نابینا شدم اما بینایی زندگی‌ام را مدیون جنگ هستم + فیلم
یک مبلغ دوران جنگ با بیان اینکه حال و هوای جبهه را تا جای ممکن معنوی و روحانی می‌کردیم تا خلأ امید و ایمان در بین رزمندگان جایی باز نکند، گفت: اخیرا از ناحیه چشم آسیب دیدم و نابینا شدم، اما در عین حال از زندگی که داشتم بسیار راضی هستم، چراکه بخش مهمی از زندگی تبلیغی من در جبهه گذشت و بینایی امروز قلبم را مدیون آن روزها هستم.
حجت‌الاسلام سلیمان حسنی، مبلغ دوران جنگ که سال‌های جوانی را در جبهه گذرانده است در گفت‌وگو با ایکنا از خراسان‌جنوبی گفت: در زمان جنگ روحانی بوده و به لباس مقدس روحانیت ملبس شده بودم. تا پیش از شروع جنگ در مناطق روستایی به تبلیغ مشغول بودم و سپس با آغاز جنگ تحمیلی به جبهه رفتم تا دِین تبلیغ را این‌گونه ادا کنم.
وی با بیان اینکه تا قبل از آغاز عملیات‌ها با رزمندگان جلسه اخلاقی برگزار کرده و به نوجوانان درس می‌دادیم و تبلیغ چهره به چهره داشتیم، تصریح کرد: حال و هوای جبهه را تا جای ممکن معنوی و روحانی می‌کردیم تا خلأ امید و ایمان در بین رزمندگان جایی باز نکند.
این روحانی با بیان اینکه پس از جنگ جز اندکی عارضه، سالم بودم، اما اخیرا از ناحیه چشم آسیب دیدم و نابینا شدم، افزود: در عین حال از زندگی که داشتم بسیار راضی هستم، چراکه بخش مهمی از زندگی تبلیغی من در جبهه گذشت و بینایی امروز قلبم را مدیون آن روزها هستم.
وی بیان کرد: اشغال خرمشهر به نوعی آخرین و مهم‌ترین برگ برنده عراق برای مجبور کردن ایران به حضور در هرگونه مذاکرات صلح تحمیلی بود که آزاد کردن آن می‌توانست سمبل تحمیل اراده سیاسی جمهوری اسلامی بر بعثیان و اثبات برتری قدرت نظامی‌اش باشد. من در مناطق مختلف حضور داشتم و در هر نقطه‌ای تمام تلاشم حفظ روحیه و امید رزمندگان بود.
این مبلغ روزهای جنگ با بیان اینکه جبهه برایم کلاس درس تبلیغ بود و وظیفه خود را حتی برتر از کلاس درس می‌دانستم، افزود: از ابتدای پیوزی انقلاب نیز فعالیت‌های فرهنگی داشتم، اما جبهه حال و هوای دیگری داشت. فرماندهان نظامی کشور به دستور امام خمینی(ره) مبنی بر اینکه «خرمشهر باید آزاد گردد» طرح‌های زیادی را برای انجام این تکلیف الهی پیاده‌سازی کردند.
حسنی ادامه داد: از آنجایی که موفقیت این عملیات بستگی به میزان روحیه معنوی رزمندگان داشت، علمای بزرگی در كنار فرماندهان سپاه و ارتش در قرارگاه كربلا حضور داشتند و من نیز سعی کردم در این مکتب شاگردی کنم. در واقع روحانیت در تک تک روزهای جنگ تا رسیدن به پیروزی نقش بسزایی در روحیه و پیشبرد عملیات‌ها داشت و این افراد انرژی‌بخش دیگران بودند.
وی بیان کرد: این حضور علمای بزرگ در کنار مبلغان رزمنده‌ای که در جبهه‌های نبرد حضور داشتند، همگی نقش عمده و تعیین‌کننده‌ای در سرنوشت جنگ و به‌خصوص در آزادسازی خرمشهر داشتند که این نقش برجسته تا امروز نیز ادامه دارد.
این روحانی با بیان اینکه در اصل روحانیت نیروی محرکه رزمندگان بودند که با تلاوت آیات و بیان صحنه‌های جنگ توسط امامان و پیامبر(ص) روح مقاومت را میان رزمندگان تزریق می‌کرد، ادامه داد: ایمان و روحیه شهادت‌طلبی رزمندگان ما بسیار عجیب است؛ وقتی که برنامه حمله باشد هیچ یک از رزمندگان ما به‌سادگی حاضر نمی‌شدند که در پشت خطوط جبهه بمانند و کارهای تدارکاتی را انجام دهند.
حسنی با بیان اینکه ما همگی احساس می‌کردیم پیغمبر(ص) و ائمه اطهار(ع) و مخصوصا امام زمان(عج) را به چشم می‌بینیم و همین امر موجبات پیروزی را فراهم می‌آورد، افزود: در مورد شرایط امروز که با آن روزها بسیار فاصله دارد باید گفت اگر دشمن بعث، دیروز با سلاح نظامی وارد مرزهای ایران شد، امروز استکبار جهانی به‌صورتی گسترده اما در کالبد فرهنگ وارد ایران شده تا به اسلام ضربه وارد کند، اما در این میان حس امید و ایمان نباید بمیرد.
وی با بیان اینکه روحانیت باید همیشه بیدار، مراقب و هوشیار بوده و در هر زمانی برای نشر اسلام تلاش کند، تصریح کرد: روحانیت زمان جنگ همان روحانیت امروز هستند، تنها جبهه تغییر کرده است، اما ایمان و امید همواره باید در کالبد جامعه ایران باشد.
این روحانی و مبلغ با بیان اینکه آرزویم برگشت به آن روزها و نفس کشیدن در فضای روزهای جنگ است، بیان کرد: جوانان امروز بدانند که سعادت و رستگاری ما در متابعت از راه شهدا و حرکت در راه شهداست که روحانیت در این مسیر باید به مردم کمک کنند تا راه را گم نکنند.
در ادامه بخشی از بیان خاطرات زهرا رضازاده، همسر این روحانی تقدیم نگاه مخاطبان ایکنا می‌شود.
انتهای پیام
