رویکرد تطبیقی و تتبع وسیع منابع در دایرةالمعارف قرآن لایدن
کد خبر: 3947417
تاریخ انتشار : ۲۴ دی ۱۳۹۹ - ۱۶:۲۱
مجید معارف بیان کرد:

رویکرد تطبیقی و تتبع وسیع منابع در دایرةالمعارف قرآن لایدن

مجید معارف ضمن اشاره به نقاط مثبت و منفی کتاب «دایرةالمعارف قرآن» و رویکرد علمی و غیر جانبدارانه آن، تصریح کرد: یک امتیاز این اثر تتبع وسیع در منابع اسلامی و غربی است و امتیاز دیگر رویکرد بررسی‌های تطبیقی است. مدخل‌نگار وقتی می‌خواهد حضرت آدم را به روایت قرآن معرفی کند با توجه به اطلاعات تصویری‌اش از آدم در عهدین، اختلافات را بیان می‌کند.

مجید معارف

به گزارش ایکنا، نشست علمی نقد و بررسی کتاب «دایرةالمعارف قرآن» روز گذشته، ۲۳ دی‌ماه، با حضور مجید معارف، استاد دانشگاه تهران؛ نصرت نیل‌ساز، عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس و حسین خندق‌آبادی، عضو هیئت علمی دایرةالمعارف اسلامی، در خبرگزاری قرآن برگزار شد. 

در ابتدای این نشست، مجید معارف،‌ ناظر محتوایی اثر، اظهار کرد: در سال 1392 دوستان ما در انتشارات حکمت موفق شدند جلد اول این اثر را منتشر کنند. در آن زمان در مورد ترجمه این کتاب دو نگاه وجود داشت. یک ‌عده‌ای مخالف ترجمه منهای نقد این اثر بودند. در مقابل، یک نظر دیگر این بود که این اثر ترجمه شود، بدون آنکه بر مطالب کتاب صحه گذاشته شود؛ مطالبی که به وسیله نویسندگان غربی یا اسلامی که از تفکر غربی تأثیر پذیرفته‌اند، مثل نصر حامد ابوزید، نگارش یافته است. پس این دیدگاه با ترجمه بدون دخل و تصرف کتاب موافق بود؛ به ویژه با توجه به جامعه هدفش که محققان و دانشجویان ارشد و دکتری هستند و خیلی اثرپذیری منفی نخواهند داشت، علاوه بر اینکه فضایی هم برای نقد ایجاد می‌شود.


بیشتر بخوانید؛


وی افزود: به هر حال انتشارات حکمت صرف نظر از حضور بنده (چون راجع به شخص خودم صحبت نمی‌کنم راجع به تفکر صحبت می‌کنم) تصمیم گرفتند این دایرةالمعارف را با نظارت استادی که علوم قرآن و حدیث بلد است، به زبان فارسی ترجمه کنند. این اصل تفکر بود. گفتند ما با کمترین درجه تصرف، کتاب را ترجمه می‌کنیم، ولی باید تحت نظارت یک استاد باشد. خودم چیزی حدود 20 سال است با آرا و افکار خاورشناسان تا اندازه‌ای آشنایی دارم؛ مثلاً اولین کتاب‌ها و نظراتی که خواندم دیدگاه‌های «آشر» بود. در مقطع ارشد و دکتری هم در همین راستا درس می‌دهم. بنابراین به لحاظ کنجکاوی خودم از این کار استقبال کردم و قبول کردم که ناظر محتوای کتاب شوم. چون ناظر محتوا شدم باید مدخل به مدخل را می‌خواندم. غالب تعطیلات عید و تابستان بنده مصروف این کار می‎شد، به خاطر اینکه شما نمی‌تواندی بیش از 10 صفحه این کتاب را بخوانید، مگر اینکه در بین آن به ذهنتان استراحت بدهید؛ چون کتاب خیلی سنگین است حتی ترجمه فارسی آن سنگین است که احتمالاً از سنگینی قلم مؤلفان اولیه نشئت می‌گیرد.

شیوه نظارت محتوایی اثر

معارف در ادامه درباره روش کار خود صحبت کرد و توضیح داد: به هر حال روش من در نظارت به این صورت بود که هر جلد را در دو نوبت برای من می‌فرستادند، یعنی اگر ششصد صفحه ترجمه شده بود، ابتدا سیصد صفحه برای من می‌فرستادند، من آن را مطالعه می‌کردم و برای آن گزارش تهیه می‌کردم و به انتشارات می‌فرستادم و مجدداً سیصد صفحه بعدی را برایمان می‌فرستادند. به این ترتیب من 10 گزارش مفصل تهیه کردم. اگر در این ده گزارش که مجموعش حدود 20 صفحه شد، در هر صفحه احتمالاً 10 کامنت نوشته باشم، باید در حدود 2000 نکته را بیان کرده باشم؛ این گزارش‌ها خودش یک سرمایه است. نمی‌خواهم بگویم نوشته‌هایم حتماً درست است، ولی حداقل من معتمد انتشارات حکمت بودم و به دلیل این اعتماد، اسمم در شناسنامه کتاب به عنوان ناظر محتوایی ثبت شد. شاید این امر، به عنوان یک ضربه‌گیری در برابر مخالفان عمل می‌کرد. به هر حال از آغاز این‌طور به من انتقال داده شد که این نکات را نگه می‌داریم، بعد از اینکه کار به صورت کامل ترجمه شد، یک جلد به عنوان نقدنامه یا اظهارات محققان ایرانی منتشر می‌کنیم. البته در بیان این نکات تحقیق تفصیلی نشد و برای مثال فقط می‌گفتم که این مسئله با عقاید شیعه سازگار نیست.

معارف / امتیازات و چالش‌های «دایره‌المعارف قرآن»/ از رویکرد علمی و غیر جانبدارانه تا آفت مطالعات تطبیقی

پژوهشگر علوم قرآنی در ادامه گفت: در سال 1392 زمانی که جلد اول کتاب منتشر شد، فصلنامه کتاب «ماه دین» برای وزارت ارشاد، شماره 190 خود را به دایرةالمعارف لایدن اختصاص داد و در این فصلنامه، هم تعدادی مقاله سفارش دادند و هم تعدادی میزگرد هم برگزار شد که من هم در قسمت مقالات حضور داشتم و هم قسمت میزگرد. در مقاله‌ای که نوشتم، به تبیین امتیازات و چالش‌های دایرةالمعارف پرداختم. البته این مقاله را بر پایه جلد اول نوشتم،‌ ولی اگر الآن نیز بخواهم یک مقاله‌ای بر مبنای پنج جلد بنویسم فکر نمی‌کنم مقاله‌ام متفاوت باشد، فقط ممکن است مثال‌هایش متنوع شود.

امتیازات دایرةالمعارف قرآن

وی در ادامه به برخی از امتیازات دایرةالمعارف لایدن اشاره کرد و اظهار کرد: اولین امتیاز این اثر، بررسی علمی و غیرجانبدارانه است. این رویکرد کلی اثر است. البته ممکن است مواردی هم وجود داشته باشد که جانبدارانه باشد، چنانکه خودم هم معتقدم برخی قسمت‌ها جانبدارانه است و نمونه‌هایش را هم پیدا کردم. آقای خندق‌آبادی اشاره کردند این اثر بیشتر حول و حوش قرآن‌پژوهی است تا قرآن‌شناسی. این حرف درست است. ضمناً واقعا شخصیت‌هایی که خانم نیل‌ساز معرفی کردند جزء محققان برجسته قرآن و حدیث در غرب هستند. اینها آدم‌هایی هستند که صاحب کرسی هستند و انگیزه‌شان دشمنی با اسلام و مسلمین نبوده است، بلکه درکشان را می‌نوشتند. 

معارف افزود: ممکن است بتوانیم به درک آنها از اسلام ایراداتی بگیریم. بنابراین بنده رویکرد اصلی کار را علمی و غیرجانبدارانه دیدم. در مقایسه با برخی خاورشناسان که انگیزه‌شان تبشیری و دینی است، انگیزه نویسندگان این دایرةالمعارف علمی و غیرجانبدارانه بوده است. دومین امتیاز، تتبع وسیع در منابع اسلامی و غربی است. شما هر کدام از مدخل‌ها را نگاه کنید، منابعش بعد آن نوشته شده است. هر مدخل‌نویس به دو دسته از منابع مراجعه کرده است؛ نخست منابع عربی است که لازمه‌اش این است مدخل‌نگار به زبان عربی مسلط باشد؛ بعداً مدخل‌های غربی از قرآن‌پژوهان پیشین است.

ناظر محتوایی دایرةالمعارف قرآن با بیان اینکه سومین امتیاز این اثر، رویکرد بررسی‌های تطبیقی است، گفت: این کار یک جنبه حُسن و یک جنبه عیب دارد. جنبه حسنش این است که مدخل‌نگار وقتی می‌خواهد حضرت آدم را به روایت قرآن معرفی کند، تصویری از آدم در عهدین در ذهن دارد. موظف هم نیست تصویر عهدینی خود را بیان کند، چون قرار است روایت قرآن را از آدم بگوید، ولی به دلیل اینکه آگاهی‌های عهدینی دارند به اختلافات هم اشاره می‌کند. بنابراین در بسیاری از مدخل‌ها که اقتضا داشته باشد به این مسئله اشاره شده است.

وی افزود: در همین بستر گاهی در کتاب اعتراف‌هایی دیده می‌شود که ارجحیت اسلام بر دین یهود و نصاری یا ارجحیت شیعه بر اهل سنت را اثبات می‌کند و بی‌اینکه مدخل‌نگار ما موظف باشد برتری اسلام را اثبات کند، به این مطلب تصریح می‌کند؛ مثلاً در مدخل قصه‌ها و اسطوره‌ها در قرآن آمده است، هدف از داستان‌ها در قرآن با هدف آنها در عهد عتیق عمیقاً تفاوت دارد. در عهد عتیق از داستان‌ها برای تبیین بخش‌هایی از تاریخ بنی‌اسرائیل استفاده می‌شود، اما در قرآن داستان‌ها جنبه الگویی و تربیتی دارد. ما از این قطعات در این دایرةالمعارف سراغ داریم. همچنین در مدخل امر به معروف آمده است مباحث امامیه جدید درباره بازداشتن از ناپسند، معمولاً نوآورنه‌تر از مباحث اهل سنت است. مؤلف در اینجا برتری شیعه نسبت به اهل سنت را اظهار کرده است.

معارف / امتیازات و چالش‌های «دایره‌المعارف قرآن»/ از رویکرد علمی و غیر جانبدارانه تا آفت مطالعات تطبیقی

معارف در ادامه به چهارمین امتیاز دایرةالمعارف قرآن اشاره و تأکید کرد: امتیاز بعدی کتاب، تحلیل و موشکافی دقیق مطالب است. این مدخل‌ها خیلی تحلیلی است، خیلی مطالب در آنها موشکافی شده است، خیلی دنبال ریشه‌ها رفته‌اند و همین مسئله، مقداری تحلیل‌ها را سنگین می‌کند. به همین دلیل نمی‌توانستم پنجاه صفحه از این کتاب را پشت هم بخوانم و نیاز به استراحت ذهنی داشتم، زیرا این اثر فکورانه است. بعد از این کتاب، دانشنامه قرآن «اولیور لیمن» چاپ شد. شما می‌توانید 50 صفحه از آن کتاب را پشت هم بخوانید، چون جامعه هدفش را عام‌تر گرفته است.

مروری بر چالش‌ها و ایرادات کتاب

عضو هیئت علمی دانشگاه تهران در ادامه به بیان انتقادات خود به این کتاب پرداخت و گفت: به صورت تیتروار، به چند نکته که در محتوای برخی مدخل‌ها بازتاب دارد اشاره می‌کنم. اولین نکته غلبه فرهنگ قرآنی اهل سنت است. اگر ما مصادر شیعه و اهل سنت را مقایسه کنیم، فراوانی با منابع قرآنی اهل سنت است؛ البته نویسندگان این دایرةالمعارف، تصوری از شیعه دارند. شاید صد سال پیش تصوری از شیعه نبوده، ولی در این پنجاه سال اخیر تصوری از شیعه مطرح شده، اگرچه منابع اهل سنت فراوان‌تر و در دسترس‌تر است. برای مثال، در این کتاب مدخلی به نام «بسمله» وجود دارد. در آن مدخل چنین گزارش شده است که روایات متعارضی در منابع وجود دارد که بر پایه آن معلوم نمی‌شود رسول خدا(ص) بسمله را در نماز قرائت می‌کرده یا خیر. ما در ظاهر روایات موجود اهل سنت، این سردرگمی را احساس کنیم، ولی به اعتقاد ما این نسبت قابل نفی است. جالب است در همین مدخل به شیعیان نسبت داده می‌شود که بسمله را در نمازهای خود آهسته و در دل می‌خواندند. اتفاقاً این از مدخل‌هایی است که مؤلف، منابع شیعه را هم دیده است. الآن در کتاب کافی کلینی حدیث صحیحه داریم که راوی می‌گوید من یک ماه پشت سر امام  صادق(ع) نماز خواندم و حتی در نمازهای اخفاتی «بسم الله» را بلند می‌گفتند. پس ایشان هم نسبتش به اهل سنت اشکال دارد و هم نسبت به شیعه.

وی افزود: ایراد دوم کار، سیطره نگاه عهدینی در نگارش است. همان‌طور که اشاره کردم مطالعات تطبیقی یک حسن دارد و یک عیب که به حسن آن اشاره کردم و اکنون می‌خواهم مطالعات تطبیقی را از زاویه دیگری بررسی کنم. اگر کسی بیاید در هر مدخلی اول سابقه عهدینی را بگوید بعد سابقه اسلامی را ذکر کند، اعم از اینکه با هم همسو باشند یا اختلافاتی داشته باشند، یک بُعدش این است که ممکن است القای هم‌عرض‌انگاری بشود. نویسندگان این دایرةالمعارف را متهم نمی‌کنم، ولی همیشه یکی از دغدغه‌های برخی خاورشناسان همین مسئله بوده و کتاب‌هایی با عنوان «ریشه‌های یهودیت قرآن» نوشته‌اند یا یک نفر کتابی نوشته است و پیامبر(ص) را به عنوان یک کشیش معرفی کرده است. می‌خواهم بگویم اگر در هر موضوعی نگاه عهدینی را ذکر کنیم ممکن است مخاطب بگوید که نکند اسلام رونوشتی از عهدین است. به هر حال ممکن است چنین تصوری برای کسی پیش بیاید چون اینها نمی‌آیند اختلافات را بزرگ کنند.

خلط قرآن‎شناسی و فرهنگ‌شناسی

وی ادامه داد: نکته بعدی خلط قرآن‎شناسی، اسلام‌شناسی و فرهنگ‌شناسی مسلمانان است. گاهی این دایرةالمعارف می‌تواند دایرةالمعارفی برای شناساندن فرهنگ مسلمین باشد. بله، هر چیزی از یک جایی به قرآن ربط دارد، ولی وقتی به سنت آموزش قرآن در حبشه، سنت آموزش قرآن در مصر یا ایران می‌پردازیم، وارد فرهنگ‌شناسی اقوام می‌شویم. نکته بعدی این است که ممکن است انس و مداومت با این دایرةالمعارف، ادبیات متفاوتی با تحقیقات مسلمان برای خوانندگان ایجاد کند. به هر حال چون نگاه کتاب، علمی است، گاهی ادبیات آن خارج از قداست‌هایی است که برای ما مسلمانان وجود دارد. از جمله اصطلاحاتی که در این کتاب آمده است می‌توان به «تجربه پیامبران»، «اسطوره پیمان الهی»، «قانون محمدی»، «به کشتن داده» به جای شهادت، «واعظان» به جای روحانیان اشاره کرد.

عضو هیئت علمی دانشگاه تهران با بیان اینکه این ادبیات و اصطلاحات در بلندمدت می‌تواند بر ذهن خوانندگان اثر بگذارد، گفت: نکته بعد، اظهارنظرهای غیردقیق و کلی فاقد ارجاعات علمی است. گرچه ذات این اثر پژوهشی است و مبتنی بر ارجاع به منابع است، اما معنایش این نیست که برای تمام ادعاها سند جزئی ثبت شده باشد. مثلاً در این کتاب ادعا شده مسلمان نمی‌تواند موقع قسم خوردن، به قرآن قسم بخورد و دلیل فقهی برای قسم خوردن به قرآن وجود ندارند. جالب است من چند سال در یک کشور اروپایی زندگی می‌کردم. یکی از فرزندانم آنجا به دنیا آمد، ولی آنها قرآن را به دادگاه آوردند و گفتند به این قرآن قسم بخور که یکسال است اینجا هستی.

معارف در پایان گفت: در دایرةالمعارف‌ها برخلاف مقالات علمی پژوهشی، نویسنده دنبال این نیست یک نظریه را بر نظریه دیگر بچرباند. این ویژگی دایرةالمعارف‌هاست به شرطی که خواننده را سردرگم نکند. در برخی مدخل‌های کتاب، خواننده در مباحث اختلافی سردرگم می‌شود؛ مثلاً در تعیین مصداق ذبیح می‌نویسد که برخی می‌گویند ذبیح اسماعیل است، برخی می‌گویند ذبیح اسحاق است. در همین بحث مدخل‌نگار ما بحث را رها می‌کند، در حالی که با مطالعه دقیق آیات سوره صافات می‌تواند پی برد، ذبیح همان حضرت اسماعیل است. آخرین مطلب هم برداشت‌های نادرست از مفاهیم آیات و روایات است. بالاخره آنها زمینه‌هایی که ما مسلمانان از آنان برخوردار هستیم را ندارند و گاهی در تحقیقاتشان به نتایج متفاوتی می‌رسند که ممکن است نادرست باشد.

انتهای پیام
captcha