به گزارش خبرنگار ایکنا؛ عبدالمجید فرایی، شاعر پیشکسوت آئینی، در سوگ شهادت جانگداز حضرت فاطمه زهرا(س) شعری را سروده و ارادت خود را به بانوی دو عالم نشان داده است. در ادامه این نوسروده از نظر میگذرد.
در سوگ فاطمه(س)، همه آسمان گریست
بنگر به چشم دل، که زمین و زمان گریست
ای شیعه ملول، بنال و بریز اشک
در سالگرد فاطمه، صاحب زمان گریست
شبنم که اشک چشم گل و برگهای اوست
چشم نهان گشوده ببین، بوستان گریست
در چشمهای ابر، ببین اشک حلقه زد
نالید و اشک ریخته و بیامان گریست
دل نیست آن دلی که نباشد، زغصه خون
چشمان چشمه، پر شد از آب روان گریست
درد علی(ع) چگونه بگویم: نگفتنی است
از فرط درد و غم، به خدا استخوان گریست
دلبستگان فاطمه، خون گریه میکنند
چیزی مگو: مطالعه کن، داستان گریست
ای کاروانیان محبت، فغان کنید
ماتم کشیده، زینب بیهمزبان گریست
روح القدس که راز حقیقت به سینه داشت
همراه قدسیان و ملک، در نهان گریست
اندوه و حزن، راه گلو را، فشرد و گفت:
کوتاه کن سخن، همه کهکشان گریست
تاب و توان نمانده، از این درد جانگداز
گویم: قلم نوشت، غزل ناتوان گریست
ایام فاطمیه «فرایی» نگاه کن
در مأذنه، ز غصه و ماتم اذان گریست
انتهای پیام