سخنان کوبنده زینب(س) در مجلس یزید بستر شکست بنی‌امیه را فراهم کرد/2
کد خبر: 3684554
تاریخ انتشار : ۰۳ بهمن ۱۳۹۶ - ۰۹:۲۹

سخنان کوبنده زینب(س) در مجلس یزید بستر شکست بنی‌امیه را فراهم کرد/2

گروه معارف: یک مدرس دانشگاه عنوان کرد: سخنان کوبنده زینب (س) و امام سجاد (ع)در مجلس یزید بنی امیه را رسوا و بستر شکست و زوال بنی امیه را به ارمغان آورد.

حجت‌الاسلام علی مراد کیانی، مدرس دانشگاه در گفت‌و‌گو با خبرگزاری ببن‌المللی قرآن(ایکنا) از همدان، در ادامه بررسی زندگی سراسر نور حضرت زینب(س) افزود: ایشان به طور ناشناس وارد مجلس ابن زياد شد و در گوشه‌اى نشست، ابن زیاد پـرسـيد «اين زن كيست؟» گفتند «او زينب دختر على (ع)است» عـبـيـداللّه گفت «شكر خداى را كه شما را رسوا كرد و دروغگويي‌هاى شما را آشكار نمود» ناگهان زينب كبرى(س) به خروش آمده و فرمود «فاسق، رسوا مى‌شود و فاجر، دروغ مى‌گويد و آنان غير از ما هستند».
وی ادامه داد: پسر مرجانه گفت «چگونه ديدى آنچه خداوند با برادرت نمود؟» زينب(س) فرمود «ما رایت الا جمیلا، جز نيكى، چيزى نديدم، زيرا خداوند بر آل پيغمبر، شهادت را مقرر كرده و ايشان به سوى خوابگاه هميشگى خود شتافتند ولى به همين زودى خداوند تو و ايشان را با هم براى حساب جمع مى كند، در آن هنگام، بنگر كه رستگارى از آن كيست؟»
حجت‌الاسلام کیانی گفت: ابن زیاد چنین پاسخی که شنید خشمگین و تصمیم به کشتن زینب گرفت اما با توجه به فضای به وجود آمده پس از سخنرانی زینب کبری(س) از تصمیم خود منصرف شد، اما چشمش که به امام سجاد(ع) افتاد پرسيد «اين جوان كيست؟» گفتند «على بن حسين است»، ابن زياد گفت «مگر خدا على بن حسين را نكشت؟» امام سجاد(ع) فرمود «مرا برادرى بود كه او را نيز على مى ناميدند و مردم او را كشتند».
این فعال فرهنگی ابراز کرد: ابن زياد گفت «بلكه خداوند او را كشت»، امـام سـجـاد(ع) آيـه ای را قرائت كرد و فرمود «الله یتوفی الانفس حین موتها... ؛ خداوند جان (انسان) را هنگام مرگشان می‌گیرد...» (42/ زمر) در این هنگام ابـن زيـاد گـفـت ندر حـضـور مـن حـاضـر جـوابـى مى كنى؟ دستور مى دهم گردنت را بـزنـند».
وی عنوان کرد: حضرت زينب (س) با شنيدن اين سخن، فرمود «اى پسر زياد! ديـگـر تـو كـسـى از مـا بـاقـى نـگـذاشـتـى، پـس حـكـم قتل مرا نيز صادر كن» با این سخن از جان امام حفاظت و ابن زیاد را منصرف نمود و زمانی که از کوفه به شام رفتند و در مجلس یزید شاهد شعر خوانی و توهین یزید به اباعبدالله (ع) بود زینب کبری با سخنان آتشین خود یزید و حاضران را اینگونه مورد خطاب قرار داد:
«سپاس خداوند جهانيان را و درود بر پيامبرش و خاندان پيامبر او باد و چه نيكو فرمايد حقتعالى آنجا كه مى‌فرمايد كسانى كه كار زشت كردند و مرتكب جنايات شدند، عـاقبت كارشان بدانجا رسيد كه آيات خداى را دروغ شمردند و آن را به مسخره گرفتند.
این فعال سیاسی ادامه داد: «اى يـزيـد! آيـا پـنـداشـتـى چـون زمين و آسمان را بر ما تنگ گرفتى و ما را مانند اسيران كـشـانـيـدى ، مـا نـزد خـداونـد، خوار شديم و تو بزرگوار شدى؟ و گمان كردى كه اين پـيـامدها از مقام بلند تو است؟ لذا بدين جهت بر خود مى بالى و ناز مى كنى و شادمانى كه دنيايت آبادشد و كارها بر مراد دل تو است و آنچه از آن ماست از آن تو شد!؟»
وی افزود: حضرت زینب ادامه داد «آرام باش، دست نگهدار مگر سخن خداى را فراموش كردى كه مى فرمايد: «گمان نكنند آنانكه به راه كفر روند، اين چند روزه مهلتى كه به آنان داده ايم مقدمه سعادت آنان است، نه،بلكه اين فرصت براى آن است كه بر گناهانشان بيفزايند و ايشان را عذابى خواركننده در پيش است.»
حجت‌الاسلام کیانی یادآور شد: «اى پـسـر آزاد شدگان! آيا اين از دادگرى است كه زنان و كنيزان خويش رادر پـس پـرده جـاى دهـى و دخـتران پيامبر را با چهره‌هاى گشاده، بدون پوشش و چادر، بـه هـمـراه دشمنانشان، شهر به شهر بگردانى و مردم آنان را ببينند و بـراى تـو كـافـى اسـت آن هنگامى كه داور، خداوند باشد و محمد دشمن تو در حالى كه جـبـرائيل پشتيبان محمد (ص)باشد.»
این مدرس دانشگاه گفت: «چه نزديك است بفهمند آن كسانى كه تو را بر اين مسند و بر گردن‌هاى مسلمانان سوار كردند، چه نكوهيده بدلى از ستمكاران انتخاب كرده‌اند و خـواهـنـد دانـسـت كداميك از شما بدبخت تر است و سپاهش ضعيف‌تر و ناتوانتر، اگرچه روزگـار، مـرا به سخن گفتن با تو وادار كرد، ولى من تو را ناچيزتر از آن مى‌دانم كه بـا تـو سـخـن بـگويم، در حالى كه سرزنش تو بزرگ است و توبيخ تو بسيار، لكن چـشـم‌‌هـا اشك مى‌ريزد و سينه‌ها از آتش غم‌ها مى‌سوزد.»
وی اظهار کرد: «آه! چه امر شگفت انگيزى است كه نـجـبـاى حـزب خـدا بـه دسـت حزب شيطانِ آزاد شده، كشته شوند، خون ما از اين دست‌ها مى ريـزد و گـوشـت ما در اين دهان‌ها جويده مى شود و آن بدن‌هاى پاك و پاكيزه در روى زمين مـانـده و اسـارت مـا را غـنـيـمـت شـمـرده‌اى، زود اسـت كـه غـرامـت اعـمـال نـاپـسـنـد خـود راخـواهـى پـرداخـت در حـالى كـه چيزى نداشته باشى مگر آنچه از قبل فرستاده اى و پروردگار تو به بندگان خود ستم نخواهد كرد، ما شكايت خويش را بـدو مى بريم و به او پناه مى‌جوييم.»

ای یزید تو هرگز نخواهی توانست نام مارا محو و پرتو وحى ما را بميرانى
حجت‌الاسلام کیانی افزود: «و تو اى يزيد! آنچه در توان دارى انجام بده و نيرنگ و فريب خويش را به كار گير، در اين مورد نهايت سعى و كوشش خود را بنما ولى بـه خدا سوگند! كه هرگز نخواهى توانست نام ما را محو و پرتو وحى ما را بميرانى و بـه مـنـتـهـاى مقام ما برسى و ننگ عار جنايات خويش را از دامان آلوده ات بشويى و چقدر خِرَد تو ضعيف است و زندگانى تو اندك و جمع تو پراكنده.»
این فعال فرهنگی ادامه داد: فرا خواهد رسيد روزى كه منادى، فرياد برآورد كه « لعنت خداوند بر ستمگران باد» سخنان کوبنده زینب (س) و امام سجاد(ع) در مجلس یزید بنی امیه را رسوا و بستر شکست و زوال بنی امیه را به ارمغان آورد، هـرچـه از حضور کاروان اسرا در مجلس يزيد مى‌گذشت و هر اتفاقی كه مى‌افتاد، بـيـشـتر باعث آبروریزى برای یزید می‌شد و حقانيت امام حسین(ع) را ثابت می‌کرد.
وی عنوان کرد: يزيد هرگز تصور نمى‌كرد اتفاقی بیفتد كه به ضرر حکومت بنی امیه تمام شـود، چنانچه یک مـرد شامى ابتدا تصور مى كرد اسرا غيرمسلمانند اما همينكه از حسب و نسب آنان آگاه شد، كـشندگان امام را نفرين كرد، یزید زمانی که فضا را این چنین دید که حضور اسراء ممکن است شورشی در بین شامیان بوجود آورد و پیروزی خیالی یزید، مبدل به یک شکست بزرگ گردد به ناچار تصمیم گرفت تا مقدمات آزادی اسراء را فراهم و آنها را با عزت به مدینه بفرستد.
حجت‌الاسلام کیانی ابراز کرد: کاروان اسرا بنا به نقلی به همراه سرهای شهدای کربلا با تعدادی مامور به فرماندهی نعمان ابن بشیر به سمت مدینه حرکت کردند، در بین راه حضرت زینب(س) و امام سجاد(ع) از نعمان خواستند تا از مسیر کربلا به مدینه بروند زمانی که کاروان به کربلا رسید بنا به نقلی، اربعین سید الشهداء بود آنجا خاندان اهل بیت مراسم روضه‌خوانی و عزاداری بر پا نمودند و سپس سرهای شهدا را به بدن‌های دفن شده ملحق کردند.
این فعال سیاسی یادآور شد: کاروان اسرا سپس عازم مدینه شدند در بدو ورود به مدینه امام سجاد(ع) خیمه‌های عزا را بپا کرد و پیکی با نام بشیر ابن جذلم به داخل شهر مدینه الرسول فرستاد تا خبر شهادت امام حسین(ع) و یارانش و ورود زنان اهل بیت به همراه امام سجاد (ع) را به مردم مدینه بدهد.
وی بیان کرد: بشیر می‌گوید «وقتی وارد شهر مدینه شدم در کنار مسجد پیامبر(ص) با گریه و صدای بلند فریاد زدم اى اهل مدينه! ديگر مدينه جاى ماندن نيست؛ زيرا حسين (ع) كشته شد و به این خاطر اشك چشمم جاری است بدنش در كربلا آغشته به خون و سر او را بالاى نيزه‌ها شهر به شهر مى گردانند.»
حجت‌الاسلام کیانی اظهار کرد: بشیر می‌گوید «سپس امام سجاد(ع) با عمه‌ها، زنان و کودکان اهل بیت در بیرون شهر خیمه زدند، وقتی مردم این خبر را شنیدند با گریه صدا می‌زدند واحسینا، واحسینا و به سوی محل استقرار کاروان اسراء می‌رفتند در آنجا مجلس عزای با شکوهی برپا شد، سپس امام سجاد(ع) برای مردم مدینه سخنرانی کردند و واقعه کربلا، شهادت امام و یارانش و همچنین نحوه اسارت و رفتار بنی امیه را برای مردم تشریح کرد.
این مدرس دانشگاه افزود: اقدام حضرت زینب(س) و امام سجاد(ع) در برپایی مراسم عزا در بیرون شهر مدینه انقلابی در بین مردم به وجود آورد، سپس کاروان اسراء وارد شهر مدینه شدند عمه سادات زینب کبری(س) آمد کنار درب مسجد پیغمبر(ص) رو کرد به قبر مطهر پیامبر(ص) و صدا زد «اى جد بزرگوار! من خبر شهادت حسين (ع)را براى تو آورده ام».
وی گفت: همین جمله کوتاه حضرت زینب تحولی در مدینه به وجود آورد که تا چند مدت مردم مدینه عزادار و بیشتر از بنی امیه متنفر شدند که سرانجام منجر به قیام مرد مدینه گردید و پس از یک سال منجر به واقعه خونین حره گردید که جمع زیادی از اصحاب و تابعین پیامبر(ص) مظلومانه به دست لشگریان یزید در مدینه به شهادت رسیدند.

 محل دفن حضرت زینب(س) مانند مادرش فاطمه زهرا(س) به صورت دقیق مشخص نیست
حجت‌الاسلام کیانی عنوان کرد: زینب(س) طولانی فراغ برادرش سیدالشهدا(ع) را نتوانست تحمل کند سرانجام در 15 رجب سال 62 هجری یعنی یک سال و صد و هشتاد و پنج روز پس از شهادت امام حسین(ع) دیار فانی را وداع گفت و به لقاء الله پیوست، هرچند او هم مثل مادرش فاطمه زهرا(س) محل دفنش به صورت دقیق مشخص نیست.
این مدرس دانشگاه ادامه داد: برخی مورخین مثل مرحوم بیرجندى مؤلف كتاب «كبریت الاحمر»، عباسقلى خان سپهر كه در تكمیل «ناسخ التواریخ‏» بوده و یك جلد آن مربوط به حضرت زینب(س) است و مرحوم سید محسن امین در «اعیان الشیعه‏» و... معتقدند که زینب کبری(س) در مدینه از دنیا رفته و در قبرستان بقیع دفن شده است هرچند که در حال حاضر اثری از قبر او در بقیع نیست.
وی گفت: برخی دیگر همچون شیخ عباس قمی، محدث نوری و... محل دفن او را زینبیه دمشق (محل کنونی حرم او) را مدفن وی می‌دانند و برخی مثل قاضی شبراوی شافعی، شبلنجی و... محل دفنش را محلی بنام زینبیه در شهر قاهره مصر دانسته‌اند.

captcha