تأثیرات انتظار ظهور بر اخلاق عملی
کد خبر: 3926678
تاریخ انتشار : ۱۱ مهر ۱۳۹۹ - ۱۰:۳۸

تأثیرات انتظار ظهور بر اخلاق عملی

ظهور منجی عالم بشریت بدون تلاش خستگی‌ناپذیر و جهادگونه منتظران محقق نمی‌شود و اساساً یکی از حکمت‌های انتظار، به میدان آوردن همین کوشش‌هاست؛ لذا از جمله تأثیرات انتظار بر اخلاق عملی احتیاط در شبهه‌ها، خودداری از لغو، غنیمت شمردن فرصت‌ها، رعایت تقوا و رعایت حاکمیت نظم در تمام زندگی خود است.

تأثیرات انتظار ظهور بر اخلاق عملی

منتظران واقعی به دنبال حقیقتی آرمانی هستند و می‌دانند که بدون تلاش جهادی نمی‌توانند به حقیقت یاری امام عصر(عج) دست یابند، چنان که امیرمؤمنان(ع) درباره امید خیالی به آخرت می‌فرمایند: «لَا تَکُنْ مِمَّنْ یَرْجُو الآخِرَةَ بِغَیْرِ عَمَل‏؛ از کسانی مباش که بدون عمل امید به آخرت دارند.»[۱] 

وقتی دنیا پر از ظلم ظالمان می‌شود و قرار است با ظهور منجی عالم بشریت، همه آن ظلم‌ها جای خودشان را به عدالت بدهند، قطعاً این هدف آرمانی، بدون تلاش خستگی‌ناپذیر و جهادگونه منتظران امروز و یاران آن روز امکان‌پذیر نخواهد بود. اصلاً یکی از حکمت‌های انتظار، به میدان آوردن جهاد‌ها و کوشش‌ها به میدان ولایت پذیری امام معصوم است.

احتیاط در شبهه‌ها

یکی از دلایل برتری انتظار فرج بر دیگر اعمال امت آن است که فتنه‌های گوناگون و پی در پی، انسان‌های عصر غیبت را مورد آزمایش جدی قرار می‌دهد و پایداری بر اعتقادات دینی و حفظ پیمان با امام زمان(ع) مشکل خواهد بود و البته اجر و پاداش طاعاتی که از سختی بیشتری برخوردار هستند، یا نیاز به استقامت بیشتری دارند، مضاعف است چنان که از رسول خدا(ص) نقل است که فرمودند: «أفضل العبادة أحمزها؛ برترین عبادت‌ها، سخت‌ترین آنهاست.»[۲]

بنابراین، در برخورد با فتنه‌ها و تردید‌های زمان غیبت امام زمان(عج) که دین انسان را تهدید می‌کند باید جانب احتیاط را نگاه داشت که البته خود، کاری مشکل است. امیرالمؤمنان(ع) در توصیه‌ای خطاب به کمیل می‌فرمایند: «یَا کُمَیْلُ أَخُوکَ دِینُکَ فَاحْتَطْ لِدِینِکَ بِمَا شِئْتَ؛ کمیل! برادر (واقعى) تو دین توست، پس هر طور که مى‏‌خواهى برای دین خود احتیاط کن.»[۳] بی‌جهت نیست که برای تاب‌آوردن در مقابل فتنه‌های آخرالزمان و در امان ماندن دین خود، ما را به خواندن دعای غریق توصیه کرده‌اند.

امام صادق(ع) دراین باره می‌فرمایند: «سَتُصِیبُکُمْ شُبْهَةٌ فَتَبْقَوْنَ بِلَا عَلَمٍ یُرَى وَ لَا إِمَامٍ هُدًى وَ لَا یَنْجُو مِنْهَا إِلَّا مَنْ دَعَا بِدُعَاءِ الْغَرِیقِ قُلْتُ کَیْفَ دُعَاءُ الْغَرِیقِ قَالَ یَقُولُ یَا اللَّهُ یَا رَحْمَانُ یَا رَحِیمُ یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِی عَلَى دِینِک‏؛ به زودى شبهه‌‏اى به شما مى‏‌رسد و در آن بى‏‌نشانه هویدا و امام هدایت بمانید و کسى از آن شبهه نجات نمى‏‌یابد مگر آنکه دعاى غریق را بخواند، گفتم: دعاى غریق چگونه است؟ فرمود: مى‏‌گویى: خدایا،‌ ای بخشنده،‌ ای مهربان،‌ ای دگرگون کننده قلب‌ها! قلبم را بر دین خودت ثابت بدار.»[۴]

خودداری از لغو

چنان که بیان شد، منتظران واقعی ظهور، مردان عمل جهادی و بی‌وقفه هستند؛ از این رو لازم است از هر کار بیهوده‌ای که در طی مسیر منتظرانه خود فایده‌ای ندارد، دوری کنند. منتظران واقعی همان مؤمنان واقعی عصر ظهور هستند؛ چراکه قرآن کریم درباره اوصاف مؤمنان می‌فرماید: «وَ الَّذینَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُون‏؛ و آنان که از بیهوده رویگردانند.»[۵] انتظار واقعی، انجام کار‌های مفید در تسریع ظهور و خودداری از انجام کار‌های لغو و بیهوده است. منتظر واقعی انجام هر نوع کار بیهوده‌ای را خسارت محض می‌داند.

غنیمت شمردن فرصت‌ها

داستان کربلا و کسانی که فرصت یاری امام زمان خویش را (در حالی که بسیار به آن نزدیک بودند) از دست دادند، هشداری برای همه یاوران است که مبادا در زمان غیبت امام زمان(عج) فرصت‌های یاری ایشان را از دست بدهند!

طرمّاح از جمله افرادی است که فرصت همراهی و یاری امام حسین(ع) را از دست داد. امام حسین(ع) در مسیر کوفه بود که طرماح با ایشان دیدار کرد. او پس از توصیه‌هایی به امام زمان خویش برای مواجه نشدن با لشکر ابن زیاد، عذر خانواده خود را پیش کشید و گفت: إنّی قَدِ امتَرتُ لِأَهلی مِنَ الکوفَةِ میرَةً، ومَعی نَفَقَةٌ لَهُم، فَآتیهِم فَأَضَعُ ذٰلِکَ فیهِم، ثُمَّ اقبِلُ إلَیکَ إن شاءَ اللّٰهُ، فَإِن ألحَقکَ فَوَاللّٰهِ لَأَکونَنَّ مِن أنصارِکَ؛ از کوفه براى خانواده‌ام آذوقه گرفته‌ام و خرجىِ آنها، پیش من است. مى‌روم و این را نزد آن‌ها می‌گذارم و إن شاء اللّٰه، نزد تو مى‌آیم. وقتى آمدم، به خدا که از جمله یاران تو خواهم بود.»[۶]

تأثیرات انتظار ظهور بر اخلاق عملی

امام حسین(ع) جمله‌ای به او فرمود که عدم دقّت طرماح در آن، مایه حسرتی جانکاه برای او شد. حضرت خطاب به او فرمودند: «فَإِن کُنتَ فاعِلاً فَعَجِّل رَحِمَکَ اللّٰهُ؛ اگر چنین می‌خواهى کرد، پس بشتاب. خدا، تو را رحمت کند!»[۷] او به سمت خانواده خود رفت و هنگام بازگشت، دقیقاً در همان جایی که با امام حسین(ع) دیدار کرده بود، خبر شهادت امام را شنید. اینجا بود که حسرتی آتشین وجود او را فراگرفت، ولی دیگر سودی نداشت. عبرت داستان طرماح این است که ثمره یک عمر انتظار و یاری امام زمان(ع) می‌تواند با یک غفلت و از دست دادن فرصت بر باد رود.

هیچ چیز جای تقوا را نمی‌گیرد

همه ارزش انسان، بندگی کردن برای خداست چرا که اصل خلقت او برای بندگی بوده است [۸]و همه ارزش بندگی کردن، در رعایت تقوا خلاصه می‌شود؛ چنان که قرآن کریم می‌فرماید: «إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُم‏؛ [۹]در حقیقت ارجمندترین شما نزد خدا پرهیزگارترین شماست.» همه اینها، نتیجه‌ای است که در قبال انتظار واقعی ظهور، انسان می‌شود. یک منتظر واقعی، راهش را که کنترل اعمال خود مطابق با دستورات الهی است، فراموش نمی‌کند و می‌داند که تنها از این طریق است که می‌تواند در جمع پاکان دولت مهدوی که همگی اهل تقوا هستند قرار گیرد.

نظم جهانی دولت مهدوی

همان گونه که همه عالم بر پایه نظم بنا نهاده شده است، برپایی حکومت عدل و نظم جهانی نیز بدون استفاده از یاورانی منظم ممکن نیست. پس، انتظار دولت مهدوی به منتظر می‌آموزد که باید در تمام زندگی خود نظم را حاکم کند. قرآن کریم نیز به عنوان برنامه سعادت بشر، به وسیله نظم بخشیدن به امور بشریت، آینده روشن انسان‌ها را ترسیم کرده است؛ چنان که قرآن ناطق، امیر المؤمنین (ع) در توصیف قرآن کریم می‌فرمایند: «أَلَا إِنَّ فِیهِ عِلْمَ مَا یَأْتِی وَ الْحَدِیثَ عَنِ الْمَاضِی وَ دَوَاءَ دَائِکُمْ وَ نَظْمَ مَا بَیْنَکُم‏؛ [۱۰]بدانید که در آن، علم آینده و سخن از گذشته و دواى درد شما و باعث نظم و سامان دهى شما هست.»

نویسنده: محسن رفیعی

پی‌نوشت:

[۱]‏حسن بن علی ابن‌شعبه، تحف العقول (جماعة المدرسین فی الحوزة العلمیة بقم، مؤسسة النشر الإسلامی: قم، ۱۳۶۳)، ۱۵۷.
[۲]‏محمد بن حسین شریف الرضی، شرح نهج البلاغة (ابن أبی الحدید) (مکتبة آیة الله العظمی المرعشی النجفی (ره): قم، ۱۴۰۴)، ج ۱۹, ۸۳.
[۳]‏محمد بن محمد مفید، الأمالی (للمفید) (جماعة المدرسین فی الحوزة العلمیة بقم، مؤسسة النشر الإسلامی: قم، ۱۴۰۳)، ۲۸۳, حدیث ۹.
[۴]‏محمد بن علی ابن‌بابویه، کمال الدین و تمام النعمة (دار الکتب الإسلامیة: تهران، ۱۳۹۵)، ج ۲, ۳۵۲.
[۵]سوره مؤمنون، آیه ۳.
[۶]‏محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک ([بی نا]: بیروت، بی‌تا)، ج ۵, ۴۰۶.
[۷]‏همان، ج ۵، ۴۰۶.
[۸]سوره ذاریات، آیه ۵۶: وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِیَعْبُدُون‏؛ و جنّ و انس را نیافریدم جز براى آنکه مرا بپرستند.
[۹]سوره حجرات، آیه ۱۳.
[۱۰]‏محمد بن حسین شریف الرضی، نهج البلاغة (صبحی صالح) (موسسة دار الهجرة: قم، ۱۴۱۴)، ۲۲۳, خطبه ۱۵۸.

انتهای پیام
captcha