امیرالمؤمنین امام علی(ع) اساس و اصل دین را، معرفت خداوند و کمال شناخت حضرت حق را، تصدیق و توحید الهی میداند که موجب اخلاص انسان در تمامی مراحل زندگی است، لذا فرموده است: «أوّلُ الدّینِ مَعرِفَتُهُ وَ کمالُ مَعرفَتِهِ التَّصدیقُ بِهِ وَ کمالُ التَّصدِیقِ بِه توحِیدُهُ وَ کمالُ تَوحیدِهِ الإخلاصُ لَهُ؛ اصل و اساس دین شناخت خداوند است و کمال و بالاترین مرتبه شناخت خداوند، تصدیق به وجود او و باور داشتن خدا و بالاترین مرحله باور داشتن خدا، اقرار به توحید و یگانگی اوست و توحید او با اخلاص نسبت به او تکمیل میشود».
حجتالسلام سیدعمران حسینینسب، امامجمعه سلطانیه، در گفتوگو با ایکنا زنجان، در مورد عرفان و خداشناسی امام علی(ع) اظهار کرد: عرفان حضرت علی(ع) چیزی جز توحید و خدامحوری نیست. در این ایام که مدعیان عرفان زیاد شدهاند و دکان عرفان و تصوف بیشتر شده است و عدهای هم به خاطر عدم آگاهی در دام افراد بهظاهر عارف میافتند، بهترین راه شناخت عرفان واقعی از عرفان کاذب این است که شناخت آنها باید با ویژگیهای عرفان امیرالمؤمنین علی(ع) سنجیده شود.
وی توحیدمداری را ویژگی نخست عرفان حضرت علی(ع) دانست و گفت: اعتقاد به وحدانیت الهی و توحیدمحوری در سخنان حضرت امیرالمؤمنین علی(ع) موج میزند و زندگی شخصی، شخصیتی و حکومتداری او حول محور توحید میچرخد، بنابراین به سالک الیالله اینگونه درس توحید و خدامحوری داده و میفرماید: «ألحَمدُللهِ الَعلی عَن شَبَهِ الْمَخلُوقِینَ؛ حمد و سپاس خدایی را که از شباهت داشتن به مخلوقین والاتر است». همانطور که میبینید در این فرمایش حضرت شباهت به خدا مطلقاً و با همه ابعادش نفی شده و این نشانگر هم خداشناسی و عرفان همراه توحیدمحوری امام اول شیعیان است.
این کارشناس دینی با اشاره به اینکه بعد دیگر عرفان مولای متقیان را میتوان در ولایتمداری دید، ابراز کرد: سفارش حضرت علی (ع) به سالکان الیالله این است که راه سلوک بدون پیروی از ولایت امکان ندارد؛ پس آنان که از این راه منحرف شدهاند به خطا رفتهاند و هلاک خواهند شد. بنابراین، ولایتمحوری از شاخصههای مهم عرفان است و عارف بدون آن همچون سیرکننده در گمراهی است.
حسینینسب بندگی و عبودیت را از مهمترین محورهای خداشناسی خواند و افزود: برخی از عارفنمایان که عرفانشان دُکّانی بیش نیست، معتقدند وقتی سالک به مرتبهای برسد که قطب شود، از خطاب امر و نهی الهی بیرون میآید و میتواند شریعتگریز باشد. این عارف نماها اولاً احکام شریعت را برای تازهکاران میدانند، ثانیاً معتقدند شریعت نردبان رسیدن به مقامات معنوی است و بعد از آن، احتیاجی به شریعت نیست؛ بنابراین بر خود لازم نمیدانند که نماز بخوانند یا روزه بگیرند، ثالثاً گاهی نیز آداب و شرایطی بر عبادات میافزایند یا بدعتهایی در دین پدید میآورند که هیچ سنخیتی با دین ندارد.
وی ادامه داد: اما حضرت علی(ع) با آنکه در قلّه ملکوت ایستاده بود تا آخرین لحظه زندگی دنیایی خویش، لحظهای از وظیفه بندگی کوتاه نیامد و عبودیت و بندگی در زندگی آن حضرت موج میزد بهطوری که امام زینالعابدین(ع) در مورد عبادت و بندگی آن حضرت میفرماید که «مَن یَقدِر علی عباده علی بن ابیطالب؛ چه کسی میتواند چون علی بن ابیطالب علیه السلام عبادت کند؟» بهطوری که در سجده آن چنان مجذوب خداست که تیر را از پایش در میآورند ولی متوجه نمیشود و تا آنجا که در محراب عبادت به شهادت رسید. آن حضرت با تمام کمالات و فضائل عاشقانه خدا را عبادت و خود را بنده خدا میدانست و عابدترین مردم بود و بیشتر از همه نـماز میخواند و روزه میگرفت. چنان که در روایات ذکر شده است: «فَکَانَ أَعْبَدَ النَّاسِ وَ أَکْثَرَهُمْ صَلَاةً وَ صَوْماً».
امامجمعه سلطانیه بیان کرد: امیرالمؤمنین فرموده است: «إنَّ قَوماً عَبَدوا اللهَ رَغَبَةً فَتِلک عِبادَةُ التُّجّارِ وَ إنَّ قَوَماً عَبَدوا اللهَ رَهبَةً فَتِلک عِبَادَةُ العَبِیدِ وَ إنَّ قَومَاً عَبَدوا اللهَ شُکراً فَتلِک عِبادَةُ الأحرَارِ؛ گروهی به هوای پاداش خدا را عبادت میکنند، پس آن عبادت سوداگران است و گروهی از روی ترس خدا را عبادت میکنند و این عبادت بردگان است و گروهی برای شکر خدا را عبادت میکنند و این عبادت آزادگان است». یعنی خدا را فقط به خاطر ذات اقدس الهی عبادت میکرد و این اوج خداشناسی و عرفان آن حضرت است.
وی با اشاره به اینکه عقلانیتمحوری در خداشناسی و فرهنگ علوی موج میزند، تصریح کرد: عرفان حضرت علی(ع)، عرفان همراه با عقلانیت بوده و از هر کاری که خلاف عقل و عقلانیت باشد پرهیز شده است. اما برخی از عارف نماها ریاضتهای سختی را متحمل میشوند و یا با رفتار و اعمال ساختگی و جاهلانه میخواهند به عرفان دست بیابند و به سیر و سلوک ادامه دهند که دور از عقلانیت است.
حسینینسب همچنین در مورد قضاوتهای عادلانه امام علی(ع) و اینکه انسان به چه مرتبهای از کمال باید برسد که قضاوتهایش عادلانه باشد، اظهار کرد: قضاوت این امام همام بر اساس کتاب خدا (قرآن) بوده است. پیامبر اکرم(ص) میفرماید: «َعلِيٌّ أَقْضَى أُمَّتِي بِكِتَابِ اَللَّهِ.... علی در قضاوت بر اساس کتاب خدا از همه امتم قویتر است». لذا هر کسی بر اساس قانون الهی حکم و قضاوت کند، عادلانه داوری خواهد کرد.
وی علم و آگاهی را دیگر شرط لازم برای قضاوت عادلانه برشمرد و گفت: عمربن خطاب به حضرت علی(ع) گفت: یا اباالحسن وقتی قضیهای از تو پرسیده میشود، زود حکم میکنی. امام دست خود را نشان داد و گفت: اینها چند تاست؟ عمر گفت: پنج تا. امام گفت: خیلی زود گفتی. عمر پاسخ داد: چیزی از من پنهان نبود. امام گفت: من نیز در چیزی که بر من پنهان نیست، زود حکم میکنم.
این کارشناس دینی با اشاره به اینکه تساوی و برابری همگان در حکم نیز در قضاوت امام علی(ع) به چشم میخورد، ابراز کرد: برابر بودن همگان در قضاوت و اجرای حکم و عدم تقدم یکی بر دیگری جز بر اساس عدالت یکی دیگر از اصول قضاوت حضرت علی(ع) است. آن حضرت در عمل به این اصل در مورد خود و دیگران پیشگام است به طوری که در روایات میخوانیم: علی(ع) زره خود را نزد شخصی نصرانی دید، او را نزد شریح برد و در کنار او نشست. سپس فرمود: این زره من است. نصرانی گفت: این زره از آن من است، ولی امیرالمؤمنین را هم تکذیب نکرد. شریح به علی(ع) گفت: آیا شاهدی داری؟ امام خندید و گفت: نه. نصرانی زره را گرفت و چند قدمی دور شد، سپس برگشت و گفت: شهادت میدهم که این شیوه قضاوت پیامبران است، امیرالمؤمنین مرا نزد قاضی خود آورد و قاضی او علیه او حکم کرد! سپس نصرانی اسلام آورد و اعتراف کرد که زره در مسیر صفین از شتر امام(ع) افتاد. امام علی(ع) از اسلام آوردن نصرانی خوشحال شد و علاوه بر آن زره، اسبی را نیز به او بخشید. آن نصرانی با امام(ع) در جنگ خوارج شرکت کرد.
وی در پایان با اشاره به اینکه اجازه دفاع به متهم از دیگر ویژگیهای قضاوت امام علی(ع) است، ادامه داد: امام علی(ع) در تمام قضاوتها و داوریهای خود، دفاع متهمان را میشنید و گوش شنوایی برای دفاعیات آنان داشت و حتی کسانی که ادعا داشتند که شهود یا ادلهای دارند و میتوانند ارائه دهند، برای آوردن شهود یا ادله مهلت میداد و قطعاً این کار موجب قضاوت عادلانه میشود.
انتهای پیام