به گزارش ایکنا؛ در این شماره از دو فصلنامه علمی ـ پژوهشی «آموزههای تربیتی در قرآن و حدیث» مقالاتی با عناوین «واکاوی کارکرد تربیتی بشارت و انذار نهان در آیه 160 سوره مبارکه انعام»، نوشته سیدمحمدرضا حسینینیا، خلیل بیگزاده و فرح توحیدی؛ «بررسی اهداف تربیت مبتنی بر مسئولیتپذیری با نظر به مراحل تربیتی مد نظر اسلام» تألیف زهرا حسینی، مهشید ایزدی، نجمه وکیلی و فهیمه انصاریان؛ «تربیت عقلانی در روش تعلیمی خضر علیهالسلام(با محوریت آیات 60-82 سوره کهف)» به قلم علیرضا زکیزاده و مینا ابراهیم نجفآبادی؛ «الگوی مفهومی تربیت عاطفی با رویکردی بر نهجالبلاغه»، نوشته محسن فرمهینی فراهانی و سلمان رضوانخواه؛ «تحلیل محتوای احادیث رضوی در موضوع «بخل» با رویکرد تربیت اخلاقی» تالیف فرشته معتمد لنگرودی و فتحیّه فتّاحیزاده؛ «تحلیل مبانی نظری شیوههای تربیتی مبتنی بر جنسیت از نگاه آیات و روایات»، نوشته سیداحمد هاشمی علیآبادی منتشر شده است.
در چکیده مقاله «واکاوی کارکرد تربیتی بشارت و انذار نهان در آیه 160 سوره مبارکه انعام» آمده است: «تبیین صحیح بشارتها و انذارهای قرآنی، از آن جهت که نقش مهمی در ترغیب انسان به انجام نیکیها دارند، از بعد تربیتی اهمیت بسیاری دارند؛ چنانکه هشدار درباره عواقب ناگوار اعمال ناپسند نیز چنین است. در آیه 160 سوره انعام، خداوند وعده داده است که برای نیکوکاران پاداشی ده برابر خواهد بود. این در حالی است که گناهکاران جز به مانند آنچه انجام دادهاند، مجازات نخواهند شد. از دیرباز، توجه مفسران به بشارتِ دریافت پاداش مضاعف، معطوف بوده است؛ اما امعان نظر در این آیه، دو مطلب مهم تربیتی دیگر نیز بهدست میدهد که مفسران به آن توجه نداشتهاند. در این پژوهش که با روش توصیفی ـ تحلیلی صورت گرفته، با عنایت به این نکات، به تبیین استفاده انذاری به نیکان و بشارتی به گناهکاران از دو تعبیر «جاء بالحسنة» و «جاء بالسیئة» پرداخته شده و ضمن اشاره به عوامل تباهکننده اعمال و عوامل پوشاننده گناهان، بهدست آمده است که تعبیر به «جاء بالحسنه» (آوردن امر نیک) و «جاء بالسیئه» (آوردن گناه) به جای «انجام عمل»، متضمن انذاری لطیف به نیکان و بشارتی لطیفتر به گنهکاران است؛ بهگونهای که از یکسو، سبب پیشگیری از غرور نیکوکاران و توجه آنان به دوری از عوامل حبط اعمال و از دیگر سو، باعث تشویق گناهکاران به جبران گناه و افزایش امید آنان به رحمت واسعهی خداوند میشود».
نویسنده مقاله «بررسی اهداف تربیت مبتنی بر مسئولیتپذیری با نظر به مراحل تربیتی مد نظر اسلام» در طلیعه مقاله خود آورده است: «هدف از این تحقیق، بررسی اهداف تربیت مبتنی بر مسئولیتپذیری با نظر به مراحل تربیتی مد نظر اسلام است. در این خصوص، ابتدا اشارهای به مراحل تربیتی مورد نظر اسلام داشته و در ادامه، به بررسی مراحل تربیت و احساس مسئولیتپذیری در اسلام در حیطههای اهداف غایی و واسطی هر مرحله پرداختهایم. این مطالعه، با رویکرد کیفی و به روش توصیفی- تحلیلی، با بررسی متون اسلامی به روش کتابخانهای انجام شده است. بر اساس یافتههای تحقیق، از دیدگاه دین اسلام، کودک تا هفت سال اول زندگی، سید و سرور است و تعبیر رسول گرامی اسلام صلیالله علیه و آله هم از این مرحله تربیتی، «سیادت کودک» است. هفت سال دوم، اطاعت و فرمانبرداری و هفت سال سوم، مرحله مشورت و همرأیی است. در مقاله حاضر، بر آنیم تا اهداف غایی و واسطی هر مرحله را بررسی کنیم؛ برخی از آنها عبارتند از: در مرحله سیادت: مرحله آشنایی با امور نیک و بد، اندیشهورزی، قابلیت برقراری ارتباط مبتنی بر آداب و اخلاق است. در هفت سال دوم، تعلیم (آموزش) و تأدیب (آموزش مستقیم ارزشها و پرهیز دادن از ضد ارزشها)، پرورش روحیه همکاری و روحیه نظم، اعتقاد به معاد، آزاد اندیشی بیان میشود و هفت سال سوم، سن نظرخواهی و مشورت، یادگیری حلال و حرام، خداشناسی، کمک به دیگران، شناخت ایثار، سنت و احکام الهی است که این اهداف واسطی میتواند او رابه سمت هدف اساسی و غایی تربیت، یعنی قرب الهی هدایت کند».
در چکیده مقاله «تربیت عقلانی در روش تعلیمی خضر علیهالسلام(با محوریت آیات 60-82 سوره کهف)» میخوانیم: «تعلیم و تربیت با رشد و کمال انسان و زندگی شایسته او سروکار دارد. به سبب آنکه انسان موجودی با نگرش عقلانی است، لازم است که تربیت او نیز بر اساس تفکر و تعقل صورت پذیرد. بر این اساس، این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی و با بهرهگیری از سیره حضرت خضر، درصدد پاسخگویی به این پرسش است که روش تعلیمی حضرت خضر بر مبنای تربیت عقلانی چگونه تبیین میشود. نتایج پژوهش بیانگر این است که در روش تعلیمی حضرت خضر بر نکات ظریفی تأکید شده است که میتوان از آن بهعنوان روش مناسبی برای علمآموزی استفاده کرد؛ از جمله اینکه ابتدا در همسفر خود نیازسنجی کرده است و در ادامه، طرح موضوع و بیان سؤال را با مثالهای عینی و متعدد به تصویر کشیده و برای همراه خود، ارزیابی با رعایت اصل آسانگیری را مطرح کرده و علم و حکمت را خودش تبیین نموده و سپس از همسفر خود جدا شده است؛ اما در عینحال به تمام سؤالات او پاسخ گفته و در نهایت، موضوع کلاس را به سایر موارد مشابه در زندگی تعمیم داده است».
نویسنده مقاله «الگوی مفهومی تربیت عاطفی با رویکردی بر نهجالبلاغه» در چکیده خود آورده است: «به سبب آنکه عواطف و احساسات، تأثیر فراوانی در بروز رفتارها دارند، تربیت عاطفی اهمیت بسیاری دارد؛ اما مسئله پژوهش این است که امروزه، جای اندیشههای اسلام و بهطور خاص، نهجالبلاغه برای تربیت عاطفی در کنار آموزههای سایر مکاتب تربیتی، خالی است؛ بنابراین، در پژوهش حاضر به روش توصیفی- تحلیلی، اصول و روشهای تربیت عاطفی با تأکید بر دیدگاه امام علی علیهالسلام بررسی شده است. ابزار پژوهش، فیش بوده و دادهها، به صورت کیفی تجزیه و تحلیل شدهاند. هدف پژوهش، ارائه اصول و روشهای کاربردی به متولیان امر تعلیم و تربیت است تا بتوانند با الهام گرفتن از اندیشههای حضرت علی(ع) در کتاب گرانقدر نهجالبلاغه، در امر تربیت دانشآموزان اهتمام ورزند. یافتههای پژوهش نشان میدهد: 1ـ برخی از اصول تربیت عاطفی عبارتاند از ابراز محبت، بردباری، خوشبینی؛ 2ـ برخی از روشهای تربیت عاطفی عبارتاند از: اعتدال در محبت، کنترل خشم، صله رحم و برخورد با گشادهرویی. نتایج پژوهش نشان میدهد که در نهجالبلاغه، از تربیت عاطفی افراد غفلت نشده و دستورالعملهایی برای رشد متربیان، در این ساحت تربیتی معرفی شده است».
در طلیعه مقاله «تحلیل محتوای احادیث رضوی در موضوع «بخل» با رویکرد تربیت اخلاقی» میخوانیم: بخل، به عنوان یکی از رذایل اخلاقی، در احادیث امام هشتم علیهالسلام نمود خاصی دارد. این رذیله، تأثیر فراوانی در تفکر و عملکرد آدمی دارد، بهطوری که ایجاد سبک زندگی اسلامی در افراد و جامعه به دوری از این خصلت، وابسته است. به تبع این مسئله، نقش آموزههای دینی در تربیت اسلامی و دوری از رذیله اخلاقی بخل اهمیت زیادی مییابد. پژوهش حاضر به بررسی احادیث رضوی دربارهی بخل پرداخته و از روش «تحلیل محتوا» برای استخراج، طبقهبندی و مقولهبندی گزارههای بخل در اندیشه رضوی استفاده کرده، ضمن آنکه با روش استنتاجی، اهداف و روشهای تربیتی و اخلاقی امام رضا(ع) در موضوع بخل را بررسی خواهد کرد. رهآورد استفاده از این روش، ارائه مدلی جامع جهت اثبات وجود نظامی جامع بر معارف اخلاق رضوی و کارآمدی این نظام در هدایت جوامع بشری است. میتوان گفت نقطه تمرکز روایات رضوی، بر بیان پیامدها و آثار بخل است. دوری از بهشت، زایل شدن ایمان، بیآبرویی و سلب آسایش از مهمترین آثار بخل برشمرده شده است. از منظر امام رضا(ع) بخیل کسی است که از پرداخت فرائض الهی استنکاف میورزد. در اندیشه رضوی، مالدوستی و تلقینِ فقر از عوامل مهم ایجاد بخل است. هدف غایی امام(ع) از تبیین مسئله بخل، تربیت اخلاقی است و جهت تحقق تربیت اخلاقی در این باره از دو روش اصلاحی تذکّر و انذار بهره گرفتهاند».
نویسنده مقاله «تحلیل مبانی نظری شیوههای تربیتی مبتنی بر جنسیت از نگاه آیات و روایات» در چکیده مقاله خود مینویسد «لحاظ نکردن جایگاه خانواده و جنسیت در تربیت، از جمله ایرادات وارد بر نظامهای تربیتی رسمی بهطور عام و در بحث شیوههای تربیتی بهطور خاص است. این نقیصه، ریشه در مبانی ناتمام و گاه ناصحیح تربیتی دارد. سؤال این است که آیا شیوههای تربیتی، متناسب با تغییر جنسیت، تغییر خواهد یافت یا همواره یکسان خواهد بود. پژوهش حاضر با هدف پاسخگویی به این پرسش، به بررسی مبانی نظری تربیت مبتنی بر جنسیت پرداخته و با روشی توصیفی ــ تحلیلی، عمدهترین مبانی نظری تربیت مبتنی بر مؤلفه جنسیت را بر اساس آیات و روایات بررسی کرده است. برابری ارزشی زن و مرد از نگاه آیات و روایات، تربیت بر مدار تساوی و تفاوت زن و مرد، نه تشابه(تناسب محوری)، ربوبیت، هدفمندی و حکمت خداوند، توجه به تناسب میان تکوین و تشریع و محوریت خانواده و جنسیت در تربیت، مهمترین مبانی بهدست آمده در این پژوهش است که بر اساس آنها، میتوان بر متفاوت بودن شیوههای تربیتیِ دختران و پسران، حداقل در برخی موارد حکم کرد».
یادآور میشود، علاقهمندان برای دریافت اصل مقالات میتوانند به سایت اینترنتی دو فصلنامه علمی ـ پژوهشی «آموزههای تربیتی در قرآن و حدیث» به نشانی http://iued.ilam.ac.ir/ مراجعه کنند.
انتهای پیام