یکی از باصفاترین مهمانانی که در این چند روز فعالیت نمایشگاه قرآن همدان در غرفه ایکنا حضور پیدا کرد پرهام ۱۳ ساله حافظ ۱۸ جزء قرآن کریم بود.
میگوید پس از سه بار شنیدن آیات و با دوبار تکرار آیات را حفظ میکند.
اما سرطان شاید بدترین نام یک بیماری است که فراگیری آن تمامی مردم جامعه امروز را نگران و ناراحت میکند.
با خود فکر میکنم اگر روزی دچار این بیماری شوم بسیاری از فعالیتهایی که امروز مشغول آن هستم را رها میکنم و توان زیادی برای مقابله با آن نخواهم داشت.
روحیه محکم و امیدوار پرهام مرا از داشتن چنین روحیه ضعیفی شرمنده میکند.
از آرزوهای زیبایش میگوید که بینایی چشمانش را برای دیدن جمال صاحب الامر(عج) میخواهد، یا آرزویی که نهایت سعادت انسان یعنی شهادت است، آن هم در راه حضرت زینب(س) آرزوی دیگرش دیدن آیاتی است که تنها با شنیدن آنها را حفظ کرده و دلش میخواهد خطهای این کلام الهی را ببیند.
پرهام ایرانپور حافظ 18 جزء قرآن کریم در نمایشگاه کتاب قرآن همدان در گفتگو با ایکنا از همدان، اظهار کرد: 13 ساله هستم و حافظ 18 جزء قرآن کریم، حفظ قرآن را از 8 سالگی شروع نمودم.
این حافظ روشندل با اشاره به اینکه از 1 سال و 8 ماهگی با ایجاد تودهای در مغز با بیماری سرطان مقابله میکند، بیان کرد: این بیماری موجب شد تا در دو سالگی بینایی خود را از دست بدهم، البته چشم چپام 15 درصد بینایی دارد.
وی با بیان اینکه رنج زیادی به سبب بیماری خود کشیده است، یادآور شد: گاهی مواقع در بیمارستان که بستری بودم از شدت درد و رنجی که داشتم مادرم گریه میکرد و شفای مرا از خدا میخواست اما من از او میخواستم دعا کند تا بمیرم و از این همه درد آسوده شوم.
وی با اشاره به اینکه یک بار برای عمل جراحی خود به بیمارستانی در تهران رفته بود و دکتر قبل از عمل از او خواسته بود تا از این جراحی منصرف شود، گفت: دکتر متخصص به من گفت از دیشب گویی کسی از من میخواهد که این کودک را عمل نکنم، پس از آن که به همدان برگشتیم.
ایرانپور یادآور شد: در نهایت دکتر با اعلام اینکه دیگر امیدی نیست پدرم گفت برای گرفتن شفای من تنها امیدی که دارد رفتن به زیارت امام رضا(ع) است، عازم مشهد شدیم.
این نوجوان حافظ قرآن کریم افزود: در مشهد دکتر توانایی را به ما معرفی کردند و قرار بود به نزد آن دکتر برویم برای عمل جراحی، اما سمیناری برای ایشان پیش آمد که مجبور شدند مشهد را ترک کنند و ما تنها سه روز در مشهد بودیم و روز آخر که قصد برگشت داشتیم به ما اطلاع دادند که دکتر بازگشته و من برای عمل آماده شدم.
وی ادامه داد: پس از عمل اوضاع جسمیام کمی بهتر شد اما همچنان تحت درمان بودم، یک روز به دیدن مادر شهید طلبه مصطفی الحسینی رفتیم و از ایشان خواستیم تا با همدیگر بر سر مزار این شهید حاضر شویم، مادر شهید الحسینی پارچهای تبرک و مقداری گندم با خود برداشت چراکه میگفت هر زمان مصطفی را در خواب میبیند به شکل کبوتر است.
ایرانپور با اشاره به اینکه این مادر شهید بر سر مزار پسرش بسیار گریه کرد و شفای مرا از پسرش میخواست، گفت: پس از بازگشت از مزار شهدا به منزل این مادر شهید رفتیم حدود دو هفته بود که آب مغز سرم تخلیه نمیشد و به همین دلیل در آن دو هفته چیزی نتوانسته بودم بخورم، تا به منزل رسیدیم احساس گرسنگی زیادی داشتم و از مادر شهید الحسینی خواستم برایم غذا بیاورد و با اشتهای زیاد غذا را خوردم که موجب تخلیه آب مغز سرم شد.
وی ادامه داد: پس از آن حالم بهتر شد، در حال حاضر تودهای که در سر دارم رشدی نداشته است و متوقف شده است، اگر روزی این توده از بین برود طبق گفته پزشکان بیناییام را دوباره به دست خواهم آورد.
وی با بیان اینکه آیات را به صورت شنیداری حفظ میکند، گفت: با شنیدن سه بار آیات و تکرار دوبار آنان را حفظ میشوم، روزانه یک یا دوصفحه از آیات را حفظ میکنم، در حال حاضر 18 جزء از قرآن کریم را حفظ هستم.
این حافظ روشندل گفت: آشنایی من با قرآن و تصمیمم برای حفظ به دوران پیش دبستانیام باز میگردد، معلم پیش دبستانیام مرا تشویق به آشنایی با قرآن و حفظ آن میکرد، به من میگفت که از هوش زیادی برخوردار هستی و میتوانی در زمینه قرآنی از آن بهرهمند شوی در همان سال 18 سوره را به کمک ایشان حفظ نمودم و پس از آن پدرم برای ادامه حفظ مشوقام بود.
وی افزود: متاسفانه در مدرسه معلمانی هم هستند که دانشآموز را از پرداختن به فعالیتهای قرآنی باز میدارند، در دوران مدرسه یکی از معلمان به من می گفت آنقدر خوردت را درگیر منبر و قرآن نکن چراکه باید کودکی کنی و به خودت سخت نگیر. انس با قرآن را مدیون معلم پیش دبستانیام هستم.
ایرانپور با اشاره به اینکه یک خواهر و برادر کوچکتر از خود دارد، گفت: خواهرم را در 5 سالگی در کلاس اشاره ثبت نام کردم، از آنجا که قرآن را به صورت صوتی حفظ میکنم برادر یک سالهام هر جا که صدای قرآن میشنود به سمت من میچرخد و نگاهش به من است.
این حافظ نوجوان با اشاره به اینکه هیچگاه بیناییاش را به اجبار از خدا نمیخواهد، گفت: از خدا میخواهم بینایی را به من برگرداند تا بتوانم خطوط آیات الهی را ببینم، همچنین چشمانم را نذر دیدن جمال امام زمان(عج) کردهام.
وی با اشاره به اینکه بزرگ ترین آرزویش شهادت است، ابراز کرد: دوست دارم اگر چشمانم بینا شد مدافع حرم حضرت زینب(س) شوم و در این راه جان دهم.
انتهای پیام