علیاصغر رضوانی از فعالان قرآنی دانشگاهی طی یادداشتی که در اختیار ایکنا قرار داده، نقدهایی به طرح ملی حفظ قرآن کریم وارد دانسته و در آن بر استفاده نشدن از ظرفیتها برای تحقق مطالبه مقام معظم رهبری در مورد تربیت ۱۰ میلیون حافظ قرآن تأکید کرده است. متن این یادداشت در ادامه آمده است.
«آیا تاکنون سند ملی حفظ قرآن را خواندهاید؟
چندی پیش بود که حجتالاسلام والمسلمین سیدمصطفی حسینی، رئیس سابق مرکز امور قرآنی اوقاف گفت: «مسئولیت ستاد راهبری طرح ملی حفظ قرآن کریم بر عهده سازمان اوقاف و امور خیریه قرار گرفته است».
سال 94 بود که شورای توسعه فرهنگ قرآنی برای رسیدن به مطالبه مقام معظم رهبری مبنی بر تربیت ۱۰ میلیون حافظ قرآن سند ملی حفظ را تنظیم کرده و برای اجرای آن، ستاد راهبری طرح ملی حفظ را در شورای توسعه فرهنگ قرآنی تشکیل داد. چشم انداز این سند تربیت ۱۰ میلیون حافظ تا سال 1414 است و چشم انداز نزدیک آن تا 1404 نیز سهونیم میلیون حافظ کل است. پس براساس این سند که چهار سال از عمر آن گذشته است، تاکنون باید حداقل یک میلیون حافظ از سوی ستاد ملی راهبری طرح ملی حفظ قرآن تربیت شده باشد، در حالی که آمارها فرسنگها فاصله را نشان میدهند. اما سوال این است که آیا پس از محقق نشدن چشمانداز این سند، تغییر نهاد اجرایی آن از شورای فرهنگ توسعه قرآنی به اوقاف اتفاق جدید را رقم خواهد زد؟
مقام معظم رهبری در مردادماه سال 94 در جمع فعالان و مسئولان قرآنی کشور فرمودند: «من قبلاً گفتم که در کشور ما حداقل باید یک میلیون نفر حافظ قرآن باشند، حالا یک میلیون که عدد کمی است نسبت به این جمعیتی که ما داریم؛ اما حالا چون دوستان الحمدلله یک مقدماتی فراهم کردهاند، کارهایی را مشغول شدهاند و دارند برنامههایی را فراهم میکنند برای اینکه انشاءالله حفظ راه بیفتد، ما هم امیدمان بیشتر شده و به جای یک میلیون، میگوییم ما باید 10 میلیون نفر حافظ قرآن داشته باشیم».
بر همین اساس شورای توسعه فرهنگ قرآنی سند «طرح ملی حفظ قرآن کریم» را تدوین کرد که چشمانداز 20 ساله آن تربیت 10 میلیون حافظ کل قرآن است، پس تا به حال که 4 سال از تدوین این سند میگذرد، باید حداقل 1 میلیون حافظ تربیت شده باشد.
تعداد حافظان قرآن در ایران چقدر است؟
به گفته محمد انجمشعاع، دبیر سابق ستاد راهبری طرح ملی حفظ قرآن آمارهای اولیه از تعداد حافظان قرآن دچار آشفتگی بود به گونهای که تکرار تعداد حافظان و تعدد نهادهای مربوطه باعث این تصور شد که هشت میلیون و ۹۰۰ هزار حافظ قرآن وجود دارد. اما چندی بعد معاون هماهنگی و نظارت راهبردی شورای توسعه فرهنگ قرآنی مجموع حفاظ کل قرآن را حدود ۲۰ هزار نفر برآورد کرد. اما در نهایت اوایل سال 97 بود که محمد انجمشعاع پس از راهاندازی سامانه ملی حفظ قرآن و آمارگیری دقیق حافظان اعلام کرد: «تعداد حافظان کل قرآن کشور 6۷۸۴ نفر است». مشاهده آمارهای اعلام شده توسط ستاد ملی حفظ نشاندهنده این موضوع است که میتوان تخمین زد در مجموع حدود 20 هزار نفر حافظ کل داریم.
20 هزار نفر در مقایسه با کشورهای مسلمانی همچون نیجریه با بیش از هشت میلیون حافظ قرآن و سودان با سه میلیون حافظ و پاکستان با هفت میلیون و لیبی با بیش از یک میلیون حافظ قرآن یعنی هیچ، مثل این است که ما اصلاً حافظ نداریم. برخلاف تصور بعضی مسئولان قرآنی اوضاع قرآنی کشور چندان مساعد نیست و طرحها و برنامههای ناکارآمد، چارهساز مشکلات و معضلات قرآنی جامعه نخواهد بود.
در واقع سند ملی حفظ قرآن به وضعیت موجود حفظ قرآن کشور توجه نکرده است. در این سند ذکر شده است که ما در طی 20 سال باید 10 میلیون حافظ تربیت کنیم یعنی ما سالانه باید 500 هزار حافظ قرآن تربیت کنیم، این درحالی است که ظرفیت حفظ سالانه قرآن کشور کمتر از 2 هزار نفر است، پس ابتدا باید برنامهای برای افزایش ظرفیت حفظ تدوین کنیم.
ثانیاً باید آمار دقیقی از تعداد حال حاضر حفاظ و همچنین تعداد تربیت سالانه حفظ توسط موسسات در دست داشته باشیم، بدین معنا که باید یک پشتوانه علمی پژوهشی از فضای حال حاضر حفظ در اختیار داشته باشیم سپس وارد فضای تدوین راهبرد برای تربیت 10 میلیون حافظ شویم.
مسئله چگونگی تحقق تربیت 10 میلیون حافظ است، نه نهاد مجری آن
با نگاهی اجمالی به سند ملی حفظ قرآن مشخص میشود که این سند نه تنها در اولین چشم انداز خود یعنی تربیت یک میلیون حافظ در ظرف مدت 4 سال با شکست روبهرو شده است، بلکه از منظر تعریف مفهوم حفظ قرآن، طراحی راهبردهای صحیح ترغیب جامعه به حفظ، طراحی نقشه راه تحقق 10 میلیون حافظ و همچنین پژوهشهای پشتیبان خود بسیار ضعیف بوده و حتی ابتداییترین اصول طراحی یک سند راهبردی را نیز رعایت نکرده است. این در حالی است که نگارندگان این سند مدعی صرف وقت چندساله برای آن هستند.
با این تفاسیر، منطق و عقل حکم میکند سندی را که در ابتداییترین مبانی خود دچار نارساییهای جدی است اصلاح کرده و سندی جامعتر و با پشتوانه پژوهشی محکمتری نوشته شود نه آنکه با تغییر مجری آن، بدنبال پاک کردن صورت مسئله و بالتبع تکرار اشتباهات قبلی باشیم».
انتهای پیام