خداوند در آيه شريفه 28 سوره مباركه حج میفرمايد: «لِیَشْهَدُوا مَنَافِعَ لَهُمْ وَیَذْكُرُوا اسْمَ اللَّهِ فِی أَیَّامٍ مَّعْلُومَاتٍ عَلَى مَا رَزَقَهُم مِّن بَهِيمَةِ الْأَنْعَامِ فَكُلُوا مِنْهَا وَأَطْعِمُوا الْبَائِسَ الْفَقِيرَ؛ تا شاهد منافع خويش باشند و نام خدا را در روزهاى معلومى بر دامهاى زبانبستهاى كه روزى آنان كرده است ببرند پس از آنها بخوريد و به درمانده مستمند بخورانيد.»
اين آيه كه در ادامه آيه قبل كه دعوت حضرت ابراهيم(ع) در تشريع حج است، به بيان فلسفه حج میپردازد. با توجه به اينكه جمله «وَیَذْكُرُوا اسْمَ الله» عطف بر «لِیَشْهَدُوا مَنَافِعَ لَهُمْ..» است و هر دو جمله، علت يا غايت برای جمله «وَأَذِّنْ فِی النَّاسِ بِالْحَجِّ» قرار داده شده، به اين نكته پیمیبريم كه حج دارای دو بعد است؛ «عبادی» و «غير عبادی».
در اينجا سؤالی كه مطرح میشود اين است كه مقصود از «مشاهده منافع برای مردم؛ لِیَشْهَدُوا مَنَافِعَ لَهُمْ» كه نخستين فلسفه حج قرار داده شده، چيست؟
حضرت علی بن موسی الرضا(ع) در توضيح اين منافع فرمودند:«... مَعَ مَا فِی ذَلِكَ لِجَمِيعِ الْخَلْقِ مِنَ الْمَنَافِعِ لِجَمِيعِ مَنْ فِی شَرْقِ الاَْرْضِ وَغَرْبِهَا وَمَنْ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ مِمَّنْ یَحُجُّ وَمِمَّنْ لَمْ یَحُجَّ...؛ منافع و آثار حج، تمام اهل زمين; از شرق و غرب و دريا و خشكی را فرا میگيرد; چه آنها كه حج میگزارند و چه آنان كه به جا نمیآورند.»
با توجه به گستره «منفعت»، بايد پرسيد: اين چه منافعی است، حتی آنانكه در حج توفيق حضور ندارند را در بر میگيرد؟ واژه «منافع»، بدون هيچ قيدی و به صورت مطلق آمده و شامل هرگونه منفعتی میشود و كسی حق ندارد بیدليل آن را در بعدی خاص محدود كند.
در اين آيه از يك سو تعبير «ليشهدوا» شده است، كه اين «لام» برای تعليل يا برای غايت است، يعنی «أَذِّنْ فِی النَّاسِ بِالْحَجِّ یَأْتُوكَ... لِیَشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ». بدين معنا كه بگو: بيايند برای ديدن منافع خود، يا بگو: بيايند تا شاهد منافع خودشان باشند، از سوی ديگر تعبير به «منافع» نموده و به اصطلاح جمع آورده است، كه طبعا دايره وسيعی بايد در اين تعبير تعبيه شده باشد، از اين رو ديدگاههای مختلفی میتواند وجود داشته باشد.
مرحوم طبرسی در مجمع البيان از مفسران عصر صحابه و تابعان چون ابنعباس و سعيد بن جبير است نقل میكند كه اين آيه تنها ناظر به منافع دنيوی چون تجارت در ايام حج و انفاق به فقر است. دليلی آنان بر اين قول میآورند، آيه شريفه 198 سوره مباركه بقره است كه میفرمايد: «لَیْسَ عَلَیْكُمْ جُناحٌ أَنْ تَبْتَغُوا فَضْلاً مِنْ رَبِّكُمْ». بر اساس نظر آنان اين آيه در اساسیترين ركن حج يعنی عرفات نازل شده است و مراد از آن قطعا فضل مالی است نه فضل معنوی، چرا كه اصولا حج برای فضل معنوی و نيازی به اذن و اجازه ندارد.
مجمعالبيان از قول برخی ديگر از تابعان مفسر چون سعيد بن مسيب و عطيه عوفی نقل میكند كه اين منافع تنها شامل منافع اخروی چون عفو و مغفرت است. دليل اين ديدگاه ممكن است ظهور و بروز مغفرت و عفو الهی باشد كه برای حج وعده داده است.
در كنار اين مسائل كلينی روايتی را امام صادق(ع) نقل میكند كه حضرت میفرمايد: «الْحَجُّ وَ الْعُمْرَةُ سُوقَانِ مِنْ أَسْوَاقِ الآخِرَةِ، وَ الْعَامِلُ بِهِمَا فِی جِوَارِ اللَّهِ إِنْ أَدْرَكَ مَا یَأْمُلُ غَفَرَ اللَّهُ لَهُ وَ إِنْ قَصَرَ بِهِ أَجَلُهُ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ». در اين فرمايش امام صادق(ع) حج را همچون بازاری از بازارهای اخروی معرفی میكنند كه معلوم است كالا و منفعت اين بازار در مسائل معنوی است و نه مادی. البته اين استدلال ناقص است، زيرا اثبات شیء نفی ما اعداء نمیكند.
تحقيق سخن اينكه امام صادق(ع) در اين روايت به برخی منافع معنوی حج اشاره فرمودهاند، كه بايد از اين مدت بهترين بهره را برد كه اين مسئله موجب نفی منافع دنيوی حج نمیشود. به اضافه روايات ديگری از امام صادق(ع) وجود دارد كه حضرت هنگامی كه در حال بيماری بودند و به سختی طواف میكردند و فرمودند: «سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ لِیَشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ». راوی از آن حضرت میپرسد: «مَنَافِعَ الدُّنْیَا أَوْ مَنَافِعَ الآخِرَةِ»؟ آن حضرت در پاسخ میفرمايند: «فقَالَ الْكُلَّ».
نظر صحيحی كه بيشتر مفسران از گذشتگان تا امروز به آن معتقدند و البته نظر مختار مؤلفين مجمعالبيان و الميزان نيز هست، شمول منافع دنيوی و اخروی در اين آيه است. مؤلف تفسير نمونه در اينباره مینويسند: اين تعبير همه منافع و بركات معنوی و نتايج مادی، فوايد فردی و اجتماعی، فلسفههای سياسی، اقتصادی و اخلاقی را شامل میشود. عمده دليل ير اين سخن اطلاقی است كه در آيه وجود دارد و مقيد به منافع دنيوی يا اخروی نشده است.
علامه طباطبايی در بيان مراد از منافع در اين آيه شريفه مینويسد: منافع بر دو قسم است؛ يكی منافع دنيوی است كه زندگی انسان بدان قوام میيابد و نيازهای انسانی را بر طرف میكند، از جمله تجارت، سياست، ولايت، تدبير، آداب و عادات، رسوم و سنن، همكاری و همياری اجتماعی و امثال آنهاست.
دومی منافع اخروی است؛ كه همان رسيدن به مقام قرب الی الله است، و در سفر حج در قالب عبادتهای قولی و عملی از قبيل انجام مناسك طواف، نماز و قربانی، انفاق و صيام، و نيز ترك لذايذ زندگی، تحمل مشكلات و امثال آن صورت میگيرد.»
با توجه به منافع عديدهای كه در حج وجود دارد میتوان از آن به ابعاد مختلف حج و يا به ديگر سخن فلسفههای گوناگون حج تعبير كرد:
شكی نيست كه حج در بعد اخلاقی انسان حضور دارد، زيرا از يك سو يادآور الگوی تربيتی مطلوب چون ابراهيم، اسماعيل، هاجر، محمد و علی است، و میتواند به زائران درس از خودگذشتگی، ايثار، شجاعت و تحمل مشكلات بياموزد. از سوی ديگر نفس به جای آوردن حج صحيح تا بدانجا تأثيرگذار است، كه انسان آلوده به انواع گناهان را به يك انسان معصوم تبديل میكند، چنانكه در روايتی از امام صادق(ع) میخوانيم كه فرمود: «كَانَ أَبِی یَقُولُ مَنْ أَمَّ هَذَا الْبَیْتَ حَاجّاً أَوْ مُعْتَمِراً مُبَرَّأً مِنَ الْكِبْرِ رَجَعَ مِنْ ذُنُوبِهِ كَهَیْئَةِ یَوْمَ وَلَدَتْهُ أُمُّهُ».(مقاله آيات حج در قرآن مجله ميقات)
بعد فرهنگی را میتوان در تقويت دين خدا و قوام پايههای عقيدتی دانست، چنانكه در خطبه فدكيه حضرت علی(ع) آمده است كه فرمود: «و الحجّ، تشييداً للدين، حج تثبيت كننده پايههای دين است». در كلام اميرالمؤمنين(ع) تعبير به «تقربة للدين» شده است، زيرا دركنگره عظيم حج كه همه مسلمين در آنجا اجتماع كردهاند، میتوانند با تبادل نظر راههای تقويت دين را بررسی كنند، امام صادق(ع) نيز در بيان فلسفه كعبه و مراسم حج میفرمايد: «وَ هَذَا بَیْتٌ ... مَجْمَعُ الْعَظَمَةِ وَ الْجَلالِ...».
بنابراين حج هم وسيله تقرب به خداست، هم وسيله تقريب مردم به دين، و هم مجمع عظمت و جلال دين و مدرسه آموزش سيره و سنت نبوی است، تا دشمن نتواند چشم طمع به اسلام و مسلمين داشته باشد.
يكی از منافع دنيوی حج شناخت آداب و عادات، رسوم و سنن اقوام مختلف است، چنانكه امام صادق(ع) در فلسفه حج فرمودند: «...فَجَعَلَ فِيهِ الاجْتِمَاعَ مِنَ الشَّرْقِ وَ الْغَرْبِ لِیَتَعَارَفُوا...».(وسائلالشيعه باب وجوب حج) بنابراين مسلمانان میتواند با آشنايی با آداب و رسوم يكديگر نسبت به تبادل نمادهای درست آن و انتقال به شهر و كشور خود اقدام كنند.
موسم عظيم حج میتواند كانون بيداری انسانهايی باشد كه به دليل اعمال سانسور و جو خفقان در شرايط سختی به سر میبرند، در اين سفر مسلمانان افزون بر نمايش وحدت اسلامی میتوانند با برقراری تماس با يكديگر نسبت به اوضاع ديگر كشورها و اخبار سياسی آنها آگاه شوند.
افزون بر آنكه اعلام برائت از مشركان در مراسم حج طبق كريمه: «أَنَّ اللَّهَ بَرِیءٌ مِنَ الْمُشْرِكِينَ وَ رَسُولُه»ُ(برائت: 3) خود حكايتگر بعد سياسی موسم حج است و میتواند مكان و مناسبی برای اعلان سياستهای كلان امت اسلامی باشد.
امام خمينی(ره) در تفسير جمله «لِیَشْهَدُوا مَنَافِعَ لَهُمْ» فرمود: «چه نفعی بالاتر از آن، كه دست جباران جهان و ستمگران عالم، از سلطه بر كشورهای مظلوم كوتاه شود و مخازن عظيم كشورها برای مردم خودِ آن كشورها باشد... حج برای اين است كه مشكلات يك سال مسلمين را بررسی كنند و در صدد رفع مشكلات برآيند... و يكی از بزرگترين و اساسیترين مشكلات، عدم اتحاد بين مسلمين است».( حج در كلام و پيام امام خمينی)