به گزارش ایکنا، سومین جلسه نقد کتاب پژوهشکده زن و خانواده، 22 شهریورماه با عنوان نقد کتاب «جنسیت و زبان قرآن» برگزار شد؛ این کتاب در سال 1394 از سوی این پژوهشکده چاپ شده است.
حجتالاسلام والمسلمین مجید دهقان، عضو هیئت علمی پژهشکده زن و خانواده و نویسنده کتاب جنسیت و زبان قرآن در این نشست، گفت: بحث زنان و قرآن و حتی موضوعات پیرامونی زنان در مباحث زبانی در کشورهای مختلف غربی و اسلامی، مغفول است، در حالی که بحث پراهمیتی است و بنده با این دغدغه سراغ تألیف این اثر رفتم.
وی افزود: پایه مباحث علوم قرآنی در کشور ما روشمند نیست، در حالی که با توجه به تنوع نظریات در خصوص جنسیت و زبان دین، قرآن و تعامل دین و فرهنگ حتماً چشمانداز نظری پایه لازم است. فمنیستهایی که به صورت جدی، سه دهه است که در حوزه الهیات مشغول کار هستند، بحث زبان کتاب مقدس و نیایشها را بررسی کرده و درباره مردانه بودن زبان کتاب مقدس و نیایشهای کلیسا مفصل بحث کرده و حتی خواستار اصلاح ترجمههای متون و دعاهای کلیسا شده بودند که مؤثر هم افتاده است.
دهقان تصریح کرد: مشابه این بحث در مورد قرآن و ادعیه و مواضع نهادهای رسمی و غیررسمی مانند منبریها و مراجع و ... هم وجود دارد؛ در بحث رابطه فرهنگ و زبان هم نظریات مختلف رادیکالی و ... در کتاب بیان شده است.
این پژوهشگر با بیان اینکه زبان قرآن به مثابه یک پدیده، قابل بررسی است، افزود: در بررسی زبان قرآن، روشهای مختلفی وجود دارد، زیرا قرآن از آنجا به مثابه کردار گفتمانی خاص است، جای تحقیق دارد؛ اینکه به مثابه فرستنده یا بحث بینامتنیت است، باز تحقیق خاص خود را طلب میکند؛ زبان قرآن، فرهنگ شفاهی است و در تحقیق باید به این موضوع هم توجه شود.
دهقان با اشاره به تحلیل لایه اجتماعی قرآن، اضافه کرد: در این مسئله باید به جایگاه زنان و خانواده در دوره نزول توجه شود؛ مثلاً سوره مسد و هجو ابی لهب و همسرش و برجسته شدن ملکه سبأ، حضرت مریم و ... نمونههایی از این موضوعات است که باید با توجه به فضای اجتماعی، تحلیل شود. زنانی که در قرآن بازنمایی شدهاند یا تاریخی مانند آسیه، مریم یا معاصر مانند همسران پیامبر و زن داستان ظهار و ... هستند و یا زن حقیقی مانند مؤمنات است که زن در همه اعصار مراد میشود.
در ادامه، حجتالاسلام والمسلمین علیرضا قائمینیا، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، گفت: با دیدن این کتاب خوشحال شدم که افرادی از حوزه در این عرصه وارد شدهاند، زیرا مباحث زبانشناسی در حوزه چندان مورد توجه نیست و اگر هم توجه شود با نگاه منفی است و هرقدر هم ما بیشتر به این مباحث میپردازیم، مخالفتها بیشتر میشود که دلایل فرهنگی و تاریخی دارد، زیرا عمدتاً سکولارها از این ابزار استفاده کردهاند، اما این سد باید شکسته شود و متدهای زبانشناختی جدید رواج یابد.
قائمینیا بیان کرد: اینکه زبان دین، شأن زنان را پایین آورده است یا خیر؟ از محورهای مهم الهیات فمنیستی است؛ اینکه زبان دین، جنسیتی است و چه تأثیری داشته است؟ این مسئله سبب شده تا ادعاهایی در فروکاستن شان زن در متون دینی ارائه شود؛ از طرف دیگر این موضوع، جنبه الهیاتی، زبانشناختی و ... دارد؛ یعنی میان رشتهای است که کار را خیلی دشوار کرده است.
وی اضافه کرد: امروز با دانشهای روشی متنوعی در زبانشناسی روبرو هستیم. سه جریان عمده در این جریان وجود دارد؛ یکی صورتگرا که از سوی چامسکی مطرح شده، دوم زبانشناسی نقشگرا و سوم، زبانشناختی شناختی است. البته ارتباط زبان با فرهنگ و روان و ... سبب شده تا حوزههای متنوعی در مطالعات زبانی ایجاد شود.
قائمینیا تصریح کرد: روشی که نویسنده این کتاب باید استفاده میکرد، بهره بردن از تحلیل متن و تحلیل رابطه زبان و فرهنگ است که مد نظر ایشان هم بوده است؛ ما به عنوان محقق حوزوی نمیتوانیم تنها از یک رویکرد استفاده کنیم و باید با روش انتقادی از چند روش تلفیقی و ترکیبی بهره ببریم. در مجموع به نظر بنده باید نگاه به معنا، محور در تحلیل زبانشناسی قرار بگیرد، زیرا با باطن ارتباط دارد.
وی افزود: متناسب با کاری که در این کتاب انجام شده، روش به کار گرفته کافی نیست و باید توسعه داده شود؛ از دستاوردهای جریانات دیگر زبانشناسی استفاده کنند. همچنین از زبانشناسی فرهنگی و انسانشناسی شناختی بهره بیشتری برده شود. البته وی نشان داده است که قرآن کریم در ادبیات قرآن کریم چه جایگاهی دارد، اما بحث صرفاً این نیست که زبان قرآن، جنسیتی است یا خیر، بلکه تأثیر آن در طرحوارههای فرهنگی مسلمین و روابط اجتماعی و ... مهم است. زیرا فمنیستها مطرح میکنند که جایگاهی که برای زن در برخی جوامع اسلامی دیده شده تحت تأثیر برداشتهای مردمحور از متون دینی و آیات قرآن است و اگر این برداشت درست شود، چارچوبهای فرهنگی هم تغییر مییابد.
وی افزود: در زبانشناختیِ شناختی، در هر جملهای توجه گوینده توزیع میشود، لذا میتوان پرسید در آیاتی که زنان مورد بحث هستند، آیا خود زنان در کانون توجه هستند یا خیر؛ همچنین بحث شکل و زمینه هم در تعابیر زبانی تسری یافته است و ما میتوانیم با استفاده از این ابزار میتوانیم تحلیلهای بدیعی از تعابیر جنسیتی قرآن ارائه دهیم و پیامدهای آن را ذکر کنیم.
قائمینیا تصریح کرد: این کار باید از دو جهت یعنی بهره بردن از روشهای جدید و نشانهشناسی توسعه پیدا کند همچنین باید به حوزه روایات هم نگاهی داشته باشید چه روایات تفسیری و چه روایات غیرتفسیری.
انتهای پیام