به گزارش ایکنا به نقل از شفقنا، آیت الله مرتضوی در افتتاحیه سلسله نشستهای فقه پژوهشی موسسه فقه الثقلین قم که صبح امروز با موضوع «چالشهای حقوقی زنان در فقه» در پژوهشکده امام خمینی آغاز به کار کرد، گفت: تردیدی نیست که نوع نگاه معرفتی و کلامی فقیه به جایگاه انسانی و فلسفه آفرینش زن و مقایسه آن با مرد میتواند در قلمرو اجتهاد در مسائل و حقوق زنان اثرگذار باشد و شواهد آن در منابع اسلامی به ویژه فقه کم نیست.
این استاد دروس خارج حوزه علیمه گفت: در دوره معاصر شاهد نوعی تلاش برای تحلیلهای اعتباری و ایجاد حالت پذیرندگی نسبت به برخی احکام هستیم، در حالی که باید میان تحلیلهای اعتباری برای احکامی که در چارچوب موازین اجتهادی به دست آمده و با آنچه بر اساس تحلیلهای ذهنی و بیرونی و برداشتهای خود به دست میآوریم فرق گذاشت که البته این حالت دوم ایمن از قیاس و استحسان و استصلاح و فتح باب طرقی مانند سد ذرایع و فتح ذرایع نیست، هر چند گمان رود که به دست آوردن مذاق شریعت یا تنقیح مناط است. این دومی بسیار میتواند رهزن باشد.
وی در قسمتی از سخنان خود نسبت به خلط میان «آموزههای تربیتی که در آن فضا باید به صورت کلی مورد توجه مربیان و سیاستگذاران جامعه باشد با الزامات حقوقی» تذکر داد و افزود: شارع حکیم در جایگاه تربیت جامعه و تامین مصالح کلی از ابزارهای متناسب و مختلفی بهره میبرد، که لزوما نمیتوان در همه موارد آثار فقهی الزامی بر آن بار کرد. بسیاری از توصیهها در تنظیم مناسبات اجتماعی و معاشرتی میان زن و مرد، حتی اگر به شکل الزام باشد از سنخ الزامهای کلی حقوقی نیست و این است که در بسیاری از موارد چنین استدلالهایی مواجه با اشکال اخص بودن از مدعا شده است و نمونه آن در بحث قضاوت است.
استاد دروس خارج حوزه علمیه قم سپس به مبحث اصولی خبری واحد اشاره کرد و گفت: قلمرو حجیت خبر واحد دستکم از سه جهت باید مشخص شده باشد؛ اول از لحاظ ماهیت مفاد موضوع و اینکه آیا خبر واحد در موضوعات حجت است یا نه؟ باید به مفاد موضوعی که خبر درباره آن وارد شده توجه شود که مثلا در غیر احکام حجت هست یا خیر. علامه طباطبائی میگوید خبر واحد در غیر احکام حجت نیست. دوم از لحاظ جایگاه و اهمیت موضوع و اینکه آیا خبر واحد در مسائل مهمه حجت هست یا خیر. در فقه گذشته در موضوعات خطیر با احتیاط عمل میکردند و در مسائل خطیر به خبر واحد اکتفا نمی کردند، مثلا در موضوع خون گاهی به صحیحه هم عمل نمی کنند. در موضوعات اجتماعی هم به راحتی نمی شود بر اساس یک روایت یک حقی را از خانمها گرفت یا آن را مبنای قانونگذاری قرار داد. و سوم از لحاظ گستره و عمومیت موضوع و حجیت و عدم حجیت خبر واحد در مسائل عام البلوی است؛ سیدمرتضی در ناصریات، در مواردی خبر واحد را به رقم صحت سند کنار میگذارد و می گوید از موضوعات عام البلوی است. کسی نمی تواند در مسائل مهمه و اجتماعی و در جایگاه قانون گذاری سخن بگوید و موضع خود را در خبر واحد مشخص نکند.
آیت الله مرتضوی گفت: پنج محور اصلی می تواند در نوع اجتهاد فقیه در مسائل زنان موثر باشد یکی از این مسائل «فلسفه آفرینش» و اینکه آیا زن در عَرض مرد، آفرینشی مستقل دارد یا طفیلی وجود آن است؟ ما در برخی متون تفسیری یا فلسفی و فقهی مواجه با نگاهی هستیم که برخلاف آنچه به روشنی قرآن نشان میدهد، مرد را محور آفرینش میدانند و فلسفه وجودی زن خود او نیست بلکه مرد است و به تعبیری مرد گویا وجوب نفسی دارد و زن وجوب تبعی و این امر تاثیر در نوع نگاه به فلسفه تشریع احکام برای زنان گذاشته است. درحالی که قرآن به صراحت یکسانی در اصل آفرینش را بیان می کند و در خصوص مسائل زناشویی هم همچنین است و می فرماید «وَ مِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُم مِّنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَاجًا» فخر رازی در تفسیر این آیه می نویسد فلسفه آفرینش زن برای عبادت کردن نیست بلکه زنان نعمتی برای ما مردها هستند و ما محور آفرینش هستند. ملاهادی سبزهواری هم همین نوع بیان را دارد. او می گوید اگر جانب مردان در شرع گرفته شده به خاطر خواستگاه تکوینی آنهاست. در دوره معاصر هم رقیق شده این نگاه وجود دارد.
وی ادامه داد: محور دوم جایگاه انسانی و ساختار وجودی و توانمندی است و اینکه آیا زن از نگاه انسانی موجودی کامل است یا ناقص و ناتوان؟ قرآن در بخش های مختلف یکسان به ستایش یا نکوهش انسان از نظر تکوینی پرداخته و از این نظر فرقی میان زن و مرد نگذاشته است و به عنوان مثال تعبیر «فتبارک الله احسن الخالقین» را که در پایان بیان مراحل تکمیل انسان آمده، درباره انسان شامل زن و مرد گفته است. یا در خصوص روابط زناشویی به صورت یکسان میگوید: هُنَّ لِبَاسٌ لَّکُمْ وَأَنتُمْ لِبَاسٌ لَّهُنَّ اما در فقه، چه فقه ما شیعیان و چه برادران اهل سنت، در پارهای احکام متفاوت زن و مرد بر این نگاه کلی و عام درباره زنان بار شده است که مرد «اشرف» یا «اکمل» است یا موضوع «نقصان عقل» و «ضعف رای» مطرح شده است، به عنوان مثال در تقدم جنازه مرد بر زن در نزدیکی به امام در فرض اجتماع: (علامه در منتهی المطلب) و لأنّ الرجل أشرف من المرأه و ما یلی الإمام أکمل.
مرتضوی گفت: بارها در مسائل مختلف از جمله حکومت، قضاوت، مرجعیت، شهادت و حتی عدم جواز ازدواج با مخالف از سوی فقهای گذشته و حال به نقص عقل تمسک شده است. البته استاد معظم حضرت آیتالله صانعی دام ظله: «ذکوریت و مرد بودن در قاضی شرط نیست و معیار در قضاوت، اعتدال قاضی و بر طریق مستقیم بودن در قضا، علم و معرفت به موازین اسلامی قضا و قوانین است و هیچ دلیل معتبری بر شرطیت مرد بودن نداریم و مقتضای اطلاق مقبوله و القای خصوصیت از تقیید به «رجل» در روایت ابیخدیجه، عدم شرطیت و صحت قضای زن مانند قضای مرد است.»؛ یا استاد معظم، آیتالله جوادی آملی دام ظله نیز ضعف استدلال به همه ادله رایج را نشان داده و مانعی در تصدی کار قضاوت از سوی زنان در میان ندیده است.
وی اظهار کرد: محور سومی که در نظر یک فقیه در باب مسائل زنان قابل اهمیت است «قابلیت کمالیابی» و اینکه آیا کمالیابی امتیازی مردانه است یا قابلیتی انسانی شامل زن و مرد؟ دین مایه هدایت انسان است و هدایت و تقوا کالایی مردانه نیست. آن همه خطابات قرآنی در قرآن همین را میگوید. حیات طیبه، جزای احسن و ورود به بهشت مربوط به عمل صالح است؛ ولی در فقه این نگاه وجود دارد که مرد نه از نظر وقوع خارجی بلکه اساسا به کمالیابی سزاوارتر و «احق» است. البته نظرهای مقابلی هم وجود دارد که یکی از آنها را مرحوم نراقی بیان کرده است. محور چهارم این است که آیا زنان خاستگاه اصلی تباهی و فساد هستند و در نتیجه بیشتر هشدارها متوجه آنان و درباره آنان است و باید هرچه بیشتر محدود شوند یا خیر. قرآن کریم بارها صلاح و فساد انسان و جامعه و اصلاح آن را مربوط به انسان اعم از زن و مرد میداند؛ مانند «ان الانسان لفی خسر» یا «ان الانسان لظلوم کفار» یا «و لقد خلقنا الانسان و نعلم ما توسوس به نفسه» اما این نگاه به کمک برخی روایات وجود دارد که زنان منشأ اصلی فساد و تباهی و انحراف هستند و لذا باید هر چه بیشتر محدود و سرکوب شوند.
وی خاطرنشان کرد: الحق و الانصاف امام خمینی (ره) در این زمینه تحولی ایجاد کردند و فرمودند: زن عنصر تابناکی است که زیربنای فضیلتهای انسانی و ارزشهای والای خلیفه الله در جهان است. در این مساله تفاوت در نوع نگاه پیامبر اسلام و ما قابل تامل است. ما به جای سالمسازی محیط صورت مسئله پاک میکنیم؛ در حالی که به سند صحیح از امام باقر(ع) روایت شده است که کان رسولالله(ص) یسمع صوت الصبی یبکی و هو فی الصلاه فیخفف الصلاه فتصیر الیه امه.
آخرین مساله اساسی که در نگرش فقه موثر است نوع نگاه او به ارزش اعمال در دنیا و آخرت است و اینکه آیا ارزش اعمال زنان در دنیا یا آخرت کمتر از مردان است؟ به این فراز از قرآن توجه کنید که می فرماید: «فَاسْتَجَابَ لَهُمْ رَبُّهُمْ أَنِّی لاَ أُضِیعُ عَمَلَ عَامِلٍ مِّنکُم مِّن ذَکَرٍ أَوْ أُنثَى بَعْضُکُم مِّن بَعْضٍ فَالَّذِینَ هَاجَرُواْ وَ أُخْرِجُواْ مِن دِیَارِهِمْ وَ أُوذُواْ فِی سَبِیلِی وَ قَاتَلُواْ وَ قُتِلُواْ لأُکَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَیِّئَاتِهِمْ وَ لأُدْخِلَنَّهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ ثَوَابًا مِّن عِندِ الله وَ الله عِندَهُ حُسْنُ الثَّوَابِ» یا در خصوص دعا قرآن میفرماید: ادعونی استجب لکم، اما به عنوان مثال ملاحظه شود گفته مشهور شافعیان را در بحث نماز زن بر میت با وجود مردان را که «فان دعاء الرجال اقرب الی الاجابه» یا شربینی شافعی که نماز پسربچه ممیز را کافی دانسته اما زنان را نه.
آیت الله مرتضوی در جمع بندی سخنان خود گفت: نوع نگاه فقیه به جایگاه انسانی زنان و قلمرو توانمندیهای بالفعل و بالقوه زنان کم و بیش در استنباط درباره آنان به ویژه در حوزه مسائل اجتماعی اثر دارد و شاهد آن بخشهایی از فقه موجود به رغم جایگاه و ارزش فقه است.
انتهای پیام