چالش‌ها و فرصت‌های ازدواج در جامعه ایرانی
کد خبر: 3738076
تاریخ انتشار : ۲۲ مرداد ۱۳۹۷ - ۱۶:۱۷
یادداشت / قسمت دوم

چالش‌ها و فرصت‌های ازدواج در جامعه ایرانی

گروه اجتماعی ــ تمایزات اجتماعی، تفاوت نسل‌ها، افزایش میزان مهریه، فقدان امکانات اولیه معیشتی برای شروع زندگی، بالابودن توقعات و انتظارات زوجین برای تشکیل خانواده و بحران هویت از جمله مواردی می‌باشند که بر روند ازدواج در جامعه تاثیرگذار هستند.

چالش‌ها و فرصت‌های ازدواج در جامعه ایرانی

به گزارش ایکنا از اصفهان، اسماعیل جهانبخش، عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی دهاقان در مقاله‌ای به بررسی معنا و فلسفه ازدواج و چالش‌های پیش روی ازدواج در جامعه پرداخته است. قسمت اول این مقاله روز گذشته یکشنبه 22 مردادماه با عنوان «درآمدی بر چارچوب نظری ازدواج در دوران سنت و تجدد» بر روی سایت خبرگزاری ایکنا متشر شد. امروز نیز قسمت دوم این مقاله را ادامه می‌خوانید: 

مشکلات همسر گزینی و ازدواج در ایران
- تمایزات اجتماعی:
همانگونه که امیل دورکیم جامعه شناس فرانسوی قرن نوزدهم خاطر نشان می‌کند، در دنیای امروز، افزایش جمعیت و گسترش تقسیم کاراجتماعی و به‌وجود آمدن مشاغل متنوع، موجب ارتباطات اجتماعی زیاد، تراکم اخلاقی و ارزش‌ها و هنجارهای گوناگون درجامعه شده است. ( گی روشه، ۱۳۶۶:ص۴۳ )
هر چند تنوع ارزش‌ها و هنجارها در جوامع مختلف، از دیر باز وجود داشته، اما آنچه که ویژگی جامعۀ جدید است، وجود این تنوع دریک جامعۀ واحد می‌باشد. به گفتۀ دورکیم جامعۀ قدیم که مبتنی بر«همانندی» بوده، جای خود را به جامعۀ جدید که دارای خصیصۀ «تمایز پذیری اجتماعی» است، می‌دهد. در جامعۀ جدید در مقایسه با جامعۀ قدیم، افراد با یکدیگر متفاوت هستند و هر قشر و گروه دارای ارزش‌ها، هنجارها، الگوهای رفتار و رسوم اجتماعی خاصی است.
در نیمۀ دوم قرن بیستم و در آستانه قرن بیست و یکم، تنوع و ناهمانندی هنجارهای اجتماعی علاوه براینکه جوامع کشورهای غربی را از تمایزپذیری اجتماعی بیشتری برخوردار نمود، در کشورهای جهان سوم نیز، باتوجه به ورود تحولات ناشی از مدرنیته به این جوامع، آن‌ها را نیز تحت تأ ثیر قرار داده و یک دستی و همانندی اجتماعی گذشته شان را تبدیل به تمایز اجتماعی نمود. در نتیجۀ این تغییرات، گروه‌ها و اقشار اجتماعی، حتی افراد یک شبکۀ خویشاوندی و بالاتر از آن افراد یک خانواده، دیگر مثل جامعۀ گذشته دارای افکار، عقاید، الگوهای رفتار مشابهی نیستند، بلکه هرگروه و حتی هر فردی از الگوهای رفتار متفاوتی پیروی می‌کند. این امر خود را درازدواج و همسرگزینی به وضوح نشان می‌دهد.
دختران و پسران دردوران کنونی، برای یافتن شریک زندگی خود، علاوه برمشکلات عدیدۀ دیگر که شرح آن‌ها درادامۀ این مطلب خواهد آمد، از نظر یافتن یک همسر همسان با خود نیز دچار مشکل هستند. آن‌ها دیگر مثل دوران گذشته نمی‌توانند همسر خود را ندیده و نشناخته انتخاب نمایند و امیدوار به همسانی فکری، ارزشی و هنجاری در زندگی مشترک آینده شان باشند. لذا توجه جوانان به همسانی فکری، اخلاقی و هنجاری درامر همسر گزینی به‌صورت یکی از مشکلات آن‌ها دآمده و در بسیاری موارد به عنوان مانعی در امر ازدواج آنان قرار گرفته است.
آن‌ها به خوبی دریافته‌اند که عدم توجه به این امر می‌تواند موجب شکنندگی ازدواج شده و در نهایت به طلاق منجر شود. دکتر ساروخانی در این مورد می‌گوید: «هر قدر زوجین از دیدگاه‌های اجتماعی نظیر تحصیل و اشتغال یا فردی و جسمانی نظیر سن و یا فرهنگ و یا طبقات تراز یکدیگر باشند، به همان نسبت میزان طلاق رو به کاهش می‌گذارد. در مقابل، هر قدر زوجین از نظر خُلق و خوی و منش مکمل یکدیگر باشند، باز به همان نسبت میزان طلاق کاهش می‌یابد». (ساروخانی ، ۱۳۷۲: ص۱۱۳)
- تفاوت نسل‌ها:
یکی دیگر از مشکلات جوانان در امر همسر گزینی و ازدواج، مربوط به قرار داشتن جامعۀ ایران در مرحلۀ گذار از سنت به مدرنیته می‌باشد. این امر در مسئله ازدواج خود را به شکل تفاوت نسل‌ها نشان می‌دهد. روند تحولات درارزش‌ها، رسوم و الگوهای رفتاری به قدری سریع است که آن را در فاصلۀ دو نسل ( والدین و فرزندانشان ) می‌توان تشخیص داد. فرزندان تأثیر بیشتری از قالب‌های دنیای مدرن می‌پذیرند و درانتخاب همسر، معیارها و ملاک‌های دنیای متمدن را بیش از الگوهای ارزشی والدینشان در نظر می‌گیرند.
امروزه برای زنان معیارهایی از قبیل نقش اجتماعی، تحصیلات دانشگاهی، تساوی حقوق با مردان، اشتغال در کارهای خارج از منزل وغیره از مسائلی است که مورد توجه آنان درانتخاب شوهرانشان می‌باشد؛ وبرای مردان جوان نیز تصمیم گیری در پذیرش و یا عدم پذیرش خواسته‌های دختران جوان درامور مذکور درفوق نقش تعیین کننده‌ای در انتخاب همسرانشان دارد. از طرف دیگر والدین درایران هنوز نقش تعیین کننده‌ای در مشاوره با فرزندانشان درانتخاب همسر دارند و بعضأ الگوهای ارزشی‌شان متفاوت با فرزندانشان است که موجب چالش بین معیارهای والدین و فرزندان می‌شود.
به نظرمی‌رسد در جامعۀ کنونی ایران در اکثریت خانواده‌ها بین فرزندان و والدین در مورد ملاک‌های همسرگزینی یک نوع مصالحه به‌وجود آمده است؛ هرطرف تا حدودی به نفع طرف دیگر از ترجیحات خود کاسته و سلائق و خواسته‌های خود را تعدیل نموده است. در واقع، والدین و فرزندان توانسته‌اند تا حدود زیادی برسر انتخاب همسر به گزینه‌های یکدیگر توجه نموده و به توافق برسند. با این وجود تفاوت ارزش‌های والدین و فرزندان در بسیاری از خانواده‌ها همچنان به عنوان یکی از مشکلات همسرگزینی جوانان وجود دارد.
- نظام حقوقی ایران درارتباط با حقوق زنان:

یکی دیگر از مشکلات مربوط به ازدواج که منشاء بوجود آمدن مشکلات عدیدۀ دیگر شده است، مشکلات مربوط به حقوق زنان مصرّحه در قوانین مربوط به ازدواج و طلاق می‌باشد. بنا به گفتۀ بسیاری ازحقوقدانان و کارشناسان مسائل مربوط به خانواده و نیز واقعیات موجود در پرونده‌های محاکم مربوط به مسائل خانواده و طلاق، درجامعۀ فعلی ایران با وجود تجدید نظرها و اصلاحات فراوانی که پیش از انقلاب اسلامی و بعد ازآن در مواد قانونی ازدواج و طلاق صورت گرفته است، هنوز نارسایی‌های بسیاری در زمینۀ برقراری عدالت وعدم تبعیض بین حقوق مرد و زن وجود دارد. بعضی از این نارسایی‌ها مربوط به تفاسیر اشتباه از دستورات فقهی اسلام و ناشی از عدم توجه به شرایط و موقعیت‌های زمان و مکان است.
به عبارت دیگر قوانین و هنجارهای اجتماعی که در زمان‌هایی می‌توانسته‌اند در استحکام خانواده‌ها مفید باشند و وظایف و تکالیف زن و شوهر را در زندگی زناشویی و یا هنگام بروز اختلاف بین زوجین تعیین نمایند، درحال حاضر با توجه به تغییرات زیاد درخواسته‌ها و انتظارات زن و مرد که ناشی از تأثیر فرهنگ و تمدن جدید می‌باشد، ممکن است مناسب نباشند. لذا اینگونه قوانین، نظام حقوقی رادر تأمین خواسته‌های زوجین، مخصوصأ زنان دچار چالش نموده و مشکلات فراوانی را درارائه راه حل‌های متناسب با وضعیت کنونی خانواده‌ها، به‌وجود آورده اند.
ازجملۀ این مشکلات می توان به شرط عٌسر وحرج در تقاضای زن برای طلاق شوهرش نام برد. «عٌسر و حرج به عنوان یکی از مواردی است که بر مبنای آن زنان می‌توانند از دادگاه درخواست طلاق نمایند. به بیان دیگر، در صورتی که ادامۀ زندگی زناشویی به دلایل مختلف برای زوجه غیرقابل تحمل شود، وی مجاز است از دادگاه رفع پیوند زناشویی را خواستار شود.» (مرتضی حاجی پور، ۱۳۸۳ : ص۱۶۷). چنانچه مرتضی حاجی پور در مقاله خود آورده است: «بررسی‌ها نشان می‌دهد که این کلّیت در عمل مشکلاتی را به وجود می آورد چرا که عٌسر وحرج مفهومی است نسبی که ارتباط عمیقی با روحیات فرهنگی و ایدئولوژیکی اشخاصی (قضاتی) دارد که قرار است در این مورد به اظهارنظر بپردازند.»(همان : ص۱۸۱). وی همچنین اضافه می‌کند: «ابهام در مفهوم عسر و حرج و نسبیت آن بر حسب زمان و مکان واکنش های متفاوتی را نسبت به موضوع مورد ادعا در دادگاه‌ها (اعم از بدوی و عالی) به وجود می آورد. به عبارت دیگر، مفهوم عسر و حرج بر حسب شرایط مکانی و زمانی متغیر است به نحوی که برای زنان مثلاً فلان منطقۀ روستایی عسر و حرج همان مفهومی را ندارد که برای زنان مثلاً تهرانی ممکن است داشته باشد. این نسبیت باعث می شود برای قضاتی که در فرهنگی خاص تربیت شده‌اند، عسر و حرج ادعایی زنان مثلاً تهرانی قابل درک نباشد مگر آنکه به نحوی از انحاء از جمله ضرب و شتم شدید، رها کردن زوجه برای مدت طولانی، اعتیاد شوهر به نحوی که خانواده را کاملاً متلاشی سازد، صرفنظر کردن زن از تمام حقوق خود و غیره .تجلی خارجی یابد.»(همان : ص۱۸۰). به‌طورکلی می توان چنین نتیجه گیری کرد که با توجه به قوانین موجود مرد خیلی راحت تر و زودتر می تواند همسرش را به دادگاه کشانده و زن خود را طلاق دهد ولی زن درصورت تصمیم به طلاق شوهرش  براثر اعتیاد به مواد مخدر، خیانت به وفاداری زناشویی وغیره اولأ نمی‌تواند به راحتی این امور رابرای دادگاه محرز نماید، ثانیأ راه فرار مردان از این اتهامات با توجه به قوانین موجود بسیارراحت می‌باشد. در مجموع، این نارسایی‌های حقوقی موجب شده‌اند تا دختران و والدین آن‌ها نسبت به پذیرش خواستگاران، سخت گیر و محتاط باشند و التزام‌هایی را به صورت مهریه و طرق دیگر از پسر و خانواده‌اش خواستار شوند.
همچنین، قوانین مربوط به ارث در نظام حقوقی ایران نیز مشکلاتی را برای زنان به وجود می‌آورد که در مورد آنها در مبحث« مشکلات مربوط به افزایش میزان مهریه» توضیح داده خواهد شد.
 - مشکلات مربوط به افزایش میزان مهریه:
همانگونه که درمورد وضعیت حقوق زنان درنظام حقوقی خانواده درایران گفته شد، زنان از هنگام انتخاب همسر و مراحل بعد از آن تا موقع ازدواج، بدلیل عدم تأمین حقوقی درصورت وقوع اختلاف با شوهر و یا الزام به طلاق، دارای دغدغۀ دفاع ازحقوق مشروع خود هستند. به این جهت درهنگام عقد ازدواج ضمن شروط خود، میزان مهریه را به گونه ای تعیین می کنند تا اولأ ازسوء استفادۀ شوهر در صورت بوالهوس بودن و تصمیم به طلاق زن به بهانه های واهی پس از ازدواج، جلوگیری نمایند و در ثانی اگر بنا به هردلیلی ازدواج، منجر به طلاق شد، زن از نظر تأمین هزینۀ زندگی خود برای بقیۀ عمر دچار مشکل مالی واقتصادی نباشد .
در مجموع می‌توان گرایش به بالابردن مهریه را از طرف زنان و خانواده‌هایشان در هنگام عقد ازدواج، موارد ذیل دانست:
الف- پیشگیری از طلاق زن توسط مرد بدلایل واهی و یا بوالهوسی مرد.
ب- عدم امکان ازدواج مجدد برای اکثریت زنان مطلقه به‌دلیل سنت‌هایی که در مورد ازدواج مجدد زنان مطلقه و زنان بیوه براثر فوت همسر در جامعه وجود دارد و پائین بودن نسبت جنسی در جامعۀ ایران- به‌گونه‌ای که در ادامۀ بحث تحت عنوان «عدم تعادل جمعیتی در سن ازدواج در ایران» خواهد آمد - که موجب می شود تا مردان عمدتاً همسرانشان را از دختران هرگز ازدواج نکرده انتخاب نمایند.
باقی ماندن آثار نظام مردسالارانه دراکثر خانواده ها که اکثریت زنان را از تملک دارایی های کسب شده پس از ازدواج محروم می نماید، مضافأ به اینکه طبق قانون در صورت فوت شوهر، زن فقط یک هشتم از دارایی شوهرش را به ارث می برد و این سهم در مورد خانۀ مسکونی، فقط ازاعیان (ساختمان) است و زن از عرصه (زمین زیر ساخت) ارث نمی برد و این در حالی است که ارزش خانۀ مسکونی دراکثر شهرها، با توجه به بالابودن قیمت زمین، مربوط به زمین زیر ساخت است و بنای ساخت های مسکونی نسبت به قیمت زمین ارزش چندانی ندارد. این امرنیز یکی از موجبات تمایل به افزایش مهریه از طرف زنان در هنگام عقد ازدواج بوده و در صورت عدم توافق با داماد و خانواده‌اش، به‌صورت مانعی در امر ازدواج قرار می گیرد.
 - فقدان امکانات اولیه معیشتی برای شروع زندگی:
طبق آمارهای رسمی و غیر رسمی، میزان بیکاری درکشورما به حدی است که از میانگین جهانی بسیار بالاتر می‌باشد و از معضلات کشور به‌شمار می‌رود. هرچند دامنۀ بیکاری، همۀ اقشاراجتماعی را در برمی‌گیرد، اما بیکاری فارغ التحصیلان در سطوح کارشناسی، کارشناسی ارشد و تا حدودی در مقطع دکتری برای بعضی از رشته‌های تحصیلی - یکی از مسائل حاد جامعۀ امروز ما را تشکیل می‌دهد.
علاوه برآثار و تبعات این معضل درزمینه های مختلف دیگر، درامرازدواج جوانان - مخصوصأ ازدواج مردان - بسیارنقش تعیین کننده‌ای ایفاء می‌نماید. بیکاری مردان و یا پائین بودن سطح دستمزدها برای جوانانی که با هردرجۀ تحصیلی مشغول به کارمی‌شوند و نیز عدم امنیت شغلی درهنگام اشتغال به کار، از موانعی است که موجب می‌شود تا پسران نتوانند اقدام به انتخاب همسر برای ازدواج و تشکیل خانواده نمایند.
 - بالابودن توقعات و انتظارات زوجین برای تشکیل خانواده:
درادامۀ مبحث مربوط به بیکاری وکمبود دستمزد باید این موضوع را در نظرداشت که جوانان علاوه برمشکلات مربوط به کسب درآمد کافی برای شروع به زندگی، ازسطح توقعات و انتظارات نسبتأ بالایی- نسبت به والدین و نسل های قبل ازخود - برخوردارهستند.
از عمده‌ترین نیازهای معیشتی جوانان برای شروع به زندگی، داشتن مسکن مستقل - هرچند بصورت اجاره‌ای ورهنی - می‌باشد که با توجه به بالابودن نرخ‌های اجارۀ مسکن، بسیاری از جوانان امکان اجاره نمودن یک خانۀ کوچک را نیز دارا نمی‌باشند.
علاوه برآن داشتن اتوموبیل ویا بسیاری از لوازم منزل که درسال های اخیر برای تشکیل خانواده، مرسوم شده است، موجب شده تا جوانان نتوانند بین درآمدهای خود و هزینه های ضروری زندگی تعادلی بوجود آورده وتشکیل یک خانوادۀ مستقل - ازوالدین خود- را امکانپذیر بدانند. باید توجه داشت که در دهه‌های اخیر با توجه به تمایزات فرهنگی نسل جوان باوالدینشان، امکان زندگی مشترک زوج تازه ازدواج کرده با والدین شوهر و یا زن، تقریبأ امکان‌ناپذیر شده است و فقط در بعضی از خانواده‌های روستایی و به نسبت بسیار کمتری در مناطق شهری، این نوع زندگی مشترک زوجین با والدین مقدور بوده است.
 - بحران هویت دربین جوانان درجامعۀ کنونی ایران:
جوانان ایرانی در جامعۀ درحال گذار- ازسنت به مدرنیته - کشورمان به نوعی دارای بحران هویت می‌باشند؛ از یک طرف تحت تأثیر نسل‌های قبل - والدین و مسئولین فرهنگی، اجتماعی وسیاسی – خود را تحت فشارقوانین، رسوم وآداب وعادات برآمده از سنت‌های اجتماعی و مذهبی می‌بینند و مجبور به رعایت این هنجارها هستند و از طرف دیگر با گسترش و نفوذ رسانه‌های عمومی از قبیل تلویزیون، ماهواره، اینترنت و رسانه‌های مکتوب، خود را در دنیایی می‌بینند که با سنت‌های فرهنگی نسل قبلی شان دارای فاصلۀ زیادی است.
درتعارض و تقابل سنت و مدرنیته، جوان ایرانی نه تنها هویت واقعی خود را دستخوش تلاطم و بی ثباتی می یابد بلکه درشناخت دیگران نیز نمی‌تواند معیارهای مشخص و تأیید شده‌ای را شناسایی نماید. قدر مسلم این مسئله برای جوانان درانتخاب همسری که به عنوان شریک زندگی، نقش تعیین کننده و اساسی در آینده‌شان دارد، از اهمیت بسیاری برخورداراست. به عبارت دیگر پسر و یا دختری که نمی‌تواند خود را بشناسد و ویژگی‌های مثبت و منفی خود را به درستی و با ملاک‌های متقن ارزیابی نماید، چگونه می‌تواند در ارزیابی دیگری - همسر آیندۀ خود - موفق باشد.
از این رو پسر یا دختر جوانی که به سن ازدواج رسیده است و باید همسر آیندۀ خود را ازمیان دختران و یا پسران - خواستگار - خود انتخاب نماید، دچار تردید، وسواس و دودلی است و در نهایت، این امر می‌تواند موجب تأخیر در ازدواج او گردد. آمارهای تجرد قطعی، که در سال‌های اخیر رو به‌فزونی گرفته است، می‌تواند در کنار سایر عوامل، در نتیجۀ این بحران - هویت - در جوانان باشد.

منابع:
- اسکید مور، ریچارد. ۱۳۷۲ ، تفکر نظری در جامعه شناسی ( ترجمه علی محمد حاضری و دیگران )، تهران، نشر سفید.
- اعزازی، شهلا. ۱۳۷۶ ، جامعه شناسی خانواده باتأکید برنقش ، ساختار وکارکرد خانواده دردوران معاصر ، تهران ، انتشارات روشنگران ومطالعات زنان
- امانی ، مهدی. ۱۳۸۰ ، مقاله : نگاهی به چهل سال تحول جمعیت شناختی ازدواج درایران از ۱۳۳۵تا ۱۳۷۵، نامۀ علوم اجتماعی ، شمارۀ ۱۷، بهاروتابستان ۱۳۸۰، تهران ، انتشارات دانشکدۀ علوم اجتماعی دانشگاه تهران.
- جعفری مژدهی. ۱۳۸۲، افشین، مقاله: عدم تعادل دروضعیت ازدواج درایران، پژوهش زنان، شمارۀ ۵، دورۀ ۱ بهار۱۳۸۲،تهران ، مرکز مطالعات وتحقیقات زنان دانشگاه تهران
- حاجی پور، مرتضی. ۱۳۸۳، مقاله: اختیارزوجه وابهام در مفهوم عٌسروحرج ، پژوهش زنان، شمارۀ ۲، دورۀ ۲، تابستان ۱۳۸۳،تهران، مرکز مطالعات و تحقیقات زنان دانشگاه تهران
- حسینی ، سید مهدی. ۱۳۸۰، مشاوره درآستانۀ ازدواج، انتشارات آوای نور، تهران
- فرجاد، محمد حسین. ۱۳۷۲، آسیب شناسی اجتماعی خانواده و طلاق، تهران، انتشارات منصوری، چاپ اول
- ریتزر، جورج. ۱۳۷۴، نظریه های جامعه شناسی ( ترجمۀ محمد صادق مهدوی وهمکاران )، تهران، دانشگاه شهید بهشتی
- رنجبر، محمد رضا . ۱۳۷۴، ازدواج بدون طلاق، تهران، انتشارات آوای نور.
- ساروخانی، باقر. ۱۳۷۰، مقدمه ای برجامعه شناسی خانواده، تهران، انتشارات سروش.
__________. ۱۳۷۲ . طلاق پژوهشی در شناخت واقعیت و عوامل آن، چاپ اول، تهران: دانشگاه تهران.
- سگالین ، مارتین. ۱۳۷۰ ، جامعه شناسی تاریخی خانواده ( ترجمۀ حمید الیاسی)، تهران، نشر مرکز .
- طالب ، مهدی. ۱۳۷۹، مقاله : شیوه‌های همیاری درازدواج در ایران، نامۀ علوم اجتماعی، شمارۀ ۱۵، بهار و تابستان ۱۳۷۹، تهران، انتشارات دانشکدۀ علوم اجتماعی دانشگاه تهران.
- فرجاد، محمد حسین. ۱۳۷۲ ، آسیب شناسی اجتماعی خانواده و طلاق، تهران ، انتشارات منصوری ، چاپ اول.
- کتابی ، احمد. ۱۳۷۹ ، مقاله :زناشویی باخویشاوندان بسیارنزدیک درایران باستان ، نامۀ علوم اجتماعی ، شمارۀ ۱۶، پاییز وزمستان ۱۳۷۹، تهران ، انتشارات دانشکدۀ علوم اجتماعی دانشگاه تهران.
- مهدوی ، محمد صادق. ۱۳۷۴ ، عوامل مؤثر بررضایت زن وشوهر، تهران، انتشارات مبتکران.
_____________. ۱۳۷۷، بررسی تطبیقی تغییرات ازدواج، تهران، انتشارات دانشگاه شهید بهشتی.
- میلز ، سی رایت. ۱۳۶۰، بینش جامعه شناختی ( ترجمۀ عبدالمعبود انصاری، تهران)، شرکت سهامی انتشار.
- میشل ، آندره. ۱۳۵۴، جامعه شناسی خانواده وازدواج ( ترجمۀ فرنگیس اردلان) ، تهران، انتشارات دانشگاه تهران.
- مرکز آمارایران، سرشماری نفوس و مسکن ۱۳۳۵، ۱۳۴۵، ۱۳۵۵، ۱۳۶۵، ۱۳۷.
_________ ، سالنامه های آماری ۱۳۸۰، ۱۳۸۱، ۱۳۸۲، ۱۳۸۳، ۱۳۸۴
مقاله از اسماعیل جهانبخش، عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی دهاقان

captcha