به گزارش خبرگزاری قرآنی ايران (ايكنا) شعبه مؤسسات قرآنی مردمنهاد، بيتالقرآن شميران، درس پنجم روانخوانی مؤسسه بيتالقرآن شميران به بحث پيرامون آيات 23 تا 25 میپردازد.
در اين درس كه متناسب با سنين مخاطبان اين گروه كه 10 تا 12 است برای آنان در نظر گرفته شده است مطالب و نكات بسياری وجود دارد كه پس از بررسی درس و تفسير آيات تدريس شده در اين درس به بيان نكات و راههای چگونگی بيان آنها برای قرآنآموزان اين سنين میپردازيم.
داستان بر اساس شأن نزول برآمده از تفسير نمونه و طبق آيات 14 تا 17 سوره قصص از آنجايی شروع شد كه موسی در شهر دو نفر را ديد كه با هم گلاويز شده بودند كه يكی از آنها از پيروان موسی بود و ديگری از دشمنانش يعنی از افراد فرعون بود و میخواست از مردی كه پيرو موسی بود بیگاری بكشد و او نمیپذيرفت.
در ادامه داستان آمده است: در اين حال بود كه از موسی تقاضای كمك كرد و موسی نيز برای ياری او مشتی بر سينه آن مرد زد و همين امر باعث مرگ وی شد و موسی تصميم گرفت از مصر برود و پس از روزها راهپيمايی به شهر مدين رسيد.
اين جوان پاكباز جندين روز در راه بود، راهی كه هرگز از آن نرفته بود و با آن آشنايی نداشت، حتی ناچار بود با پای برهنه راه را طی كند به طوریكه پاهايش آبله زده بود و 8 روز در راه بود و برای رفع گرسنگی از گياهان و برگ درختان میخورد و تنها يك دلخوشی داشت اينكه به لطف خداوند از چنگال فرعون رهايی يافته است.
در ادامه آمده است: موسی كمكم دورنمای شهر مدين را ديد و موجی از آرامش بر قلب او نشست، نزديك شهر رسيد، اجتماع گروهی نظر او را به خود جلب كرد. به زودی فهميد اينها شبانهايی هستند كه برای آب دادن به گوسفندان اجتماع كردهاند.
در كنار آنها دو زن را ديد كه گوسفندان خود را مراقبت میكنند اما به چاه نزديك نمیشوند. وضع اين دختران با عفت نظر موسی را به خود جلب كرد كه چهطور آن گردن كلفتان اجازه آب دادن به گوسفندان را به انها نمیدهند. نزديك آمد و گفت: كار شما چيست؟ چرا پيش نمیرويد گوسفندان را سيراب كنيد. دختران در پاسخ گفتند: ما گوسفندان خود را سيراب نمیكنيم تا چوپانان همگی حيوانات خود را آب دهند و خارج شوند و سپس ادامه دادند: ما از باقیمانده آب استفاده میكنيم. پدر ما پير و مسن است. پيرمردی سالخورده كه نه خود او قادر است گوسفندان را آب دهد و نه برادری داريم كه اين مشكل را متحمل شود و برای اينكه سربار مردم نباشيم چارهای جز اين نيست كه اين كار را ما انجام دهيم.
موسی از شنيدن اين سخن بسيار ناراحت شد و با خود گفت: چه مردم بیانصافی هستند كه در فكر خويشند و كمترين حمايتی از مظلوم نمیكنند.
موسی جلو آمد و دلو سنگينی را وارد آب كرد و با اينكه آنان هيچ كمكی به او نكردند به تنهايی آن را بالا كشيد و گفت : «بسمالله» و با آن دلو سنگين همه گوسفندان را سيراب كرد.
«سپس به طرف سايه آمد و به درگاه خدا عرض كرد: خدايا هر چيز نيكی كه به طرف من فرستادی من به آن نيازمندم».
اين كار خير باعث شد كه موسی قدمی در راه خدا بردارد و برای حمايت از مظلومان دلو به آن سنگينی را از چاه بالا بكشد و به خاطر همين يك عمر بركات مادی و معنوی برايش فراهم شد.
در ادامه داستان و قسمتهای پايانی آمده است: تا اينكه يكی از آن دو دختر كه با نهايت حيا گام بر میداشت و پيدا بود كه از سخن گفتن با يك جوان بيگانه شرم داشت، به سراغ او آمد و تنها اين جمله را گفت: «پدرم از تو دعوت میكند تا پاداش و مزدی را كه از چاه برای گوسفندان ما كشيدی به تو بدهد.»
موسی بسيار خوشحال شد. او میدانست كه آن مرد يك مرد بزرگ و الهی است. آن پيرمرد كسی جز شعيب نبود كه ساليان دراز در اين شهر مردم را به خداوند دعوت كرده و نمونهای از حقشناسی و حقپرستی بود. امروز كه میبينيد دخترانش زودتر از هر روز به خانه آمدهاند جويا میشود و هنگامی كه يكی از دختران جريان را میگويد تصميم میگيرد دين خود را به اين جوان ناشناس هركه باشد ادا كند.
موسی به خانه شعيب آمد و موسی برای شعيب ماجرايش را بازگو كرد و شعيب از موسی خواست كه برای او كار كند به مدت 8 سال و دخترش را به عقد او در آورد و سرانجام موسی با يكی از دختران شعيب به نام صفوره ازدواج كرد.
اين درس داستان حضرت موسی را به شيوهای شيرين بيان میكند. بر اساس اين داستان نكات مهمی به خصوص برای دختران جوان و نوجوان دارد كه به برخی از آنان اشاره میكنيم.
البته ناگفته نماند كه همه اين نكات كه اغلب از «تفسير نور» حجتالاسلام قرائتی برآمده، بايد به شيوهای درست و همراه با داستانهای جذاب روز بيان شود تا اثرگذار باشد.
انجام يك كار كوچك برای خدا پاداش بزرگی دارد. در اين نكته بايد به اين اشاره شود كه اگر هر كاری حتی كمك به والدين با اخلاص و نيت درست برای خداوند انجام شود، پاداش بزرگی دارد و اين به همه امور خير و نيك مربوط میشود كه میتوان روزانه انجام داد.
انسانهای درست و مردان خدا هيچ خدمتی را بیپاسخ نمیگذارند چنانچه شعيب پاسخ لطف و محبت موسی را داد. در اين نكات بايد به قرآنآموزان متذكر شد كه در هر كار خير و هر محبتی كه از جانب ديگران برای آنان انجام میشود از آنان تشكر كرد و در رابطه با تشكر میتوان به رواياتی نيز اشاره كرد.
از ديگر نكات اين درس میتوان به اين نكته اشاره كرد كه موسی در همه حال به ياد خدا بوده و برای هر مشكلی از خدا ياری میطلبيده و توكل بر خدا داشته است. قرآنآموزان بايد به اين نكته توجه داشته باشند كه در سختیها و مشكلات به جای متوسل شدن به خلق خدا بايد برخداوند توكل كرده و از او ياری طلبيد كه اين مورد به اصل اخلاص نيز مرتبط میشود و میتوان كمی در رابطه با اخلاص نيز با قرآنآموزان صحبت كرد.
در بيان همه اين نكات بايد مربی مربوطه تمام تلاش خود را برای بيان نكات تفسيری آيات همراه با داستان و شعر و طنز بنمايد تا اثر اين نكات بيشتر باشد و مرتبط كردن نكات با رفتارهای امروزی جوانان در جامعه نيز يكی از نكاتی است كه مربی قرآن بايد همواره هنگام بيان نكات به آن توجه ويژه داشته باشد.
يكی از مهمترين نكته اين درس كه برای دختران دانشآموز میتواند مفيد واقع شود برجسته كردن نوع رفتار دختر شعيب با موسی بوده كه همواره همراه با آرامش و رعايت عفت و حجاب بوده است.
رعايت حجاب و تبيين اين اصل در جامعه امروزی ميان دختران نوجوان آنقدر مهم به شمار میآيد كه از چنين آياتی بايد نهايت استفاده را جهت تبيين اين امر در ميان آنان كرد.
از ديگر نكات آموزهای اين درس، اين بود كه موسی در دعا كردن صريحا از خدا نمیخواست تا چنين و چنان كند بلكه از خدا میخواست هر چه مصلحت است انجام دهد.
و در پايان میتوان به يكی ديگر از هزاران نكته اين درس اشاره كرد كه در دفاع از حق خود و ديگر مظلومان نبايد هراسيد و همواره از حق بايد دفاع كرد.
اين درس با هوشياری و خلاقيت مربيان قرآنی میتواند بسيار اثرگذار باشد به طوریكه اثرات زيادی بر روی اين نسل و اين گروه سنی داشته باشد.
خبرنگار: طاهره رفعت