رضا اصغریان، مدرس و مشاور کسب و کار شرکتهای کوچک و متوسط و عضو شورای عالی مطالعات مدیریت منابع انسانی آسیا و اقیانوسیه از سال 2010 در گفتوگو با ایکنا؛ به این سؤال پاسخ داد که چرا بسیاری از دانشجویان ما در مسابقات مختلف جهانی رتبههای اول را به دست میآورند اما در حوزه ایدهپردازی، خلاقیت و ایجاد کسبوکارهای جدید موفق نیستند؟ و گفت: مبحثی عملی به عنوان مدیریت استعدادها داریم. دانش فنی شخصی و استعداد شخصی در کار ملاک مهمی است و مسئلهای لازم است اما کافیی نیست. ایران پارکهای علم و فناوری قوی دارد (البته نه همه پارکها) که در آنها دانش تخصصی و شخصی و استعداد افراد قوی است اما سایر مسائل لازم و مهم ضعیفتر هستند.
خلاقیت داریم زیرساخت تولید محصول نداریم
وی ادامه داد: برای اینکه یک ایده از قالب خودش خارج شده، به اجرا درآمده و به یک محصول تبدیل شود مسیر طولانی را باید طی کند. یعنی دقیقاً برخلاف آن چیزی که در آموزش کسبوکار میگویند مسیر ساده نیست و نیاز به زیرساختهایی دارد که ما این زیرساختها را در ایران نداریم.
این مدرس دورههای تیمسازی فروش ویژه شرکتهای کوچک و متوسط افزود: در کارآفرینیهای جدید ما شخص را داریم، یعنی فرد ایدهپرداز را، اما گروه که ایده را به محصول تبدیل کنند را نداریم.
وی با اشاره به اتفاقی که در گروههای ایده پرداز ایران معمولاً رخ میدهد، گفت: در شرکتهای کوچک معمولاً میبینم که جوانان خوب و با استعدادی هستند که دور هم جمع شدهاند تا یک ایده را به محصول تبدیل کنند و این شرکتهای کوچک در دنیای کنونی یکی از عوامل مهم ایجاد اشتغال هستند. در گذشته گفته میشد که شرکتهای بزرگ شرکتهای کوچک را میخورند اما در حال حاضر این شرکتهای کوچک هستند که شرکتهای بزرگ را میخورند. چرا که شرکتهای کوچک چابکتر هستند و میتوانند جای شرکتهای بزرگ را بگیرند.
گروههای خلاق کار گروهی بلد نیستند، جدا میشوند، تنها کار میکنند، موفق نمیشوند
اصغریان تصریح کرد: تعدادی جوان خلاق عموماً هسته خوبی تشکیل میدهند اما آموزشهایی در حوزه مهارتهای تیمی ندارند. مشکل عمده این است که چند دوست کنار هم جمع میشوند و ایدهای را طراحی میکنند؛ اولین مسئلهای که به آن فکر میکنند این است که مبادا ایده آنها دزدیده شود پس به فکر ثبت آن میافتند، اما هزینه و زمان زیادی برای ثبت لازم است که این مشکل را زیرساختهای اشتباه ما ایجاد کرده پس از ثبت ایده منصرف میشوند و کار خود را ادامه میدهند، ولی چون مهارتهای تیمی را نمیدانند که باید جاهایی گذشت کنند، جایی که فردی ضعیف است و یک نفر قوی، باید همپوشانی داشته و به هم کمک کنند و ... اختلاف بروز میکند و از هم جدا میشوند و هر کدام به تنهایی کار را پیش میبرند و هیچ نتیجهای نمیگیرند.
وی جذب سرمایه را یکی دیگر از مشکلات مربوط به گروههای ایدهپرداز و خلاق عنوان و اظهار کرد: به گروههای ایدهپرداز هیچ آموزشی برای جذب سرمایه داده نمیشود. چه قدر بچههای ما بلد هستند طرح توجیه کسب و کار بنویسند؟ نوشتن این طرح کمک میکند که جذب سرمایه خوبی داشت داشتند اما اصول نوشتن آن را نمیدانند و همین موجب میشود طرح آنها برای دریافت وام و جذب سرمایه مورد پذیرش بانکها و سرمایهگذاران قرار نگیرد.
اصغریان افزود: در کشورهایی پیشرفته پارکهای علم و فناوری این امکان را به ایدهپردازان میدهند که به راحتی ایده را ثبت کنند و فقط درگیر ایده خود باشند. یعنی از وقتی ایده ارائه شد یک کمیته تشکیل و اعلام میشود که ایده قبول شده یا خیر. وقتی ایده قبول نشده باشد گفته میشود که اصلاح کنید و بازگردید و وقتی ایده کامل شد به آنها گفته میشود که بروید بر روی ایدههایتان کار کنید و هر ابزاری که لازم دارند در اختیار آنها قرار میگیرد.
این مدرس دورههای حرفهای فروش و بازاریابی با تأکید بر اینکه در کشورهای پیشرفته این کمیتههای همراستا با گروههای ایدهپرداز است که درگیر ثبت و سایر کارهای اداری میشود، گفت: ایدهپردازان فقط بر روی ایده خود کار میکنند و موظف هستند هر هفته در یک کارگاه آموزشی مربوط به کارشان شرکت کنند. البته مشکل جذب نیرو و استخدام نیز در کارگاههای کوچک وجود دارد.
وی ادامه داد: در شرکتهای کوچک تکنیکهای جذب نیروی انسانی اهمیت زیادی دارد، چرا که باید افراد متخصص جذب شوند از سوی دیگر چون این شرکت ها کوچک هستند به راحتی اطلاعات کل تیم و ایده در حال اجرا در اختیار فرد تازه وارد قرار می گیرد و امکان دارد از این اطلاعات سوء استفاده شود اما در یک شرکت بزرگ این کار مشکل است پس جذب هم پروسه مهمی است اما ما چه آموزشهایی برای جذب افراد مناسب به ایدهپردازان و کارافرینان جوان دادهایم؟
آموزشهای ما برای ایدهپردازارن کاربردی نیست
این مدرس و مشاور کسب و کار شرکتهای کوچک و متوسط با انتقاد از اینکه آموزشهای ما برای صاحبان ایده و فکر و افرادی که می خواهند کسب و کاری نو راه بیندازند کاربردی نیست، گفت: برای آموزش باید مشخصات و ویژگیهای افراد مشخص و بر این اساس برای آنها دوره آموزشی تدوین کرد. اما تعداد محدودی از اساتید این کار را انجام میدهند و عموماً آموزشهای کلی که متناسب با شرایط افراد نیست به آن ارائه میشود، این موجب میشود همانند آموزش در دانشگاهها دانشجویان پس از دورههای کارآفرینی و راهاندازی کسب و کارهای نو نیز ندانند که باید چه کار کنند.
وی تصریح کرد: امسال سال حمایت از کالای ایرانی است افرادی که ایدههای خوبی دارند باید حمایت شوند؛ مسیر خیلی طولانی است و در این مسیر آنقدر از گوشه و کنار کار زده میشود که در نهایت سرمایه آنچنانی دست کسی را نمیگیرد که به درد بخورد و تمام این مشکلات و رفت و برگشتها ایدهپردازان را خسته میکند.
باید جهانی فکر کنیم و محلی عمل کنیم
اصغریان ادامه داد: تازه وقتی از همه این هفت خوان عبور کنیم میرسیم به بحث برندینگ و بازاریابی در قالب بینالمللی. باید جهانی فکر کنیم و محلی عمل کنیم ما این کار را نمیکنیم. ما به ایده پردازان جوان آموزش میدهیم اما میبینیم که این جوانان در سطح پایینی خود را نگه داشتهاند و فقط به این فکر میکنند که آیا میتوانند در یک استان نمایندگی بگیرند یا خیر و این کار برای آنها چشمانداز محسوب میشود!
وی با تأکید بر اینکه نوشتن یک چشمانداز صحیح، مأموریتها و اهداف اولین کاری است که باید انجام و در ادامه یک استراتژی و سناریو باید نوشته شود، گفت: ایده پردازان باید برندیگ را برون سپاری کنند و حتی انتخاب نام و لوگو را آموزش ببینند. آموزشی که در کارگاههای آموزشی کشورهای پیشرفته داده میشود حساب شده و برنامهریزی شده است و ایدهپردازان را به سمت تولید محصول تجاری سوق میدهد در حالی که در کشور ما محصولات تولید میشود که کاربردی ندارد و فقط تولید شدهاند به خصوص در زمینه اپلیکیشنها.
این مدرس دوره های حرفهای فروش و بازاریابی در بخش دیگری از صحبتهای خود در پاسخ به این سؤال که چرا برخی از کشورها در راهاندازی استارتاپها و ایدهپردازی موفق بودهاند و برخی دیگر نه؟ گفت: مالزی جزو کشورهای موفق در این حوزه است. این کشور در یک برههای درهای خود را رو به تکنولوژی باز کرد. در ابتدای ورود تکنولوژی مقاومتهایی رخ داد اما به شدت استفاده از تلفن همراه و برنامههای آن به ویژه در میان جوانان معمول شد. مالزی این مسئله را مدیریت و شبکههای اجتماعی خوب را درست و استفاده از تکنولوژی را به سمت ایدهها و اپلیکیشنهای مختلف سوق داد.
وی افزود: اکنون در هر دانشگاه مالزی اپلیکیشنهای ارائه ایده وجود دارد و به دانشجوها این اجازه را میدهد که ایدههایی که در حوزه تخصصی خود دارند را مطرح کنند. این ایدهها در نهایت به یک بانک ایده ختم میشود و به ایدههای برتر جایزه داده میشود. دانشگاههای علوم اسلامی و قرآنی مالزی هم از این قضیه مستثنی نیستند و از همین اپلیکیشن استفاده میشود. در این کشور شرکتهای دانش بنیان زیاد و پارک علم و فناوری خوبی وجود دارد اما من هنوز هم معتقد هستم پارک علم و فناوری ایران بسیار قویتر و حرفهای تر از پارکهای آنها است. در پارک علم و فناوری دانشگاه تهران جوانان به خوبی دارند فعالیت میکنند و حرفهای هستند.
اصغریان در پاسخ به این سؤال که آیا ما فرصت هدایت تکنولوژی را از دست دادهایم؟ گفت: در این زمینه نمره قبولی نمیتوانیم به خودمان بدهیم. ما حتی در پذیرش مسائل سادهای مثل استفاده از اتوماسیون اداری و حذف کاغذ در برخی از ادارهها با مقاومت مواجه هستیم. ما باید فرهنگسازی کرده و در سازمانها آیین نامه الکترونیکی تعریف کنیم.
انتهای پیام