به گزارش ایکنا، سوگواری ایام ماه محرم، عزاداری و یادبودهایی است که به مناسبت شهادت امام حسین(ع) و جمعی از یاران باوفای ایشان، که در سال ۶۱ هجری در واقعه کربلا روی داد، انجام میشود. سوگواری برای سیدالشهدا(ع) و دیگر یاران ایشان از روز نخست محرم آغاز میشود و در ظهر عاشورا به اوج خود میرسد.
در غروب و شامگاه عاشورا این سوگواری با عنوان مراسم شام غریبان ادامه پیدا میکند. در روز ۱۲ محرم نیز مراسمی با نام «سوم امام حسین(ع)» برگزار میشود. این مراسم در ۱۶ محرم با نام «هفتم امام حسین(ع)» و ۲۰ صفر با نام «اربعین حسینی» ادامه مییابد.
البته سوگواری برای سیدالشهدا(ع) مختص ماه محرم نیست و در دیگر روزهای سال نیز با توجه به فرهنگ و رسم هر منطقه انجام میشود. مراسم سوگواری سومین امام شیعیان از دیدگاه شیعه اهمیت بسیاری دارد و انجام آن عبادت است. سوگواری محرم علاوه بر ابعاد مذهبی، ابعاد سیاسی و اجتماعی نیز دارد و در ایران همواره خودجوش بوده است و حکومتها برای راهاندازی دستههای عزاداری و برپایی مجالس سوگواری دخالتی نداشتهاند.
ایکنا به منظور بررسی ابعاد مختلف مناسک محرم به سراغ سعید طاووسی، عضو هیئتمدیره دانشگاه علامه طباطبایی رفت. طاووسی در بخش نخست گفتوگو با ایکنا، با اشاره به پیشینه سوگواری در فرهنگ شیعی، در رابطه با چگونگی عزاداری شیعیان در ایام ماه محرم با توجه به شرایط کرونایی حاکم بر کشور و نیز محدودیتهایی که در مورد عزاداری این ایام وجود دارد، به ایراد سخن پرداخت و گفت: اصل عزاداری همراهی مؤمن با مصیبت ولی خدا و حزن و گریستن بر آن مصیبت در جهت نزدیکی با ولی خداست و این امر هیچ محدودیتی برای سوگواری حتی در ایام شیوع کرونا نیز ایجاد نمیکند چرا که این سلوک فردی است که در مناسبتهای مختلف موضوعیت دارد.
وی در بخش دوم این گفتوگو در رابطه با سابقه عزاداری شیعیان برای حضرت سیداشهدا(ع) در ماه محرم و نیز مراسم مربوط به این ایام سخن گفت.
ایکنا ـ ضمن اشاره به سابقه عزاداری در ماه محرم، مقوله سوگواری و عزاداری در تاریخ اسلام و ایران چه مختصاتی داشته است؟
موضوع سوگواری در محرم و عزاداری برای سیدالشهدا(ع) سابقه کهنی دارد و به واقعه عاشورا بازمیگردد. البته اصل عزاداری و سوگواری به معنای گریستن در سوگ آن حضرت را میتوان به آن مقطع رساند، اما شکلگیری مناسک آن بعدها انجام و نهادینه شده است. در روایات متعددی از امامان شیعه(ع) به ویژه امام باقر(ع) و امام صادق(ع) به عزاداری برای سیدالشهدا(ع) تأکید شده است و شواهد تاریخی نشان میدهد که در زمان حیات آن بزرگواران مجلس عزاداری برپا میشد.
یکی از سؤالاتی که امروزه مطرح میشود این است که عزاداری در آن دوره به چه شکلی انجام میشد؟ طبق گزارشها، ترتیب عزاداریها به این صورت بود که مجلسی تشکیل میشد و شاعری به ذکر مرثیه میپرداخت و حتی بانوان، که موقعیت مکانیشان با پردهای از آقایان جدا میشد، صدای شاعران را در فضای باز میشنیدند و همگی ناله سر میدادند. این روند تا دوره امام رضا(ع) تداوم داشت و ایشان به عزاداری برای سیدالشهدا(ع) تأکید میکردند. در خبر مشهوری که ریان بن شبیب از امام رضا(ع) بیان میکند، امام(ع) به وی میفرمایند که اگر میخواهی بر کسی گریه کنی، بر حسین(ع) گریه کن. همچنین، طبق روایتی، امام رضا(ع) از پدر بزرگوارشان امام موسی کاظم(ع) اینگونه نقل میکنند که وقتی ماه محرم میآمد، کسی پدرم را خندان نمیدید تا عاشورا که روز عزای سیدالشهدا(ع) بود.
این روایت که به امام رضا(ع) میرسد، به طور خاص زمینهساز شکلگیری عزاداری دهه ماه محرم بوده و از دوران متقدم و زمان اهل بیت(ع) به بعد هیچ عزاداری 10 روزهای جز دهه ماه محرم وجود نداشته است. سپس فرهنگ عزاداری شیعی با محدودیتهایی ادامه پیدا میکند تا اینکه در دوره آل بویه که پادشاهان شیعیمذهب بودند و در ایران و عراق قدرت داشتند، عزاداری حالت رسمی یافت. به این معنا که به دستور معزالدوله دیلمی در روز عاشورا بازارها تعطیل و عزاداری همراه با آداب و رسومی از جمله دستهروی در خیابانها انجام میشد که این سنت تا به امروز به جا مانده است.
طبق گزارشها، ترتیب عزاداریها به این صورت بود که مجلسی تشکیل میشد و شاعری به ذکر مرثیه میپرداخت و حتی بانوان، که موقعیت مکانیشان با پردهای از آقایان جدا میشد، صدای شاعران را در فضای باز میشنیدند و همگی ناله سر میدادند
بنابراین، دوران آل بویه دوره رسمی کردن فرهنگی است که وجود داشت و فقط در این دوره فرصت بیشتری برای بروز یافت. این فرهنگ در قرون بعدی ادامه پیدا کرد. البته عزاداری ماه محرم فقط محدود به شیعیان نبوده است، اما شیعیان بسیار بیشتر به آن بها میدادند. در میان اهل سنت نیز دو نگاه به مقوله عزاداری محرم وجود داشته است. نگاه اول، همراهی با عزاداری شیعیان بود؛ برای مثال در قرن ششم اهل سنت در ری مجالس عزای باشکوهی را برپا میکردند. نگاه دوم، تقابل و ایجاد جایگزینی در برابر عزاداری شیعیان بود. به همین دلیل برخی از اهل سنت برای رقابت و مبارزه با شیعیان، در روز قتل مصعب بنزبیر عزاداری میکردند.
این دو نگاه همواره در طول تاریخ در میان اهل سنت وجود داشت، اما نگاه و جریانی که همراه و همسو با شیعه باشد، ظهور بیشتری پیدا میکند. برای مثال از دوره تیموریان که سنیمذهب بودند، اخبار برگزاری مجالس باشکوه عزاداری ماه محرم گزارش شده است و تیموریان، که از آنان میتوان به بانو گوهرشاد و شاهرخ اشاره کرد، سنیمذهبان محب اهل بیت(ع) بودند. در دوره صفوی نیز به سبب رسمی شدن مذهب شیعه در ایران، مجالس عزاداری به صورت کمی و کیفی گسترش یافت و با برداشته شدن موانع و محدودیتها، شاهد گسترش مراسم عزاداری هستیم. این روند تا دوره قاجار تداوم داشت و در این دوره برای عزاداری سیدالشهدا(ع)، تعزیه ظهور یافت و شاه نیز در مراسم تعزیه شرکت میکرد و درباریان، بزرگان، اشراف و مردم عادی نیز در آن حضور داشتند. در تکیه دولت، که محل اصلی برگزاری تعزیه در دوره قاجار بود، بانوان در صفوف اول و گرداگرد سکوی تعزیه مینشستند و آقایان پشت سر آنها حضور داشتند و فرهنگ تعزیه اقشار جامعه را جذب کرد.
در دوره پهلوی اول به دلیل غربگرایی رضاشاه، با برپایی مراسم سوگواری ماه محرم مقابله میشود. البته این دوران نیز دیری نپایید؛ چنانکه در دوره پهلوی دوم مجالس عزاداری به راحتی برگزار میشد. بنابراین، عزاداری بخش انکارناپذیر تاریخ تشیع است و این آئین چنان مهم، گسترده و هویتساز است که نشناختن و مطالعه نکردن آن به منزله از دست دادن بخش مهمی از تاریخ و هویت شیعی و نشناختن تشیع است. اگر بخواهیم دو مقوله را به عنوان عناصر هویتی شیعه مطرح کنیم، باید به عزاداری و زیارت اشاره کنیم و این مقولهها مختص شیعه نیست، اما در مذاهب دیگر چنین جایگاهی ندارند.
ایکنا ـ برخی افراد نقدهایی را در مورد باورهای رایج در تاریخ سوگ شیعی و اصالت این مراسم بیان میکنند. چه قسمتهایی از عزاداری شیعی دارای اصالت است؟
چنین نگاهی به عزاداری شیعی به ویژه با کتاب «تشیع علوی و تشیع صفوی» مرحوم دکتر شریعتی رشد پیدا کرد؛ برای مثال صفویه تشیع سرخ را به تشیع سیاه تبدیل و برخی از آئین و رسوم مختلف را وارد آن کردند. امروزه مشخص شده است که اینگونه نگاهها، دقیق و مبتنی بر تاریخ نیست. اصل عزاداری توصیه و تأکید ائمه(ع) بود و در روایات متعددی از اهل بیت(ع) هم بر عزاداری برای امام حسین(ع) و هم بر زیارت آن حضرت تأکید شده و در روایتی از امام باقر(ع) آمده است: «اگر نتوانستید به زیارت سیدالشهدا(ع) بروید، با خانواده خود برای امام حسین(ع) گریه کنید.»
بنابراین، اینکه برخی افراد آئین و مراسم عزاداری را هدف قرا میدهند و میگویند که اینها زائیده دوره صفوی است، مبنای درستی ندارد و دقیق نیست؛ چراکه پژوهشها نشان میدهد که سابقه برخی از این مراسم به پیش از صفویه یعنی آل بویه یا ایلخانان میرسد. البته ممکن است عدهای بگویند که برگزاری آن ربطی به دوره صفوی و ... ندارد و ساخته و پرداخته ذهن شیعیان بوده و مندرآوردی است؛ در حالی که باید دقت کنیم که جنبههایی از مراسم عزاداری عرفی است، یعنی وقتی در شرع به ما دستور عزاداری داده شده، لزوماً دستوری برای شکل و نحوه برگزاری مراسم داده نشده است.
مسئله مهم در عزاداری، صدق آن و تعظیم شعائر است. برای مثال طبق تحقیقی که درباره پوشیدن پیراهن مشکی در ایام عزاداری انجام شده، در کتاب مقتل امیرالمؤنین(ع) آمده است که وقتی امام علی(ع) به شهادت رسیدند، امام حسن(ع) که میخواست خبر شهادت ایشان را اعلام کند و برای مردم خطبه بخواند، با پیراهن مشکی به میان مردم آمد. مرحوم منذر نیز در کتابی با عنوان «سیاهپوشی در سوگ ائمه نور» به این موضوع اشاره کرده است. چنانچه چنین روایاتی از ائمه(ع) وجود نداشت، همین که بنا به عرف جامعه، مشکی پوشیدن به نماد عزاداری برای اهل بیت(ع) تبدیل شده، مصداق تعظیم شعائر است.
شباهت مراسم عزاداری به یکدیگر دلیلی بر اقتباس آنها نیست. اصل عزاداری در تشیع ریشهدار است، اما احتمال دارد که شکل عزاداری بومی شود و بدین ترتیب احتمال شباهت وجود دارد
بنابراین در مقوله عزاداری، اصالت مهم است و مراسم مختلف عزاداری همچون زنجیرزنی ممکن است که از معصوم(ع) نرسیده باشد اما اینکه بگوییم انجام چنین مراسمی اصیل و جایز شمرده نمیشود درست نیست؛ چراکه این برنامهها عرفی است. همچنین جنبههای بومی عزاداریها مهم است. امروزه نوع برپایی مراسم عزاداری در شهرها و مناطق مختلف کشور با هم تفاوت دارد که اشکالی ندارد، اما به این معنا نیست که هر چیزی دیگری به نام عزاداری به این مراسم وارد شود، زیرا برخی موارد صدق ندارند. همچنین، برخی مراسم همچون قمهزنی، آسیب رساندن به جسم و استفاده از آلات موسیقی در مراسم ممکن است محل اشکال واقع شوند که مراجع باید اعمال نظر کنند، اما اینکه گفته میشود که آئین عاشورا از سوی صفویه ایجاد شد و باید آن کنار بگذاریم، هیچ منطق و برهانی ندارد.
اشکالی دیگری که ممکن است برخی افراد مطرح کنند این است که آئین عزاداری محرم برگرفته از آئین ایران باستان مانند سوگ سیاوش است. باید گفت که شباهت مراسم به یکدیگر دلیلی بر اقتباس آنها نیست. اصل عزاداری در تشیع ریشهدار است، اما احتمال دارد که شکل عزاداری بومی شود و بدین ترتیب احتمال شباهت وجود دارد؛ چراکه به ذوق و سلیقه مردم بستگی دارد. امروزه رویکردهای حذفی، که قصد دارند آئین بومی را در مراسم عزاداری کنار بزنند، ناشی از درک نادرست افراد است.
انتهای پیام