به گزارش خبرنگار ایکنا؛ اولین نشست تبیین و ایدهپردازی بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی ویژه فرهیختگان حوزوی و دانشگاهی اهل سنت کشور امروز ٢۴ تیرماه، با حضور حجتالاسلام والمسلمین سیدمهدی خاموشی، رییس سازمان اوقاف و امور خیریه، حجتالاسلام کاظم لطفیان، دبیر شورای نمایندگان ولیفقیه در مناطق قومی، حجتالاسلام محمدحسن زمانی، معاون امور اجتماعی و سیاسی مرکز مدیریت حوزههای علمیه، حجتالاسلام رضا غلامی، رئیس موسسه علوم انسانی اسلامی صدرا و جمعی از نخبگان و فرهیختگان حوزوی در دبیرخانه شورای نمایندگان ولیفقیه در مناطق قومی برگزار شد.
غلامی در این نشست به تبیین بیانیه گام دوم پرداخت و اظهار کرد: این بیانیه نه فقط شاکله جدیدی دارد، بلکه به سوالات جدیدی پاسخ میدهد که قبل از این به آنها پاسخ داده نشده بود. در این بیانیه علاوه بر تحکیم محکمات انقلاب اسلامی و تبیین مرز انقلاب و جریان مقابل انقلاب، آسیبها و ایرادات و دستاوردهای انقلاب اسلامی تشریح شده است. در این بیانیه هم از نقشه دشمن رمزگشایی شده است و هم خطوط راهبردی چهل سال بعد ترسیم شده است. در شرایطی که دشمن شمارش معکوس پایان انقلاب اسلامی را شروع کرده بود و عدهای هم در داخل در مقابل این عملیات روانی دچار انفعال بودند، این بیانیه با معرفی انقلاب به عنوان یک پدیده زنده، مسیر انقلاب را در چهل سال بعد تبیین کرد. صدور این مانیفست دشمنان انقلاب را معکوس کرد. از طرفی نیروهای انقلاب یعنی همه مردم ایران، به مراتب راسختر از قبل شدند. این نشانه هوشمندی رهبری است که چنین بیانیه بسیار هوشمندانهای را صادر کرده است. ما با چنین بیانیهای روبرو هستیم.
وظیفه ما نسبت به بیانیه گام دوم
وی در ادامه به نقش ما در قبال این بیانیه اشاره کرد و گفت: در قبال این بیانیه ما باید چند کار اساسی انجام دهیم. اول اینکه بیانیه را عمیقاً درک کنیم و دچار سطحینگری نشویم. ضمن اینکه نقاط طلایی یا نقاط کانونی این بیانیه را کشف کنیم. به هر حال این بیانیه صد نقطه کانونی ندارد؛ بلکه صرفاً چند نقطه کانونی دارد که باید کشف شود. کسی میتواند این نقاط را درست بفهمد که اشراف نسبی به دیدگاههای مقام معظم رهبری داشته باشد. دومین وظیفه ما این است که ما باید مسئولیتهای خود را در قبال این بیانیه بشناسیم. این بیانیه فقط بیانگر هستها نیست، بلکه بایدها و نبایدها را هم مشخص کرده است. از این جهت لازم است سرمایهگذاریهای هوشمندانهای کلید بخورد تا کمک کند اهدافی که در این بیانیه برای ۴۰ سال آینده ترسیم شده است، محقق شود. مهمترین مورد از این اهداف شکلگیری تمدن نوین اسلامی است.
غلامی در ادامه تصریح کرد: من در چند محور به بررسی این بیانیه میپردازم. محور اول ترسیم خط سیر انقلاب اسلامی از نقطه شروع تا الان است که رهبری از آن به عنوان پایهگذاری عصر تازه تعبیر کرده است. شما آشنایی دارید که انقلاب در موقعیت زمانی به پیروزی رسید که جریان اومانیسم تصور میکرد دنیا را فتح کرده است و خبری از جریانات دینی و ایدئولوژیهای برآمده از دین نیست. به همین دلیل غرب در برابر شکلگیری انقلاب اسلامی دچار یک سکته مغزی شد و هنوز نتوانسته خودش را بهبود ببخشد. انقلاب اسلامی درهایی که غرب سکولار اندیشهها را در آن محصور کرده بود، شکست و انسانها مجدد قدرت تعالی بخشی پیدا کردند و این مهمترین ویژگی انقلاب اسلامی است که انسانها را از این جهانی شدن نجات داد. انقلاب اسلامی در مقابل اینجهانی شدن ایستاد و این فرضیه را باطل کرد. همچنین انقلاب اسلامی معادلات استکباری را به هم ریخت و سرنوشت جهان را عوض کرد. غرب تصور میکرد میتواند سرنوشت جهان را آن طور که میخواهد رقم بزند، ولی انقلاب اسلامی مسیر غرب را برای رسیدن به این هدف مسدود کرد.
ضرورت خودسازی و جامعهسازی
مرکز پژوهشهای علوم اسلامی صدرا در ادامه گفت: خیلیها تلاش میکنند بگویند دستگاه گوارش غرب قوی است و همه چیز را هضم میکند و انقلاب هم خارج از فضای غرب نیست؛ ولی واقعیت این است که انقلاب نقطه مقابل غرب است و نمیتوانیم آن را پدیدهای مدرن تلقی کنیم. مقام معظم رهبری میفرمایند انقلاب پایهگذار عصر جدید است. محور دوم بحث خودسازی، جامعهپردازی و تمدنسازی است. خودسازی از تعابیر جدید رهبری در حوزه سیاسی است که قبلا در حوزه سیاسی این تعبیر را به کار نمیبردند. خودسازی یعنی قوی شدن، پاک شدن از ناخالصیها. انقلاب در این سالها از خودسازی غافل نبوده است. در فواصل گوناگون فرصت خودسازی پیدا کرده است. آنچه مسلم است این است که امروز نیازمند خودسازی همهجانبه و جدی هستیم. باید ناخالصیها را از دامن انقلاب پاک کنیم و با این ویروسهای خطرناکی که به آنها اشاره خواهم کرد، مبارزه کنیم. این ناخالصیها اجازه نمیدهد حرکتمان را به درستی پیش ببریم. همچنین باید نقاط عظمت و قدرت انقلاب را هم بشناسیم. خودسازی فقط شامل رفع آلودگی نیست، شامل سرمایهگذاری روی نقاط قوت هم هست و یک معنای خودسازی این است که به فهم واقعبینانه از خودمان دست پیدا کنیم. ما نباید مزیتهای خودمان را نادیده بگیریم. البته هم نقاط ضعف و هم نقاط قوت داریم. نقاط ضعف را باید با نقاط قوت از بین ببرد. مسئله مهمتر بحث ویروسزدایی است که واقعیتی است که نباید از آن غافل باشیم. از جمله این ویروسها و میکروبها، میکروب انفعال و وادادگی است. مورد دوم میکروب خودکمبینی، عافیتطلبی، اشرافیگری، خودخواهی و منفعتطلبی جناحی است.
نقش دولتهای تمدنساز
وی افزود: جامعه اسلامی گام به گام باید به ایدهآلهای خودش نزدیک شود. منظور از جامعهپردازی رسیدن به جامعه اسلامی به معنای واقعی کلمه است. آنچه باعث میشود تمدن متولد شود شکلگیری جامعه اسلامی است. تمدن پروژهای نیست، بلکه یک امر طبیعی و فرایندی است که از دل جامعه اسلامی به وجود میآید. ما شاخصهایی داریم که باید برنامهریزی کنیم و به سمت آنها حرکت کنیم. اینکه اقتصاد ما دولتی باشد، امر مطلوبی نیست. اینکه فرهنگ ما دولتی باشد، مطلوب نیست. جامعه اسلامی جامعهای است که اقتصاد و فرهنگ در مشتش قرار دارد. این جامعه سزاوار تمدن اسلامی است. یک بحث مهم دیگر مسئله ظهور دولتهای تمدنساز است. زمانی میتوانیم به جامعهسازی دست پیدا کنیم که دولتهایی با رویکرد تمدنی روی کار بیایند. مردم ما باید به سطحی از سواد سیاسی برسند که بتوانند زمینه روی کار آمدن چنین دولتهایی را فراهم کنند.
حجتالاسلام غلامی در ادامه سخنان خود به پیشینه تمدنی انقلاب اسلامی اشاره کرد و یادآور شد: ما وقتی از تمدن نوین اسلامی صحبت میکنیم، این تمدن در طول تمدن اسلامی قرار دارد. همزمان با عصر پیامبر، تمدن عظیم اسلامی شکل گرفت. امروز اگر از تمدن صحبت میکنیم، مدیون آن تمدنسازی پیامبر هستیم. ما در زمان حضور پیامبر تمدنی داریم که سرمایه ما است. مورد بعدی قرن ۴ و ۵ است که نمیتوان تمدن اسلامی را در آن دوره انکار کرد. ما نقاط عطف تمدنی کم نداریم. تمدن نوین اسلامی از این سرمایه تمدنی استفاده میکند؛ در عین حال یک تمدن جدید متناسب با تحولات نو و بر پایه تجارب گذشته است. هر شکستی در تاریخ اسلام میتواند برای ما تجربه باشد. تمدن نوین اسلامی تمدنی است که میخواهد با تمدن غربی رقابت کند. جمهوری اسلامی از نظر علمی در حال حاضر در رتبه ۱۶ دنیا است. مزیت ما در این نیست که در حوزه تمدنسازی عینا جا پای غربیها بگذاریم. ما دنبال تشکیل یک تمدن نرم هستیم، نه لزوماً یک تمدن سخت. باز تاکید میکنم که تمدن نوین اسلامی پروژهای نیست بلکه پروسهای است؛ ما در مسیر تمدنسازی قرار گرفتهایم، اما تا شکلگیری تمدن فاصله داریم.
نظریه نظام انقلابی
رضا غلامی در ادامه توضیح داد: محور سوم، درباره نظریه نظام انقلابی است. ما متأسفانه به نظام انقلابی به مثابه یک نظریه نگاه نکردیم. برخی میگویند روحیه انقلابی مانع پیشرفت کشور است و باید آن را کنار بگذاریم تا پیشرفت کنیم، در حالی که اگر روحیه انقلابی نباشد با یک فضای سرد و خشک و شکننده مواجهیم. اگر کشور به پیشرفتی رسیده، مدیون همین روحیه انقلابی است. عموماً هر انقلابی وقتی محقق میشود، تمام میشود، اما انقلاب اسلامی با انقلابهای متعارف متفاوت است و با تولدش تازه شروع شده است. انقلاب اسلامی بر این اساس آغاز شده و مراحل مختلفی دارد که باید از آنها عبور کنیم و با روشهای انقلابی اهدافمان را محقق سازیم. نظام انقلابی نظامی است که همواره به نوآوری دست میزند. ما دائماً به ایدههای جدید میرسیم. نظام انقلابی ممکن است با چالشهایی روبهرو بشود و خطاهایی مرتکب شود، اما از قدرت و ظرفیت و استعداد مقابله با چالشها برخوردار است. این مهم است. انقلاب اسلامی با چالشهایی مواجه بوده و توانسته است از آنها عبور بکند.
وی در پایان گفت: مسئله چهارم دستاوردها و برکات انقلاب اسلامی است که در بیانیه عنایت خاصی نسبت به آن صورت گرفته است. رویکرد واقعبینانه مقام معظم رهبری باید در همه ما ظهور و بروز پیدا کند. منصفانه نگاه کردن این اقتضا را دارد که نقاط ضعف و قوت با هم دیده شود. از جمله نقاط قوت جمهوری اسلامی ایران میتوان به این موارد اشاره کرد: امنیت و حفظ تمامیت ارضی؛ پیشرفتهای علمی و فناوری؛ مشارکتهای مردمی؛ خدمترسانی به اقشار ضعیف و محروم؛ ارتقای بینش سیاسی مردم؛ فعالیت در حوزه عدالت؛ افزایش معنویت؛ ایستادگی در برابر سلطهگری. مسئله پنجم و محور بعدی بحث پیشرفت همهجانبه است که از اصلیترین اهداف انقلاب است. پیشرفت همهجانبه یعنی پیشرفتی که صرفاً اقتصادی یا سیاسی نیست. وقتی رهبری میگوید پیشرفت همهجانبه یعنی هم اقتصاد، هم سیاست هم فرهنگ، همه با هم پیشرفت داشته باشند.
انتهای پیام