زوال نعمت با تکبر آغاز می‌شود
کد خبر: 4208481
تاریخ انتشار : ۱۶ فروردين ۱۴۰۳ - ۰۳:۲۶
حق‌شناس:

زوال نعمت با تکبر آغاز می‌شود

یک استاد نهج‌البلاغه در تفسیر خطبه ۱۹۲ گفت: کبر از صفات اصلی شیطان و بلای اصلی جان انسان‌هاست که باعث زوال نعمت می‌شود.

محسن حق شناس

به گزارش ایکنا از قزوین، محسن حق‌شناس، استاد نهج‌البلاغه شب گذشته در نهمین جلسه از تفسیر خطبه ۱۹۲ نهج‌البلاغه، گفت: تمام حرف حضرت امیر(ع) در خطبه قاصعه این بود که متکبر نباشید. تکبر از صفات اصلی شیطان است و هر بلایی که قرار باشد سر ما بیاید از تکبر می‌آید. «فاتقوالله» یعنی بندگان خدا تقوا پیشه کنید. تقوا که یک مفهوم ذهنی نیست، عملی است. وقتی حضرت امیر بعد از آن همه مفاهیم می‌فرمایند تقوا داشته باش یعنی متکبر و متعصب نباش. همین‌قدر که متکبر نباشید متقی هستید تقوا به معنی دوری از تکبر است.

وی ادامه داد: نسبت به نعمت‌هایی که خدای متعال به شما می‌دهد ضدیت نکنید. این بخش چند تفسیر دارد یک اینکه نعمت‌های خدا را در جهت مخالفت با خدا به کار نگیرید. کمترین موضوعی که خداوند از من و شما می‌خواهد این است که به وسیله نعمت‌های خدا با خدا مخالفت نکنیم. حضرت امیر می‌فرمایند مبادا نعمتی که خدا به تو داده را واسطه عصیان کنی. این آبرو و سلامتی و پول و موادی از این دست که خداوند داده برای این است که دست دیگران را بگیریم نه که باعث فخرفروشی بشود.


بیشتر بخوانید:


این استاد نهج‌البلاغه اظهار کرد: در تفسیر دوم، یعنی اگر کسی دیگران را مسخره کند انگار خودش را مسخره کرده است که این تفسیر جذاب‌تری است. در ادامه مولا می‌فرمایند مبادا شما نسبت به فضلی که خدای متعال به شما داده حسادت کنید. ما شنیده بودیم حسادت نسبت به بقیه است اما حضرت امیر(ع) می‌فرمایند نسبت به خودتان حسادت نکنید. آدم حسود تمام تلاشش این است نعمتی که دست کسی دیگر است را از او بگیرد.

وی بیان کرد: شما به جایی می‌رسید که وقتی به نعمت‌های خدا حسادت می‌کنید، درب نزول آن نعمت بسته می‌شود. یکی از ویژگی‌های فرعون این بود که غیور بود. فرعون تا زمانی که سفره‌اش باز بود و غیور بود عذاب نشد، همان‌گاه که تصمیم گرفت سفره‌اش را ببندد و منع بکند عذاب بر او نازل شد. همین‌قدر که شما به نعمت‌های بقیه حسادت می‌کنید، خداوند می‌گوید دیگر نعمت کافی است.

حق‌شناس خاطرنشان کرد: این تکبر که تو را دنبال سلب نعمت کردن از بقیه می‌کشاند، باعث می‌شود خداوند بگوید ظرفیت تو تمام شده و از خود تو سلب نعمت کند. خیلی‌ها زوال نعمتشان از زمانی شروع می‌شود که دچار تکبر می‌شوند. حضرت علی(ع) می‌فرمایند از ادعیا اطاعت نکنید. معنای دعی یعنی انسان حقیر و پست. آدم متکبر، حقیر و پست است و جزو ادعیا است. محال است انسان بزرگ باشد و تکبر کند. یک ضعف نفسی در خود انسان هست که شروع به تکبر می‌کند. باید برود به دنبال رفع ضعف نفس خود برود.

در برابر متکبرین باید محکم بود

وی گفت: مولا علی(ع) می‌فرمایند ادعیا آن‌هایی هستند که با سواستفاده از پاکی و صفای شما، آب کدر وبا آلود خودشان را به من و شما می‌نوشانند. از بزرگانتان اطاعت نکنید، آن بزرگانی که شما صفای خودتان را با کدورت آن‌ها خراب می‌کنید. سادگی در برابر بعضی‌ها جواب‌گو نیست. در برابر متکبرین باید محکم بود. ادعیا کسانی هستند که شما را با مرض خودشان ترکیب می‌کنند.

این استاد نهج‌البلاغه ادامه داد: در ابتدای خطبه گفتیم شیطان می‌خواست مرض خودش که کبر است را به شما هم منتقل کند، کبر یک مرض مسری است. حضرت امیر(ع) در نهج‌البلاغه می‌فرمایند ادعیا هم همین‌کار را می‌کنند. این ادعیا در حکومت ابلیس نقش پررنگی دارند البته اینجا معنای سلامتی و مرض، در جسم نیست، به معنای صحت و مرض در روح و جان است.

وی بیان کرد: ادعیا می‌خواهند باطل خودشان را در حق شما داخل کنند یعنی می‌خواهند فتنه ایجاد کنند. فتنه یعنی از حق می‌گیرند و با باطل می‌آمیزند اما روی حق آن را فقط به مردم نشان می‌دهند. همه فتنه‌های عالم شعار زیبایی دارند. اولین فتنه دوران حضرت امیر که جنگ جمل بود هم شعار زیبایی داشت و شعارش خون‌خواهی از خلیفه مظلوم بود تا شعار فتنه ۸۸ که صیانت از آرای مردم بود. شعارهای زیبایی که پشت پرده زشتی دارند.

این استاد نهج‌البلاغه خاطرنشان کرد: کسی از حق محض فراری نیست، کسی هم به باطل محض گرایش پیدا نمی‌کند. ادعیا کارشان این است که حق و باطل را می‌آمیزند و فقط روی زیبای حق را به نمایش می‌گذارند. یک معنایش هم این است که باطل را حق جلوه می‌دهند. ادعیا اساس فسق هستند. اصلاً سرچشمه فسق و فجور هستند. تفکرات شیطان در جامعه توسط این‌ها منتشر می‌شود. این‌ها بستر ایجاد ظلم در جامعه هستند. این‌ها مدام یا در حال ظلم هستند یا باعث توسعه ظلم می‌شوند.

وی افزود: کار شیطان هم این است که این‌ها را گیر بیاورد و حمال تفکرات او باشند و بار گمراهی را بر دوش آن‌ها بگذارد. متکبرین ابزار دست ابلیس در جامعه هستند. شیطان به وسیله این‌هاست که اهداف خودش را در جامعه پیاده می‌کند. این‌ها درست است شیطان نیستند ولی شیطان صفتانی هستند که مردم به وسیله این‌ها دچار فتنه می‌شوند.

حق‌شناس ادامه داد: شیطان می‌خواهد تا قوه عقل و تحلیل شما را پنهانی برباید تا در تشخیص حق و باطل بمانید. عقل مانند چراغ وسط خانه است که اگر خاموش باشد همه چیز در ظلمت فرو می‌رود و کار شیطان هم همین است می‌خواهد این قوه را مختل کند. لذا شما به جایی می‌رسید که دیگر زشتی را زشت نمی‌بینید، فخرفروشی را امتیاز می‌بینید و الی آخر.

کبر فقط مخصوص خداست

وی اظهار کرد: شیطان می‌خواهد چشمان شما را معیوب کند تا حقیقت را نبینید. دنیا را برای شما زیبا می‌کند و زیبایی دنیا را می‌بینید اما عمق فهم شما را می‌گیرد تا زیبایی معنویت قرآن و نماز را نبینید. شیطان کارش این است در گوش‌های ما بدمد و این کار را توسط همین ادعیا انجام می‌دهد. شیطان شما را هدف سیبل خود می‌کند، شما را در چنگال خودش می‌گیرد. تبعیت از انسان‌های پست و فرومایه ما را در جایی قرار می‌دهد که خرخره ما در قبضه شیطان قرار می‌گیرد. «فاعتبرو» یعنی مردم از سرنوشت اقوام متکبر گذشته عبرت بگیرید. از عذاب‌های الهی و حمله‌های خدا به این‌ها و اتفاقات و جنگ‌های خیلی حساس گذشتگان عبرت بگیرید.

این استاد نهج‌البلاغه گفت: خدا دست از سر متکبر بر نمی‌دارد و او را به حال خودش رها نمی‌کند. البته عبرت گرفتن تنها کافی نیست، قبول وضع کنید. ببینید چگونه به خاک افتادند. از تولیدکننده و عوامل ایجاد کننده کبر به خدا پناه ببرید، همان‌طور که شما از صحنه‌های سنگین روزگار به خدا پناه می‌برید این‌جا هم از کبر همان‌طور به خدا پناه ببرید.

وی تصریح کرد: هیچ دشمنی بزرگتر از کبر برای شما نیست. در مواجهه با کبر و ادعیا از داستان گذشتگان عبرت بگیرید، تأثیر بگیرید و به خدا پناه ببرید. اگر خدا می‌خواست به یکی از بندگانش اجازه تکبر بدهد آن شخص انبیا بودند ولی به آن‌ها هم این اجازه را نداد. کبر لباس تک‌سایزی است که فقط برای خداست.

حق‌شناس بیان کرد: خداوند کراهت دارد که اوصیای الهی تکبر کنند. حضرت امیر با همه عظمتش، ابوتراب است که معنای اصلی آن تواضع و خاکی بودن مولا است. انبیا کسانی بودند که در مقابل مومنین متواضع بودند، قوم مستضعف بودند یعنی در چشم دشمنان ضعیف بودند. خداوند انبیا را با مخمصه و مشکلات و سختی امتحان و ابتلا کرد.

وی در پایان گفت: تکبر با زحمت و تلاش و سختی از وجود آن‌ها پاک شد. پس رضایت خدا را در تعداد فرزندان و ثروتتان حساب نکنید که این‌ها اسباب تکبر هستند. نسبت به برنامه‌های الهی جاهل نباشید. خداوند از هر کسی در یک موضعی امتحان می‌گیرد. همه اسبابی که برای تکبر خود استفاده میکنیم اسباب امتحان و ابتلای ما هستند.

انتهای پیام
captcha