به گزارش ایکنا؛ اینجا در میان بیش از 100 هنرمند طراح لباس و زیورآلات کسی روضه حضرت فاطمه(س) نمیخواند، کسی مرثیه نمیگوید، کسی برای گریاندن مخاطبان خود دست به هر غلوی نمیزند. جالبتر اینکه اکنون که میلاد حضرت زهرا(س) است نیز کسی مداحیهایی شبیه مراسم عزا اجرا نمیکند، کسی بلند بلند از حضرت مرضیه(س) سخن نمیگوید، همه دور میزهای خود نشستهاند آرام و ساکت اما عجیب اینکه عمیقاً در حال تفکر در خصوص زندگی و سیره صدیقه کبری(س) هستند.
وقتی سخن از «عذراء»(س) به میان میآید، بسیاری تنها به مصائب حضرت(س) و درب آتش زده میاندیشند، وقتی هم از مسئولان درباره ترویج سیره «حَوراء إنسیّه» پرسیده میشود، از برگزاری مسابقه نقاشی، خوشنویسی و شعر سخن میگویند و با افتخار از دریافت آثاری حرف میزنند که خود بیش از همه میدانند تکراری است و اگر نگوییم هیچ تأثیری بر طراح و مخاطب احتمالیاش ندارد، میتوان به راحتی ادعا کرد کار شاخص و تأثیرگذاری که چیزی به دانستههای هنرمند و مخاطب در خصوص زندگی و سیره «طاهره»(س) اضافه کند، در آنها نیست. آیا درست است که تمام «فاطمه فاطمه است» را در یک تصویر از بانویی که چهرهاش پشت درب سوزان است، خلاصه کنیم.
جوان امروز ما اگر قرار است از حضرت «بتول»(س) الگو بگیرد اول باید بداند «حصان» کیست، چگونه زندگی کرده و زندگی کوتاهش چه دستاوردهای عظیمی داشته است؟ برای دانستن این همه، تنها نوشتن اسمهای فاطمه و زهرا با سبکهای مختلف خوشنویسی(که البته این هنر نیز در جای خود ارزشند است)، خلاصه کردن «زکیه» در دو اسم فاطمه و زهرا، صدها بار نقاشی کردن بانویی پشت در به سبکهای مختلف و مرثیه سرودن از دردهای عظیمی (که عرش لرزید و آسمان گریید) قدر مسلم کافی نیست. باید فکری نو کرد به زبان جوان امروز از «مریم کبری» سخن گفت و البته مخاطب را به اندیشه واداشت.
این نخستین بار است پس تقلیدی در کار نیست
اما یک خبر خوب. اینبار و اینجا فرق دارد؛ این بار 100 طراح لباس و زیورآلات جمع شدهاند تا از یک مفهوم از تفسیر یک سوره از یک نهر جاری و خاص در بهشت، از کوثر و صاحب کوثر که کمتر به تصویر و شکل ملموس درآمده است اثر هنری خلق کنند. این اولینبار است. پیشینهای ندارد و پس تقلیدی هم در کار نیست. مسئولان برپایی اولین هکاتون لباس و زیورآلات با محور سوره کوثر نیز تأکید کردهاند طراحی کنید نه تایپوگرافی.(یعنی صرفاً بازی با شکل واژه کوثر فراموش شود و هر آنچه از مفهوم سوره، واژه و از صاحب کوثر در ذهن دارند را در قالب لباس و زیورآلات به تداعی درآورند.
روز اول در گفتوگو با اساتید و طراحان شرکتکننده در مسابقه هکاتون کمی سردرگمی و نگرانی وجود داشت. حتی این ترس وجود تا آنچه طراحی میشود به نوعی توهین به مقدسات محسوب نشود یا مسئولان برگزاری هکاتون(استارتاپ با تمرکز بر یک محور ویژه) خط قرمزهای متعدد برای طراحان تعریف کنند که مانع کار آنها شود؛ اما وقتی رحیم خاکی، رئیس مرکز رشد واحدهای فناور قرآنی که خود قاری بینالمللی قرآن نیز هست، در صحبتهایش از کاربرد نتهای موسیقیایی برای قرائت هنرمندانه قرآن سخن گفت و بیان کرد که برای قرائت بهتر باید نتها و کلمات قرآن را در ذهن به تصویر درآورد، خیال همه راحت شد که خطقرمزهای عجیب و غریب و دست و پاگیری در کار نیست.
از نزدیک شدن به قرآن نترسیم
چرا باید برای نزدیک شدن به زیباییهای قرآن از طریق هنرهای مختلف و متعدد ترسید؛ آن هم قرآنی که سراسر نور، رحمت و کرامت است. جالب اینکه بسیاری از شرکتکنندگان از فکر باز و نگاه هنرمندانه یک قاری قرآن نسبت به طراحی لباس و زیورآلات تعجب کرده بودند. وقتی دیدند فقط یک تذکر بسیار ساده و دوستانه مبنی بر اینکه آیههای قرآن را به صورت مستقیم بر روی لباس نقش نبندد بهتر است آن هم به دلیل احترام به واژههای قرآن، حال همه خوب شد.
همین حال خوب موجب شد اصرار کنند تا سوره کوثر توسط رحیم خاکی قرائت شود. با قرائت این سوره سکوت ناشی از احترام بیمانندی در سالن حاکم شد و همه، تأکید میشود، همه از قرائت فوقالعاده سوره کوثر لذت بردند. اتفاقی که در مراسمهای رسمی که با قرائت قرآن شروع میشود کمتر روی میدهد و حتی در هنگام تلاوت برخی حرف میزنند یا با تلفن همراه خود مشغول میشوند.
خود طراحان میگفتند به حدی تحت تأثیر این قرائت قرار گرفتند که موی بر تنشان سیخ شده بود. البته این تأثیر فقط به دلیل لحن و صوت قرائت نبود بلکه به خاطر این بود که قبل از قرائت، قاری درباره چگونگی استفاده از هنر برای ترتیب نتهای قرآن توضیحاتی داده شده بود. همچنین معارف سوره همانند اینکه چرا دشمنان به رسول اکرم(ص) ابتر گفتند، خداوند چگونه به آنان پاسخ کوبندهای داد و عظمت سوره کوثر تبیین شده بود.
طراحان در ادامه تحت تأثیر قرائت و معارف قرآن قرار گرفتند؛ زیرا قبل از آن تمام ذهنیت آنها از اینکه فردی به عنوان کارشناس قرآن دهها خط قرمز برایشان تعیین خواهد کرد، فرو ریخته بود. آنها با درک مفاهیم سوره کوثر طی چند دقیقه سخنرانی کوتاه با برخی ویژگیهای این سوره منحصربفرد آشنا شده بودند؛ سورهای که واژههای آن در هیچ سوره دیگری نیامده است.
کار طراحی لباس و زیورآلات طی سه روز ادامه یافت، البته همیشه کارهای اول معایبی دارد؛ برای مثال تعدادی از شرکتکنندگان دانشجوی مقطع فوقدیپلم طراحی و عدهای دانشجوی مقطع دکتری بودند و مسلم بود که سطح آموزشهای ارائه شده برای عدهای بسیار بالا و برای عدهای دیگر در حد معمولی و حتی تکرار آموختههایشان باشد.
شرکتکنندگان معتقد بودند که منتورهای زیورآلات توانمندتر از منتورهای طراحی لباس هستند؛ البته شاید بتوان گفت که طراحی زیورآلات بر اساس مفهومی سادهتر از طراحی لباس در این زمینه باشد.
وقتی دختران در اوج احترام میگریند
شرکتکنندگان روز نخست را بیشتر به مطالعه زندگی حضرت(س) و آشنایی عمیقتر با ابعاد وجودی «نوریه(س)» پرداختند و طرحهای اولیه را ریختند. نکته جالب تسلط دو نفر از منتورها بر زندگی، سیره و ابعاد وجودی حضرت «سماویه» بود، افرادی که به خاطر علاقه و مطالعه شخصی خود چنین تسلطی را کسب کرده بودند. نکته عجیب این است وقتی یک استاد برجسته طراحی زیورآلات و جواهر به تو میگوید که یکی از ویژگیهای حضرت نورانی بودن ایشان بود و داستان چادر حضرت و اینکه چطور این چادرنورافشانی میکند، آن هم در خانه یک مرد یهودی و بعد آن مرد صدها یهودی را مسلمان میکند از برکت همین نور، گوشه چشم دخترکانی که شاید در نگاه اول احساس کنی هیچ تقیدی به مسائل دینی ندارند و اصلاً اهل این حرفها نیستند، اشک میبینی. اشکی نه برخاسته از گریه بلکه نشانی از عشق و احترامی که زنده شده است.
بیاختیار دلشان باز میشود و بیشتر میپرسند از «سیده النساء العالمین» و بی مهابا میخواهند بیشتر بدانند از بانوی تاجری که همانند مادر بزرگوارش مدیر بود و صدها نفر زیر دستش کار میکردند و باغی داشت که یک مؤسسه خیریه بزرگ و بینالمللی محسوب میشد. تو مبهوت میمانی وقتی همان دخترکان شروع کنند از زینب(س) گفتن و از اینکه بدشان میآید وقتی مداحان از زینبی حرف میزنند که فقط شیون و گریه میکند و مویش را میکند. باور کنید یا نه؛ دخترکان همین شهر باور دارند زینب(س) چون دختر امیرمؤمنان(ع) و فاطمه(س) است بسیار قویتر از این حرفهاست. آنها در رویداد طراحی لباس و زیورآلات خودشان بیاختیار از زینب شجاع سخن میگویند زینبی که دوستش دارند.
کار فرهنگی یعنی این؛ یعنی 100 دختر و پسر بنشینند و با هم فکر کنند، مطالعه کنند، بشناسند، بفهمند و بپرسند چطور میتوان صلابت «رشیده» را در قالب رنگ و شکل و نماد به عینیت درآورد؟ تبلیغ غیرمستقیم هم یعنی همین؛ یعنی نه فردی که لباس تبلیغ دین دارد بلکه استادی که تخصصش غیردینی است، از چگونگی الهام گرفتن از زندگی «جمیله» و دمیدن روح یک سوره در زیور و لباس سخن بگوید.
البته جا داشت بر روی گروهبندی تیمها بیشتر کار میشد، قرار بود تیمها را دانشگاهها معرفی کنند و از قرار معلوم دقت زیادی در گروهبندی تیمها توسط دانشگاهها صورت نگرفته بود. همزمانی رویداد هکاتون با جشنواره مد و لباس فجر هم موجب شد بسیاری از طراحان نتوانند در این رویداد شرکت کنند؛ در حالی که برگزارکنندگان این رویداد میتوانستند از جشنواره فجر به عنوان فرصتی برای معرفی رویداد هکاتون و جذب طراحان بیشتر به آن استفاده کنند.
نکته دیگر اینکه با توجه به اینکه برگزاری هکاتون در حوزه لباس و زیورآلات آن هم با محوریت یک سوره قرآن برای اولین بار رخ میدهد، باید فرصت بیشتری برای دفاع از طرحها به طراحان داده میشد. قبل از برگزاری هکاتون هم اگر یک کارشناس دینی هنرمند مطالب کمتر مطرح در خصوص زندگی«حبیبةالله» را در قالب جزوهای کوتاه تهیه و برای شرکتکنندگان ارسال میکرد با آمادگی ذهنی بیشتری به این رویداد پا میگذاشتند.
هنر مستقیم تفکری ایجاد نمیکند، بلکه هنر انتزاعی و برگرفته از سبکهای هنری روز است که هم هنرمند و هم مخاطب را به فکر و اندیشه وادار میکند؛ اندیشهای از مفاهیم والای فهیمه، عقیله، مکروبه، عابده، زاهده و ... برای مردم اثری هنری خلق کند.
انتهای پیام