کالایی‌شدن دانش در فرهنگ دانشگاهی
کد خبر: 3730131
تاریخ انتشار : ۲۴ تير ۱۳۹۷ - ۱۲:۰۰

کالایی‌شدن دانش در فرهنگ دانشگاهی

گروه اجتماعی- جامعه شناس و پژوهشگر گیلانی با اشاره به کالایی‌شدن دانش در فرهنگ دانشگاهی ما، خاطرنشان کرد: امروز دانش خرید و فروش می‌شود و طیف عمده‌ای از آثار نگارش شده، متعلق به نگارنده نیست.

به گزارش ایکنا از گیلان، دکتر عباس نعیمی جورشری، پژوهشگر گیلانی روز گذشته، 23 تیر در نشست تخصصی «فرهنگ دانشگاهی با محوریت سبک زندگی دانشجویان» که به همت معاونت فرهنگی جهاددانشگاهی گیلان در پژوهشکده گیلان شناسی دانشگاه گیلان برگزار شد، مقوله سبک زندگی را دارای سه مبنای نظری دانست و اظهار کرد: هستی شناسی، معرفت شناسی و روش شناسی در سبک زندگی حائز اهمیت است.

وی با بیان اینکه هستی شناسی به چیستی وجودی می پردازد، گفت: نظریه پردازان علوم اجتماعی در هستی شناسی دو عیار عینیت و ذهنیت را مد نظر قرار می دهند. آن دسته از رفتارهایی که تجلی عینی دارند با عیار عینیت و تفاسیر و نیاتی که پشت آنان قرار می گیرند با عیار ذهنیت سنجیده می شود.

جامعه شناس و پژوهشگر گیلانی، نخستین گام در سبک زندگی را هستی شناسی دانست و افزود: باید ابعاد عینی و ذهنی سبک زندگی را مشخص و بررسی کنیم. در واقع هستی شناسی تعریف ما از سبک زندگی است. نخستین اندیشمندان و نظریه پردازانی که به سبک زندگی اشاره کرده اند، آن را مبتنی بر انتخاب و مصرف قرار دادند، یعنی سبک زندگی شامل معیارهای انسان برای انتخاب کالا در زمان خرید است. در واقع عیار ما برای انتخاب و مصرف یک کالا نشان دهنده سبک زندگی ماست.

نعیمی جورشری، با اشاره به حرکت مقوله سبک زندگی از جامعه  شناسی اقتصادی به جامعه شناسی فرهنگی طی سده اخیر، تصریح کرد: کردارهایی که به جریان عادی و روزمره زندگی تبدیل شده اند، تابع الگوهایی هستند لذا ما در سبک زندگی به دنبال الگوها هستیم تا دریابیم کدام الگوهاست که شبکه الگویی در ما ایجاد می کند، زیرا این شبکه الگویی، سبک زندگی ما را رقم می زند.

«خود» در مرکز هویت قرار دارد

وی با بیان اینکه نسل اول نظریه پردازان سبک زندگی بر مصرف و نسل دوم بر فرهنگ و الگوهای کنش مند و نیت مند تاکید داشته اند، عنوان کرد: برای اینکه سبک زندگی را تشخیص دهیم باید به ترجیحات افراد در زندگی روزمره بپردازیم. سبک زندگی دارای دو وجه فردی و گروهی است، زیرا ما در یک فضای خلاءگونه زندگی نمی کنیم و هویت اجتماعی ما بیان می کند که خارج از یک شبکه ارتباطی قرار نداریم و احساس اشتراک با هم گروهی های خودمان می کنیم.

جامعه شناس و پژوهشگر گیلانی ادامه داد: نمی توان الگویی را سبک زندگی نامید، مگر اینکه کنش گر حتما حق انتخاب داشته باشد. در واقع فرد باید مختار و دارای حق انتخاب باشد و اگر گزینه های انتخاب وجود نداشته باشد، این الگوها دیکته شده هستند.

نعیمی جورشری، هستی و موجودیت سبک زندگی را متاثر از چهار بخش از جمله اوقات فراغت، الگوهای تفریحی، زیست روزمره و هویت دانست و گفت: نمی توان درخصوص هستی شناسی سخن گفت اما به هویت اشاره نکرد، زیرا «خود» در مرکز هویت قرار دارد و لذا مولفه تعیین کننده ای برای شکل گیری هستی شناسی سبک زندگی محسوب می شود.

وی معرفت شناسی را به مثابه شناخت ما از یک موضوع دانست و خاطرنشان کرد: شناخت ما از یک موضوع نشان دهنده احاطه ما بر آن است. از آنجایی که موضوعات اجتماعی مفهومی هستند لذا ما می توانیم ابعادی از آن را برای خودمان روشن کنیم. در این راستا طی تحول اندیشه سیاسی و اجتماعی نقش بسزایی دارد.

نظام اجتماعی غرب مبتنی بر کلیدواژه «طبقه» شکل گرفته است

جامعه شناس و پژوهشگر گیلانی، با بیان اینکه نظام اجتماعی غرب مبتنی بر کلیدواژه «طبقه» شکل گرفته، یادآور شد: نظریه پردازان غربی معتقدند که نمی توان نظام اجتماعی را درک کرد، مگر به واسطه طبقه و لذا طبقه با مفهوم ثروت و سرمایه تعریف می شود.

وی با بیان اینکه جامعه شناسان سبک زندگی را در طبقه متوسط معنا می کنند، افزود: دغدغه های طبقه متوسط او را به سمت مولفه های فرهنگی پیش می برد، زیرا طبقه متوسط سرمایه دار نیست، اما دغدغه معاش هم ندارد و لذا مطالبات مدنی دارد و تکالیف شهروندی را دنبال می کند.

نعیمی جورشری، با اشاره به حرکت اندیشه سیاسی و اجتماعی از مباحث طبقاتی به مباحث فرهنگی، عنوان کرد: هنگامی که اندیشمندان از سرمایه سخن می گفتند، مقصود سرمایه اقتصادی بود، اما اکنون اندیشه ها، آمال و تعلقات دینی، قومی و ملی یک سبدی از سرمایه فرهنگی محسوب می شود. البته سرمایه اقتصادی به سرمایه فرهنگی جهت می دهد و سرمایه فرهنگی بر سرمایه اقتصادی اثرگذار است.

مدرس دانشگاه، با بیان اینکه سرمایه فرهنگی چگونه زیست اقتصادی را تعیین می کند، یادآور شد: هویت در دوره نوین یک هویت روزمره است و ما هرروز هویت خودمان را بازتعریف می کنیم. معمولا ایدئولوژی های هویت سخت و محکم هستند، اما هر روز به فهم نوینی از خودمان می رسیم و هویت ما مکان مند و زمان مند شده است. در واقع من جدید و نو در رفتارهای ما بازتاب دارد.

وی سبک زندگی را برای جامعه مدرن دانست نه پیشامدرن و اظهار کرد: روش شناسی به گسست ها و شکاف ها اشاره دارد و لذا برای مواجهه با سبک زندگی باید به بررسی دیرینه شناسی و تبارشناسی بپردازیم و پژوهش به سبک آماری راهگشا نیست.

جامعه شناس و پژوهشگر گیلانی، با بیان اینکه تبارشناسی به گفتمان مسلط اشاره دارد، گفت: امر ارزشی مسلط به مثابه سپهر خودش را بر فضای اجتماعی می گستراند و خلاف آن سخن گفتن سخت است. کار تبارشناسی تابوزدایی است و باید گفتمان مسلط را نقد کرد.

نقش اساتید در تعیین سبک زندگی دانشجویان

وی با اشاره به کالایی شدن دانش در فرهنگ دانشگاهی ما، خاطرنشان کرد: امروز دانش خرید و فروش می شود و طیف عمده ای از آثار نگارش شده، متعلق به نگارنده نیست. ما فارغ التحصیلانی را تربیت کردیم که توانایی نوشتن چندین رساله و پایان نامه را دارند، اما بخاطر بیکاری برای دیگران می نویسند. در واقع سیستم دانشگاهی نخبه ای را به عنوان سرمایه فرهنگی تولید می کند، اما این سرمایه فرهنگی همجهت با سرمایه اقتصادی نیست.

نعیمی جورشری، با بیان اینکه گاهی دانش قربانی جدل سیاسی می شود، عنوان کرد: در گذشته به دانشگاهیان به عنوان قشر فرهیخته جامعه نگاه می شد و ما انتظار داشتیم رفتار یک دانشگاهی دارای مولفه های فرهیختگی باشد، اما امروز هر کسی وارد این فضا می شود و به جای اینکه فرهنگ علم محور و آداب محور بر دانشگاه سایه بیاندازد، فرهنگ بیرون را شاهد هستیم.

مدرس دانشگاه، با اشاره به نقش اساتید در تعیین سبک زندگی دانشجویان و گره خوردن آنان با دانش و کتاب، گفت: نسل جدید کثرت طلب است و میل به تجربه مشاهدات خود دارد. رسانه نقش مهمی در این کثرت گرایی ایفا می کند.

وی با بیان اینکه دانشجوی دهه 90 نگاه ایدئولوژیک ندارد، تصریح کرد: امروز دانشجویان به عنوان قشر جوان جامعه در حال زندگی می کنند و هویتشان مدام دستخوش بازتعریف قرار می گیرد. در واقع به واسطه مکان و زمان الگوهای پوشش، خوراک و کلام تغییر می کند و فرهنگ دانشگاهی ما میل به مصرف و میل به تجربه روزمره پیدا کرده است.

انتهای پیام

captcha