احمد میر احسان، نویسنده و منتقد حوزه فرهنگ و رسانه، در گفتوگو با خبرنگار ایکنا درباره کارکرد رسانه در ایران اظهار کرد: اگر بخواهیم نگاهی تاریخی به این موضوع داشته باشیم، رادیو و تلویزیون پیش از انقلاب نقش اصلاحگرایانه را برای خود برگزید و تلاش کرد استراتژیهای رژیم پهلوی را بر زندگی مردم حاکم کند. رسانه درصدد بود جامعه در مسیر مدرنیته غربی قرار گیرد. به همین دلیل در هر زمینهای از بنیادهای سنتی گرفته تا خردهفرهنگهای مردم سعی در اصلاح جامعه داشت. حتی تلاش شد آداب و اخلاقیات جامعه هم اصلاح شود. البته باید در نظر داشت که در نظامهای دیکتاتوری مرزبندیهایی وجود دارد که اصلاحات را نوعی نوسازی برای تخریب تفکرات میداند و اصلاحات بر پایه منافع صاحبان قدرت انجام میگرفت، اصلاحاتی که در واقع بر پایه فساد شکل گرفته بود.وی افزود: اسلامزدایی یکی از دلایل فساد اصلاحات فرهنگی پیش از انقلاب بود. مدرنیتهای که در دوره پهلوی شکل گرفت با مدرنیته غربی کاملاً متفاوت بود، چون اساس و بنیادش پیروی از الگوهای غربی در چارچوبهای خاص آن نبود، بلکه مجوزش میتوانست از طرف کشور مرکز در مورد کشور پیرامون صادر شود.
این نویسنده در پاسخ به این سؤال که آیا پس از انقلاب پیروزی انقلاب، رسانه ابزاری برای صدور انقلاب بود یا اینکه تنها جنبه سرگرمی یافت چنین توضیح داد: صدور انقلاب مفهوم و اصطلاحی است که مبنای آن دستخوش سوءتفاهم شده است. برای مثال در دهه شصت گروهی نظیر آیتالله منتظری بحث صدور انقلاب را بر پایه تفکر خودشان پیش میبردند. ادراک آنها از صدور انقلاب، ادراکی نظیر اندیشههای قذافی بود. این اندیشه معتقد بود که باید در کشورهای دیگر بحران ایجاد شود تا جریانات نظامی شکل بگیرد. منشأ تمام این اقدامات هم مهدی هاشمی (داماد آیتالله منتظری) بود. این فرد اندیشههایش تحت تأثیر گرایشهای چپ بود و نظرات علما، مراجع و اجتهاد دینی برایش چندان اهمیتی نداشت و با همان روش خاص خود سعی در اشاعه اعتقادات خود داشت.
صدور انقلاب از دیدگاه امام(ره) مبتنی بر وعده الهی
این مدرس رسانه تأکید کرد: صدور انقلاب از دیدگاه امام(ره) مبتنی بر وعدههای الهی بود. در این اندیشه مبارزه با ظلم ملاک بود و این اندیشه در پی آن بود که جامعه اسلامی نباید زیر نفوذ کفار باشد، بلکه باید ارزشهای ناب اسلام محمدی را اشاعه دهد. در اوایل انقلاب رادیو و تلویزیون هم طبیعتاً از روزهای ملتهب جامعه تأثیر میگرفت. به همین خاطر دچار مشکلات فراوانی شد و این مشکلات در تمامی عرصههای فعالیت رادیو و تلویزیون نمود یافت.
وی متذکر شد: فعالیت رسانه در سالهای اوایل انقلاب با بیتجربگی توأم بود. همچنین در آن دوره خطوط قرمزی وجود داشت که امام از آن محافظت میکرد. البته دامنه این خطوط چندان گسترده هم نبود. در ادامه هر مدیری که به رسانه ملی میآمد خطوط قرمز را بر مبنای گرایشهای شخصی هدایت میکرد. بنابراین تغییر رویکرد در رسانه ملی در ادوار گوناگون به شدت مشاهده میشود.
این منتقد با تأکید بر اینکه آگاهسازی مناسبی وجود نداشته است، تصریح کرد: رسانه کارکردی در جهت اطلاعرسانی نداشته است و بهایی برای آگاهسازی جامعه پرداخت نکرده است و در بسیاری موارد اندیشههای فردی و گرایشهای شخصی افراد در فعالیت رسانه اثرگذار بوده است و سالهاست که در رسانه ملی هیچ پژوهشی واقعبینانهای، نه تبلیغی، انجام نشده و این امر واقعاً تأسفآور است.
وی در پاسخ به سؤال دیگری مبنی بر اینکه در زمان حال چه وضعیتی بر رسانه ملی حاکم است و با توجه به حضور رقبا توانسته جریانسازی کند گفت: از نگاه من رسانه ملی جریانساز نبوده است. دقیقاً به همین دلیل که بسیاری از افراد جامعه به سمت رسانههای خارجی و ماهواره تمایل پیدا کردهاند و کسانی هم که رسانه ملی مرجع آنهاست از میزان رضایت و اعتمادشان کاسته شده است.
میراحسان در پایان بیان کرد: در حوزه استراتژی با نوعی رهایی و وادادگی روبهرو هستیم. بدین منظور رسانه ملی برای رهایی از مشکلات و جلب اعتماد مخاطبان نیازمند است تا پژوهشهای تازهای انجام دهد و راهحلهای آگاهانهای را متناسب با آرمانهای انقلاب به کار بندد.
گفتوگو از داوود کنشلو
انتهای پیام