به گزارش ایکنا؛ حجتالاسلام والمسلمین حسین انصاریان، از اساتید برجسته اخلاق، امروز 22 اردیبهشتماه، و پس از اقامه نماز ظهر و عصر، در ادامه سلسله مباحث خود پیرامون ویژگیهای دعوتهای الهی در مسجد حضرت امیر(ع) بیان کرد: یکی از ویژگیهای دعوت خدا در آیه «هَذَا بَصَائِرُ لِلنَّاسِ وَهُدًى وَرَحْمَةٌ لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ» آمده است و در مقابل، خصوصیت دعوت شیطان نیز این است که به آتش، خشم، غضب، کینه، رنجیدگی و پستی فرا میخواند.
وی تصریح کرد: طبقه آیه 22 سوره ابراهیم(ع) که میفرماید «مَا أَنَا بِمُصْرِخِكُمْ وَمَا أَنْتُمْ بِمُصْرِخِيَّ»، این شیاطین به پاسخ دهندگان دعوت خود میگویند که در این صحرای محشر نمیتوانیم به فریاد شما برسیم و همچنین شما نیز نمیتوانید به فریاد ما برسید. بنابراین هیچ راهی برای هر دو گروه یعنی داعی و مدعو که شیطان و فریب خوردگانش است وجود ندارد و باید به آتش جهنم بروند.
این استاد برجسته اخلاق بیان کرد: دعوت خدا به سمت رحمت و راهنمایی و نور است و بصائر که در آیه سوره جاثیه آمده به معنای چراغی است که تا روز قیامت برای انسان نور میدهد. همچنین قرآن در مورد ویژگی دعوت پروردگار میفرماید که خداوند شما را به سوی مغفرت و بهشت دعوت میکند ولی شیطان، انسان را به جهنم و آتش دعوت میکند.
وی در بخش دیگری از سخنان خود به نقل داستانی پرداخت و تصریح کرد: ناقل این داستان، وجود مبارک حکیم فرزانه و عارف شیعی، فیض کاشانی است که در کتاب محجه البیضاء به عنوان روایت نقل میکند که ابراهیم(ع) عاشق میهمانی دادن بود و هر فقیری که به خانه او میرسید و میدید که در باز است داخل میآمد و اصحاب خانه نیز از این اطعام دادن لذت میبردند. لذا در قرآن آیاتی وجود دارد که میگوید فرشتگان بر حضرت ابراهیم(ع) برای انجام دو کار وارد شدند.
انصاریان بیان کرد: یکی از کارهای آنها این بود که به همسرش که حدود 90 سال سن داشت بشارت ولادت فرزندی به نام اسحاق را دادند و حتی گفتند که فرزند اسحاق نیز یعقوب است، در حالی که ابراهیم(ع) نیز حدود 100 سال سن داشت. کار دومی که قرار بودن انجام دهند اینکه پس از ملاقات با ابراهیم(ع) به سمت قوم لوط بروند و ماموریت خود یعنی بالا و پایین کردن زمین را انجام دهند و پس از اینکه این همجنسبازان در معرض نابودی قرار گرفتند، ابری هم بالای سرشان بیاید و سنگ و گل بر آنها ببارد تا نابود شوند.
وی بیان کرد: اما پس از اینکه این فرشتگان وارد خانه ابراهیم(ع) شدند او به حیاط رفت و از گوشت گوساله کبابی را برای آنها آماده کرد اما وقتی که غذا آماده شد دید که این میهمانان تمایلی به این گوشت بریان ندارند. سپس در دل ابراهیم(ع) ترسی ایجاد شد و بعد آنها گفتند که ما فرشتگان الهی هستیم و اهل خوردن هم نیستیم. در همین حال یک گرسنهای که اصطلاحاً به این افراد مجوس میگویند و آتش میپرستند وارد خانه شد. ابراهیم(ع) به چهره او که نگاه کرد گفت انبیاء(ع) از نشانههای چهره میفهمند که هر آدمی چه کاره است و به او گفت جناب مجوسی، اگر به توحید گرایش پیدا کنی، دست از این آتشپرستی برداری و با خدا پیوند بخوری، من با کمال میل حاضر هستم که تو را سر این سفره قبول کنم و میتوانی هر چه دلت میخواهد بخوری.
انصاریان در ادامه افزود: این مجوس هیچ حرفی نزد و بدون خداحافظی از خانه ابراهیم(ع) بیرون رفت اما شما دعوت خدا را از اینجا به بعد داستان ملاحظه کنید و توجه کنید که این دعوت خدا نسبت به یک مجوس است و در قرآن فرمود دعوت من، متوجه مردمی است که من و قیامت را باور دارند، چون آنها متواضع هستند و آدم مومن، کِبر و غرور ندارد، بلکه مملوک مالک علیالاطلاق است. ولی یکجا مالک، با شخصی اگر برخورد میکند که دین ندارد و مجوس است، ولی در عین حال طبع دعوت این مالک این است که گَبر را به مغفرت و بهشت بکشاند. در هر حال این مجوس رفت و سپس به ابراهیم(ع) خطاب رسید که حدود هفتاد سال است که صبحانه و نهار و شام او را میدهم و زن و فرزندش را هم تأمین کردهام اما یکبار پیش خودم نگفتم که گَبر یا مجوس است و به همین دلیل روزیاش را قطع کنم.
این استاد برجسته اخلاق تصریح کرد: سپس خداوند به ابراهیم(ع) خطاب کرد که او یکبار سر سفره تو آمد اما چرا خوردن غذا را مشروط کردی و گفتی به شرطی غذا میدهم که با خدا آشتی کنی؟ در این حال بود که ابراهیم(ع) از جای خود بلند شد و دنبال او رفت و از او دعوت کرد که هر طور دوست دارد غذایش را بخورد. اما این مجوس از رفتار دوگانه ابراهیم(ع) تعجب کرد اما ابراهیم(ع) به او گفت خداوند من را به دنبال تو فرستاده است و در این لحظه بود که این شخص نیز متحول شد و شرط کرد که اول به آیین ابراهیم(ع) وارد شود و سپس غذا بخورد.
انصاریان بیان کرد: بنابراین دعوت خدا است که پر از نور و هدایت است و حتی این مجوس را نیز آورد تا هدایش کند و قلبش را نورانی نماید و زلفش را با مغفرت خود گره بزند. این کار، دعوت خدا است. با این حال اگر این دعوت را قبول نکنیم، کار درستی است؟ اگر به جای این دعوت، برویم و دعوت شیاطین جن و انس را قبول کنیم کار درستی است؟
انتهای پیام