به گزارش ایکنا؛ هشتاد و سومین شماره فصلنامه علمی پژوهشی «علوم سیاسی» به صاحبامتیازی دانشگاه باقرالعلوم(ع) و مدیرمسئولی شمسالله مریجی با هدف «پاسخگویى به نیازهاى عینى جامعه اسلامى ایران در زمینه مطالعات سیاست اسلامی»، «معرفى بنیادهاى نظرى انقلاب اسلامى و پاسخ به چالشهاى نظرى» و «تبیین تفکر اسلامى شیعى در عرصه اندیشه سیاسى» منتشر شد.
عناوین مقالات این شماره بدین قرار است: «همهپرسی تقنینی؛ تجلی مردمسالاری در عرصه قانونگذاری»، «اندیشه سیاسی ابن طفیل»، «آسیبشناسی عرصههای تزاحم در مسائل فقه سیاسی»، «نصیحت در فقه سیاسی شیعه»، «گفتمانهای خدا - خلیفگی و خدا- پادشاهی در نصیحهالملوك امام محمد غزالی»، «محرومیتهای سیاسی- اجتماعی؛ بستر جامعهشناختی افراطگرایی معاصر» و «رویكرد گروههای جهادی نسبت به نص: مراجعه مستقیم به نص به مثابه روشی جهت درهمآمیختگی متن و عمل».
در چکیده مقاله «آسیبشناسی عرصههای تزاحم در مسائل فقه سیاسی» که در این شماره انتشار یافته است، میخوانیم: «هدف اصلی پژوهش حاضر، تبیین رویكردها در شناسایی و علاج تزاحم مسائل فقه سیاسی است. در این پژوهش با شیوه توصیفی- تحلیلی مصادیقی از مسائل فقه سیاسی، مانند: بیع سلاح به دشمنان دین، حفظ كتب ضاله و ولایتپذیری سلطان جائر مورد بررسی قرار گرفتهاند. نتایج حاكی از آن است كه میتوان ضوابطی را در رویكرد عملی فقها پیدا كرد كه از جمله آنها بهرهگیری از حكم عقل و مقاصد شریعت برای وصول به معیار اهم در عرصههای تزاحم و توجه به ویژگیهای حكم در شناخت تزاحم است. شناسایی عرصههای تزاحم در گرو: «تحلیل مصلحتمحور مسائل سیاسی»، «تحلیل ادله مسائل فقه سیاسی در پرتوی مقاصد شریعت»، «تفكیك عناوین ثانوی از احكام اولی» و «لزوم عمومیت ادله حكم در وقوع تزاحم» است. مصادیق تحلیل مقاصدمحورانه نصوص در جهت شناسایی معیار اهم از مهم، و بهرهگیری از حكم عقل در جهت تحقق به معیار اهم نیز به عنوان رویكرد عملی فقها در برخورد با ضوابط علاج تزاحم در این پژوهش مورد توجه واقع شده است.»
در چکیده مقاله «نصیحت در فقه سیاسی شیعه» چنین آمده است: «هدف اصلی این پژوهش تبیین رابطه نصیحت و زندگی مطلوب فردی، اجتماعی و سیاسی از منظر فقه سیاسی شیعه است. در این راستا تأثیرات اساسی خیرخواهی و لزوم «نصیحت استنصاحی» در كلیه شئونات زندگی، به ویژه زندگی سیاسی-اجتماعی را به شیوه توصیفی-تحلیلی بررسی كرده و به این نتیجه دست یافتهایم كه با وجود اختلافات فقها، در مجموع نصیحت و خیرخواهی برای حاكمیت به لحاظ «آزادی اندیشه و بیان»، «حق مشاركت سیاسی»، «خطاپذیری حاكمان» و «جلوگیری از خودمحوری آنان» امر مطلوب و حسن محسوب میشود. لذا نصیحت در حاكمیت اسلامی یك امر پسندیده و شایان اهمیت و ضرورت بوده و یكی از نیازهای اساسی نظام اسلامی در دستیابی به حیات مسئولانه در جامعه اسلامی است.»
در آغاز مقاله «محرومیتهای سیاسی- اجتماعی؛ بستر جامعهشناختی افراطگرایی معاصر» میخوانیم: «پژوهش حاضر به تحلیل محرومیتهای سیاسی و اجتماعی كلانی میپردازد كه به لحاظ عینی، بستر رشد اندیشه خشونتگرا در جهان عرب معاصر را فراهم آورده و موجب جذب بخشی از جامعه به سمت افراطگرایی شده است. بدین منظور بر مبنای ظرفیت نظریههای محرومیت نسبی، بدین نتیجه دست یافتهایم كه محرومیت از ارزشهای معطوف به قدرت (وضعیت مشاركت سیاسی)، ارزشهای بین الاشخاصی (وضعیت جامعه مدنی) و ارزشهای مادی (وضعیت فقر، آموزش و حاشیهنشینی) منجر به ایجاد شكاف بین انتظارات ارزشی و تواناییهای ارزشی بخشی از جامعه میشود و محیط مناسبی را برای جریانهای افراطگرا میآفریند. وضعیت اجتماعی جهان عرب به لحاظ ارزشهای مادی نشانگر فاصله معنادار میان وضع موجود و انتظارات ارزشی شهروندان است. تحلیل جریانهای خشونتگرای معاصر در جهان عرب - مانند داعش و القاعده - صرفا زمانی صائب است كه علاوه بر تحلیل مؤلفههای فكری، به بسترهای اجتماعی-سیاسی این جریانها نیز توجه شود.»
در چکیده مقاله «رویكرد گروههای جهادی نسبت به نص: مراجعه مستقیم به نص به مثابه روشی جهت درهمآمیختگی متن و عمل» میخوانیم: «هدف پژوهش حاضر بررسی نحوه رویكرد جهادگرایان متاخر به متن نص است. فرض این پژوهش مبتنی است بر این كه منطق فهم و نحوه و روش مراجعه جهادگرایان متاخر به متن نص میتواند در فهم و شناخت منطق عمل و كنش ایشان موثر واقع گردد. تشریح ساز و كار فهم منتهی به عمل عاجل نزد گروههای تكفیری-جهادی، وجه تمایز پژوهش پیش رو است. تحلیل تلقی جهادگرایان تكفیری از متن و توقع ایشان از آن را با بهرهگیری از روش توصیفی-تحلیلی پیش بردهایم؛ نتایج حاصله نشان میدهند كه گفتمان سلفیسم هدف غایی خود را عملی نمودن نص تعریف میكند. این گفتمان كه نص را بیپیرایهترین بخش دین میداند، میكوشد آن را از طریق ساز و كارهای منطبق با خوانش خود از نص و سلف عملیاتی نماید. نص از دیدگاه آنها به مثابه منبع ایدئولوژیك و توجیهگر كنش جهادی در راستای محقق ساختن رسالت خودخوانده، مورد مراجعه بیواسطه قرار میگیرد. این گفتمان، نص را در عین حال كه به عنوان بنمایه ایدئولوژی و منبع مشروعیت و مرجع توجیه و تجویز میشناسد؛ به متن به مثابه دغدغه و هدف كنش جهادی نیز مینگرد. عدم پایبندی سلفیسم نوین به تفسیرهای تاریخی از متن نص منجر به شكلگیری فهمی منجمد و قالببندیشده برمبنای ذاتمندی كنش جهادی گردیده است.»
انتهای پیام