به گزارش ایکنا؛ هرکس عملش قبول شد، طبعاً مقرّب پروردگار عالم است. امّا از کجا بدانیم عملمان قبول است؟ هیچ احدی جرأت ندارد بگوید: دو رکعت نماز من مورد قبول و عنایت حضرت حقّ است. امّا یک راه برای قبولی اعمال جلوی پای ما گذاشتهاند. در بحارالانوار، جلد ۷۵ آمده که وجود مقدّس حضرت بابالحوائج، امام موسیبنجعفر (ص) میفرمایند: «إنّ خواتیم اعمالکم قضاء حوائج اخوانکم»، عجیب است، نماز، روزه، حجّ، جهاد و همه اعمال عبادیمان به مطلبی گره خورده است.
حضرت فرمودند: همانا به تحقیق مهر قبولی همه اعمال شما (یعنی برای هر عملی یک مهر قبولی باید بخورد، نماز ظهر، نماز عصر، روزه و ...، هر کدام مهر جدا دارد. باید مهر بزنند و امضاء پای آن باشد و قبول کنند)، برآوردن نیازها و حوائج برادرانتان هست، «و الاحسان الیهم» و نیکی کردن به آنها. پروردگار عالم فرمود: «و الله یحبّ المحسنین»، خدا نیکوکاران را دوست دارد.
پس اگر میخواهید به اعمالتان مهر قبولی بخورد، باید حوائج برادرانتان را برآورده کنید. کسی نباشد که بد گیر باشد و ما به روی خودمان هم نیاوریم. کسی برای من تعریف میکرد: سال گذشته، در روزهای آخر سال، به حراجیای رفته بودم که کفشهای تک سایز میآورند و ارزانتر میفروشند. آقایی را دیدم که دست بچّهاش در دستش بود و مدام قیمت میکرد، سی تومان میگفتند، میرفت و بچّه هم همینطور دنبالش میرفت و نق نمیزد. چند مرتبه در چند مغازه دیدم که اینطور است. مانده بودم که اگر به او بگویم: شما هر چقدر میتوانی بده، مابقی را من میدهم؛ به او بربخورد، ولی این صحنه هم من را عجیب دگرگون کرد. به او گفتم: ای کاش دو سه مغازه جلوتر میرفتی و به مغازهدار میگفتی: اگر کسی با این شکل و شمایل آمد، بچّهای اینطور پیشش بود و لباس اینطور تنش بود، اگر قیمت کفش شما این قدر است، مثلاً بگو: ده تومان، مابقی را من میدهم، تا او نفهمد. گفت: به ذهنم نرسید. گاهی مردم اینگونه گرفتار هستند و ندارند.
عزیزدلم، بعد از انجام واجبات الهی و ترک محرّمات؛ یاد دیگران بودن، دست دیگران را گرفتن و کمک به دیگران کردن خیلی اهمیّت دارد. اگر بناست دو دست لباس برای فرزندم بگیرم، امسال یک دست بگیرم و به دیگران کمک کنم. لذّتش بیشتر است. این که من برای فرزندم، همسرم، چند دست لباس بگیرم که عید آمده و ...، امّا کسی نداشته باشد! چند کفش بگیرم، امّا پدری باشد که حتّی در حراجی هم نتواند یکی بگیرد! خیلی درد است!
فرمودند: «و الاحسان الیهم ما قدرتم و إلّا ...» همانقدر که میتوانی کمک کنی. یعنی اینطور نگوییم که آقا، من خودم گرفتار هستم. این که بیان فرمودند: «ما قدرتم» یعنی من طلبه، به اندازه طلبگیم، شما به اندازه دانشجوییات، آن آقا به اندازه کارمندیاش و .... یک موقعی نگوییم ما که خودمان به تعبیر عامیانه هشتمان گرو نهمان است. «و إلّا لم یقبل منکم عملٌ» و إلّا یعنی یقین بدانید جز این نیست، هیچ عملی از شما پذیرفته نمیشود.
«آیتالله روحالله قرهی- بهار ۹۷»
انتهای پیام