به مردم خطاب کردند که بعد از امام هفتم دیگر امامی وجود ندارد به همین جهت بود که فرقه واقفیه(هفت امامی) تشکیل شد و همین موضوع نیز ضربه بسیار سنگینی را بر امامت امام رضا(ع) وارد کرد.
مناقبی افزود: بعد از هلاکت رسیدن چنین دوستان مال دوست حضرت با دشمن دانا و سیاستمداری مواجه شد که امام رضا(ع) را به اجبار از مدنیه راهی خراسان کرد و با بهانه ولایتعهدی به حضرت پایه حکومتیش را محکم کرد اما آنچه که تاکنون سبب گمراهی بسیاری از صاحب نظران شده این است که مگر میشود شخصیتی مثل مأمون که در کتاب عیون اخبارالرضا میگوید امام رضا(ع) با قبول ولایتعهدی حکومتم را تأیید کرده قاتل حضرت بشود این در حالی است که او در جمع بسیاری از بنیالعباس جهت تأیید خودش این حرف را زده زیرا برادرش امین به دست او به هلاکت رسیده بود و به همین جهت حکومت بنیالعباس با او رابطه خوبی نداشتند، در موارد دیگر گفته هدف دیگر من پایین آوردن منزلت امام معصوم و در انتها زیر نظر گرفتن فعالیت های وی است باید بدانیم آنچه را که خود او اقرار میکند با تفکر صاحب نظران دینی ما سنخیت ندارد ولی جای تعجب است که عدهای دوستی ظاهری وی را ملاک پاک دلی او قرار میدهند حال باید از خود بپرسیم کجا هستند ظالمان تاریخ کسانی که عمری را با ظلم به مردم سپری کردند و کوله باری از گناه را برای خود خریدند.
نوه علامه طباطبایی(ره) گفت: حضرت رضا(ع) اولا باید بدانیم موضوع ولایتعهدی مأمون را پذیرا نبود بلکه به اجبار به چنین امری تن داد زیرا هنگام حرکت از مدینه چند مرتبه کنار قبر شریف پیامبر رفت و با گریه بسیار با ایشان وداع کرد سپس خطاب به خانوادهش فرمود برای من گریه کنید چراکه من دیگر به مدینه باز نخواهم گشت و بعد 12 هزار دینار را به اهلش داد تا هزینه های زندگی را بعد از امام با آن بگذرانند وقتی به خراسان رسیدند در مقر فرماندهی مأمون خطاب به او فرمود بدانکه اگر این فرمانروای حقیقتا برای توست پس حق واگذاری آن را به هیچ شخص دیگری را نداری ولی اگر چنین امری متعلق به تو نیست نباید بدون اجازه ما اهل بیت(ع) در آن تصرف میکردی و بدان دشمنان در طول تاریخ حق ما را غصب کردهاند که از جمله آن فدک است که از سوی خلفای مدعی صورت گرفت و اگر میخواهی من به ولایتعهدی منصوب شوم باید بدانی هر کاری که از سوی دولتت صورت میگیرد هیچ ارتباطی به من نخواهد داشت. وقتی مأمون با چنین صحبتهای مواجه شد تصمیم گرفت تا با دعوت از علمای مختلف مناطق گوناگون مناظراتی را تشکیل دهد تا شخصیت امام معصوم را با خیال خامش خدشه دارکند ولی نمیدانست که امام در هیچ موردی که موضوع مقابله علمی است کوتاه نخواهد آمد و همین امور سبب شد که قصد جان امام را بکند لذا باید آگاه باشیم که حضرت با رضایت قلبی تن به چنین مسئولیتی نداد.
سخنران ویژه مراسم افزود: اما امام رضا(ع) وقتی از مدینه حرکت کرد به محله نیشابور رسید آنجا بود مردم شهر با حضور چشمگیر با امام زمانشان وداع کردند و از ایشان خواستار توصیهای شدند نقل میکنند حضرت تأملی کردند تا سکوت بر جهاز شتران حاکم شود سپس فرمودند کلمه لاالهالاالله حصنی فمن دخل حصنی امن من عذابی بشرطها و انا من شروطها.... کلمه شریف توحید دژی است در برابر عذاب الهی هر کسی آن را بگوید در امان است ولی شرط این امان بودن درک مفهوم مقام امامت و ولایت است یعنی به فرموده پیامبر اگر کسی تمام عمر را روزه بگیرد و نماز بخواند و یا هزاران سال ما بین صفا و مرده طواف کند ولی ولایت اهل بیت(ع) را نداشته باشد خداوند او را با صورت وارد جهنم خواهد کرد پس صراط مستقیم که همه ما روزی 17 بار میگویم خدایا ما را به چنین راهی هدایت کن طبق فرمایش پیامبر این صراط وجود نازنین امیرالمومنین(ع) است. ما نیز سعی کنیم همچنانکه مولایمان حضرت علی بن موسیالرضا(ع) دستور داده است معرفت خود را نسبت به وجود نازنین حضرات معصومین(ع) بیش از بیش افزایش بدهیم تا اذکاری که بر لسانمان جاری میکنیم توأم با معرفت و دقت کافی باشد اینجاست که عبادات ما دیگر رنگ و بوی خاصی را به خود میگیرد، اما نکته پایانی درباره شخصیت آیتالله حسین روشنیگلپایگانی(ره) این است که ایشان طبق فرمایش ائمه که فرمودند مداد علماء از خون شهدا افضل تر است مجاهد فی سبیل الله به حساب میآیند چراکه طبق نظر خیلی از نمازگزاران مسجد الحسین(ع) که مدتها پشت سرشان اقامه نماز میکردند شهادت میدهند که ایشان تمام هم غمشان هدایت مردم به سوی خداوند بوده است امیدواریم خدا روحشان را قرین رحمت واسعه خودش قرار بدهد.
آیتالله شیخ حسین روشنیگلپایگانی(ره) از شاگردان آیتالله العظمی بروجردی(ره) و آیتالله میرزا احمد آشتیانی و داماد آیتالله میرزا هدایت الله وحید گلپایگانی(ره) بودند که عمر شریف خود را در ترویج معارف دین مبین اسلام و پاسداری از مذهب تشییع و آموزش معارف اهل بیت(ع) همراه با خدمت به مردم سپری نمود و در سن 92 سالگی در روز دوشنبه 28 صفرالمظفر1438 هجری قمری دار فانی را وداع گفت.