به گزارش ایکنا؛ بیست و پنجمین شماره فصلنامه علمی ترویجی «قرآنپژوهی خاورشناسان» به صاحبامتیازی جامعةالمصطفی العالمیه و مدیرمسئولی حسین علوی مهر منتشر شد.
عناوین مقالات این شماره بدین قرار است: «نوآوریها و پیشرفتهای قرآنی ایران بعد از انقلاب اسلامی»، «نقش انقلاب اسلامی در گسترش پژوهشهای استشراقشناسی»، «نقش چهل سال انقلاب اسلامی در توسعه آموزشهای استشراق»، «بررسی دیدگاههای مستشرقان درباره نسخ آیات قرآن»، «بررسی مقاله جایگاه «خدیجه(س)» در دایرة المعارف قرآن لیدن»، «نقد و تحلیل مدخل «عایشه» در دایرةالمعارف قرآن لیدن»، «بررسی مقاله «بحیرا» در دایرةالمعارف اسلام».
در چکیده مقاله «نقش انقلاب اسلامی در گسترش پژوهشهای استشراقشناسی» اثر محمدجواد اسكندرلو میخوانیم: «پاسخدهی به هجمه گسترده تبلیغاتی، عقیدتی و فرهنگی غربیان و خاورشناسان علیه قرآن و اسلام، وظیفه و رسالت عالمان و محققان دینی است. بر همین اساس نوشتار حاضر، درصدد ارائه گزارش مختصری است از تلاشهای گوناگونی كه از سوی فرهیختگان حوزوی و دانشگاهی كه در همین راستا، پس از پیروزی انقلاب شكوهمند اسلامی ایران تاكنون انجام گرفته است، از قبیل: تدریس دروس نقد آرای مستشرقان در زمینه قرآن، حدیث، تاریخ و كلام در مراكز علمی حوزوی و دانشگاهی، برگزاری همایش بینالمللی قرآن و مستشرقان، پایاننامههای استشراقی دفاعشده در حوزه علمیه و در جامعةالمصطفی العالمیه، تأسیس رشته قرآن و مستشرقان در حوزه علمیه قم و در جامعةالمصطفی العالمیه، چاپ و نشر دو فصلنامه علمی ترویجی قرآنپژوهی خاورشناسان، تألیف كتب نقد استشراق و ... .»
بررسی دیدگاههای مستشرقان درباره نسخ
در آغاز مقاله «بررسی دیدگاههای مستشرقان درباره نسخ آیات قرآن» چنین آمده است: «در این مقاله دیدگاههای مستشرقان درباره ماهیت نسخ آیات قرآن مورد بررسی قرار گرفته است و شش دیدگاه نادرست ایشان نسبت به ماهیت نسخ نقد شده است. دیدگاههایی كه در این مقاله نقد و بررسی شدهاند عبارت است از 1-معرفی نسخ به عنوان راه حل تعارضات قرآن، 2- معرفی اختلاف قرآن و فقه و اختلاف فتاوا به عنوان منشا اندیشه نسخ، 3- معرفی نسخ به عنوان راهی برای اصلاح و تعدیل اشتباهات قرآن، 4- معرفی فراموشی پیامبر(ص) به عنوان علت اندیشه نسخ، 5- نسخ را نوعی تبدیل بیضابطه و دلخواه احكام دانستن 6- معرفی نسخ به عنوان توجیهكننده بیانضباطی در جمع قرآن. همچنین در ضمن نقد این دیدگاهها، شبهات دیگری مانند ادعای تناقض در قرآن، تشكیك در وحیانی و آسمانی بودن قرآن، ادعای تحریف در قرآن، نسبت فراموشی به پیامبر اعظم(ص) و نظرات نادرست آن ها پیرامون جمع قرآن مورد نقد و بررسی قرار گرفته است.»
جایگاه «خدیجه(س)» در دایره المعارف قرآن
در چکیده مقاله «بررسی مقاله جایگاه «خدیجه(س)» در دایرةالمعارف قرآن لیدن» تألیف سكینه آخوند آمده است: «مقاله «خدیجه» اثر باربارا فریر استواسر در جلد دوم دایرةالمعارف قرآن لیدن منتشر شده است. وی با استناد به منابع اهل سنت ابتدا به معرفی حضرت خدیجه پرداخته و بعد از بیان ویژگیهای او به چگونگی ازدواج خدیجه با پیامبر اسلام(ص) میپردازد و در ادامه به حمایتهای مادی و معنوی او از پیامبر، اسلام آوردن او و آیاتی از قران كه در متون تفسیری با خدیجه مرتبط شده و جایگاه خدیجه در بین زنان برگزیده اشاره مینماید. نویسنده این نوشتار، به رغم مراجعه به منابع متعدد، به دلیل استناد به منابع اهل سنت و منابع محدودی از مستشرقان دچار كاستی و اشتباهاتی شده و مطالبی را ذكر كرده كه با تاریخ قطعی ناسازگاری دارد. این نوشتار درصدد است با بررسی این مقاله، مطالب آن را با استناد به منابع معتبر اسلامی نقد نموده و جایگاه حضرت خدیجه نزد مسلمانان را كاملا تبیین نماید.»
نقد و تحلیل مدخل «عایشه» در دایرهالمعارف قرآن
در طلیعه مقاله «نقد و تحلیل مدخل «عایشه» در دایرهالمعارف قرآن لیدن» میخوانیم: «مقاله «عایشه بنت ابیبكر» اثر اسلامشناس آمریكایی، دنیس اسپلبرگ است كه در دایرهالمعارف قرآن لیدن به چاپ رسیده است. او در این مقاله، دو ماجرای تبرئه عایشه از زنا (إفك) و جنگ جمل را محور اصلی پژوهش خود در بازشناسی سیمای عایشه قرار داده و سپس به تحلیل هر یك میپردازد. نوشتار یادشده نقاط قوت و ضعف متعددی دارد. وی با تفسیری كه از «امالمومنین» ارائه نموده و بر اساس آیه شریفه «وقرن فی بیوتكن» (احزاب/33) زنان مسلمان را محكوم به خانهنشینی و نیز پرهیز از مناصب سیاسی به علت مشاركت عایشه در اولین جنگ داخلی در اسلام (جنگ جمل) میداند. افزون بر این، مدعی میشود كه شیعه اعتقادی به عفت عایشه نداشته و راه را برای اتهام به وی باز گذاشته است. وجود چنین ادعاهایی در مقالات دایرهالمعارف قرآن لیدن، ایجاب میكند تا قرآنپژوهان مسلمان به پاسخگویی و اعلام دیدگاه صحیح اسلام در این خصوص بپردازند. در نوشتار پیشرو ضمن تقدیم محورهای اصلی مقاله مزبور، آرای مولف در بوته نقد قرارگرفته و پاسخهایی مستدل بر اساس منابع شیعه و اهل سنت ارائه شده است. در ابتدا معرفی كوتاهی از اسپلبرگ و آثارش اصورت گرفته و پس از تحلیل محتوایی مقاله مذكور، مهمترین ادعاهای نویسنده مورد بررسی و نقد قرار گرفته است.»
در چکیده مقاله «بررسی مقاله «بحیرا» در دایرةالمعارف اسلام» میخوانیم: «یكی از داستانهایی كه دستمایه خاورشناسان برای تردید در مصدر وحی و نیز رسالت پیامبر اسلام قرار گرفته، داستان بحیرای راهب است. نویسنده مقاله «بحیرا» در دایرةالمعارف اسلام، با ادعای اصالت تاریخی این داستان، بر این اندیشه است كه پیامبر، معارف قرآن را در كودكی از این راهب مسیحی فراگرفته است و مسلمانان نیز از این داستان برای اثبات وثاقت رسالت پیامبر استفاده كردهاند. گزارش این داستان در منابع تاریخی اهل سنت و نیز در برخی آثار شیعی به نقل از منابع اهل سنت، زمینه سوء استفاده خاورشناسان را فراهم آورده است. اصالت تاریخی این داستان مورد نقد جدی بسیاری از محققان شیعه و برخی از پژوهشگران نواندیش اهل سنت قرار گرفته است. افزون براین برخی ناسازگارهای درونی، ناهمخوانی با واقعیتهای تاریخی، تفاوتهای عمیق قرآن و آموزههای مسیحی درباره توحید، نبوت، معارف و ... نشان از ساختگی بودن این داستان دارد.»
انتهای پیام