به گزارش خبرنگار ایکنا؛ 10 شب از اجرای نمایش «بینوایان» به کارگردانی حسین پارسایی در سالن «تهران ـ رویال هال» هتل اسپیناس پلاس میگذرد اما همچنان واکنشهایی متفاوت نسبت به تولید و اجرای این نمایش که از همان ابتدا همراه با فرایند تولید آن به وجود آمده بود، ادامه دارد.
در پی اجرای موفق و اتفاقاً دهان پُرکن «الیور توئیست» در تالار وحدت که حسین پارسایی آن را با بازی بهترینهای عرصه بازیگری به روی صحنه آورد، تکرار این تجربه با استفاده از رمان مشهور دیگری از ادبیات جهان یعنی «بینوایان» در دستور کار قرار گرفت و البته روند تمرینات و تولید این نمایش در سکوت کامل خبری به انجام رسید.
همچنان با وجود استقبال نسبتاً خوبی که از اجرای این نمایش برطبق مشاهدات میدانی گزارش شده است و اینکه در شبهای گذشته طیف خاصی از مخاطبان به واسطه رقم بالای بهای بلیط تماشاگر این نمایش بودهاند اما باید دید که تولید این نمایش و البته نمایشهایی از این جنس که ممکن است به تبعیت از آنها، زین پس رواج پیدا کنند چه آورده فرهنگی برای تئاتر حرفهای کشور داشته است و البته آسیبهای احتمالی که تولید اینگونه نمایشها ناخواسته بر روند تولیدات نمایشی خواهد گذاشت نیز باید بررسی شود که در ادامه به آنها اشاره خواهد شد:
1 ـ به طور قطع تولید نمایشهایی همچون «الیور توئیست» و «بینوایان» سطح فنی و هنری آثار نمایشی را البته با توجه به بضاعتهای سختافزاری و امکانات صحنهای که در اختیار داریم ارتقا خواهد داد و در نهایت این امر تبدیل به فرهنگی در زمینه تولید آثاری شود که منطبق با استانداردهای تولیدات نمایشی به پیش رفته و در نتیجه ما را در سطح جهانی نیز در زمینه آثار نمایشی و نگاهی فنی و هنری به آن به منظور رقابت بینالمللی مطرح کند. تحقق چنین رویدادی موجب خواهد شد که ما با تضمینی که نسبت به توفیق تولید و اجرای نمایشی در این مختصات به وجود میآید به واسطه حضور پویا در محافل جهانی به تقویت چرخه اقتصادی تئاتر امیدوار باشیم.
2 ـ طیفی از جامعه که امکان و یا بهتر بگوییم شانس حضور در سالن اجرای چنین نمایشهایی را پیدا میکنند از جمله اقشار متمول و متمکن جامعه هستند که در شرایط عادی شاید در سایر سالنهای نمایشی که ممکن است شرایط سختافزاری و امکانات سالن آنها مناسب نباشد چندان رغبتی به حضور و تماشای تئاترهای اجرا شده روی صحنه نداشته باشند، اجرای نمایشی همچون «بینوایان» فرصت مناسبی برای حضور مؤثر و فرهنگساز این طیف از مخاطبان تئاتر و آشتی آنها با هنری است که اساساً به شکل سنتی جامعه ایرانی با آن قرابت و آشنایی مناسبی ندارد. به نظر میرسد که مسئولان تئاتری و اداره کل هنرهای نمایشی باید از این اقبال تماشاگر نسبت به تماشای این آثار نمایشی در حین و پس از تمام اجرای آن، استفاده مطلوبی به عمل آورند تا آنها نیز با حمایت مالی خود به بدنه حرفهای تئاتر از طریق سرمایهگذاری و تقویت اسپانسرینگ، منابع مالی را به منظور بهبود شرایط تولید آثار نمایشی در این عرصه تزریق کنند. به نوعی میتوان گفت که استقبال تماشاگر خاص از آثار نمایشی اصطلاحاً لاکچری که این شبها حداقل شاهد اجرای یکی از آنها هستیم به شکل بالقوه موجب اعتمادزایی و افزایش سرمایه اختصاص یافته به هنر تئاتر و فعالیتهای موجود در آن میشود.
3 ـ تا به این لحظه به هزینهای که صرف تولید نمایشی همچون «بینوایان» شده، اشاره نشده است، هر چند که ممکن است مسئولان و عوامل تولید چنین نمایشی با این توجیه که چون سرمایهگذار بخش خصوصی است و ربطی به بودجههای دولتی ندارد لذا چندان ضروری نیست که این مبالغ هزینهکرد اطلاعرسانی شود؛ با این وجود و با توجه به مختصات کار فاخری همچون «بینوایان» و البته از طریق یک منبع غیررسمی میتوان این استنباط را داشت که هزینهای چند میلیارد تومانی صرف تولید این اثر نمایشی شده است که البته با توجه به شرایط اقتصادی و تورمی که شاهد آن هستیم، معقول هم به نظر میرسد؛ با این فرض همچنان این پرسش مطرح است که چرا گروه نمایشی پیش از آغاز اجرای این نمایش در قالب برگزاری یک نشست خبری به برخی از شبهات و پرسشهای مربوط به روند تولید این نمایش اشاره نکردند؟ در چنین صورتی و به شرط قانع شدن اصحاب رسانه چه بسا که اهالی رسانه نیز میتوانستند در این فرهنگسازی که میتوان با جذب حمایت مالی بخش خصوصی این سرمایهگذاری را در جهت تولید آثار فاخر نمایشی ملی و بینالمللی هدفمند ساخت، مسئولان فرهنگی و هنرهای نمایشی را مساعدت کنند تا از طریق منابع مالی جدید تعریف شده، امکان خروج عرصه تئاتر حرفهای از بنبست اقتصادی پیشرفته فراهم شود.
4 ـ بخشی از بازیگران این گونه آثار فاخر نمایشی از چهرههای نامی عرصه سینما، تلویزیون هستند که به طور مثال در سینما و در یک پروژه یک و یا یک و نیمماهه، مبالغی غیرقابل مقایسه با بازیگری تئاتر را دریافت میکنند. به طور قطع آثار نمایشی همچون «بینوایان» که پروسه تمرین و اجرای آن چندین ماهه است وقتی حضور آنها را در چنین آثاری مشاهده میکنیم چون در خلال تمرینات ممکن است بسیاری از پیشنهادات سینمایی و تلویزیونی آنها رد شود لذا میزان دستمزد دریافتی آنها برای بازی در این نمایش باید چیزی معادل با دستمزدی باشد که آنها در حوزه سینما و تلویزیون دریافت میکنند و به طور حتم بخش اعظمی از بودجه میلیاردی تولید چنین آثاری صرف پرداختن دستمزد بازیگران شده است که البته ایشان مستحق دریافت آن هم هستند اما نگرانی که این روند به وجود میآورد اینکه با توجه به اجرا نشدن قانون تیپ و پرداخت دستمزد به بازیگر تئاتر که سوابق و تجربه آن در این حوزه دخیل است، پرداخت دستمزدهای اصطلاحاً نجومی در عرصه هنرهای نمایشی باب و متداول شود و نتیجه اینکه مشکلی بر مجموع عدیده حوزه هنرهای نمایشی به وجود آید.
5 ـ به هر حال تولید و اجرای نمایشی همچون «بینوایان» را باید جریانی یک طرفه و نه تعاملی در عرصه هنرهای نمایشی محسوب کرد که در آن نقش مخاطب در پویایی و رونق نمایش، رسانه در انعکاس اخبار و تبلیغ به منظور افزایش اینگونه تولیدات و سوق دادن این قابلیت به سمت تولید آثار ملی و نمایشهایی که به باورهای اعتقادی و دینی ما نزدیکتر است، نادیده گرفته شده است و این میان شاهد تولید نمایشهایی از این دست بدون در نظر گرفتن منافع ملی حوزه فرهنگ و هنر هستیم که البته با چراغ سبز اداره کل هنرهای نمایشی و صدور مجوز اجرا، سر برافراشته و عرض اندام میکنند و تنها نفعی که حوزه تئاتر حرفهای از تولید چنین نمایشی می برد، تنظیم جدول اجرایی دهان پُرکنی است که زین پس در جریان سی و هفتمین جشنواره بینالمللی «تئاتر فجر» با آن روبرو خواهیم شد.
به قلم امیرسجاد دبیریان
انتهای پیام