محورِ وحدت را گم کرده‌ایم و هرکسی خودش را محور وحدت می‌داند
کد خبر: 4006579
تاریخ انتشار : ۲۸ مهر ۱۴۰۰ - ۱۰:۳۶
مرتضی جوادی آملی:

محورِ وحدت را گم کرده‌ایم و هرکسی خودش را محور وحدت می‌داند

حجت‌الاسلام والمسلمین مرتضی جوادی آملی بیان کرد: علت اینکه وحدت را پیاده نکردیم این است که محورِ وحدت را گم کرده‌ایم و هرکسی خودش را محور وحدت می‌داند. سُنی خود را محور وحدت می‌داند و شیعه خودش را. اما در فضای وحدت، جریان «من» معنا ندارد و آنکه اصل است جریان «ما» است و همه باید به اسلام و آموزه‌های وحیانی و سنت پیامبر(ص) بیندیشیم.

به گزارش ایکنا، حجت‌الاسلام والمسلمین مرتضی جوادی آملی، رئیس بنیاد بین‌المللی علوم وحیانی اسرا و مدرس حوزه و دانشگاه، صبح امروز، 28 مهر در همایش وحدت اسلامی به ایراد سخن پرداخت که در ادامه متن آن را می‌خوانید؛

رسول خدا(ص) به عنوان رسول رحمت برای همه عوالم هستی، خصوصاً انسان‌ها و جوامع اسلامی مبعوث شده است و در قرآن هم فرمود: «وَ مَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا رَحْمَةً لِلْعَالَمِينَ». همه عوالم هستی خصوصا انسان‌ها در وجود رسول خدا(ص) رحمت الهی را مشاهده می‌کنند و خدا هم از این قبله هستی، همه کمالات را برای بشر به ارمغان آورده است.

دو کار مهم رسول خدا(ص)

دو کار از شئونات رسول خدا(ص) است؛ یکی اینکه «الخاتم لما سبق» و دومی «الفاتح لما غلق» است. این دو در نهج‌البلاغه آمده است. پیشینه انسان تا قبل از وجود رسول خدا(ص) بسیار تیره بود و براساس تحریفاتی که ادیان داشتند و انحرافاتی که در جوامع وجود داشت، جریان رسالت و نبوت در تیرگی بود و دین‌ها هم در دست مستأکلان به دین قرار گرفت و مسیری که مسیحیت و یهودیت آن زمان طی می‌کردند، در جهت انحراف دین بود و کفار و مشرکین هم حضور داشتند.

بنابراین، آشفتگی و قتل و غارت، فضای فکری و فرهنگی عصر قبل از پیامبر اسلام(ص) بود. پیامبر(ص) با آمدنش همه این نگرانی‌ها را کنار زد و با وجودش، رحمت را برای جامعه به ارمغان آورد و نظام‌های دینی را تثبیت کرد. قرآن آمد تا جریان حضرت عیسی(ع) و حضرت موسی(ع) و انبیاء(ع) دیگر را برای جامعه بشری روشن کند و نشان داد که انبیاء(ع) در جهت اراده پروردگار زندگی کردند تا مردم در زندگی خود سعادتمند شوند. آنچه موسی(ع) آورد در مقابل فرعونیان بود و آنچه ابراهیم خلیل(ع) آورد در برابر نمرودیان بود.

 بنابراین، اینها ایستادند و جریان توحید را حاکم کردند. اینها خدماتی بود که در گذشته قبل از رسول خدا(ص) از درگاه وحی و قرآن کریم و حکیم ما آشکارا و روشن شد و خدمت بزرگی که رسول خدا(ص) به بشریت کرد این بود که «الخاتم لما سبق» بود؛ یعنی گذشته را نورانی کرد و برای آینده نیز مسیر روشنی را جلوی پای انسان‌ها نهاد و در سایه اخوت، امنیت و صلح را برای انسان‌ها به نحوی قرار داد که دیگر مشکلات سیاسی، اجتماعی و ... ، باعث نشود که جامعه در خطر قرار بگیرد.

در سوره مبارکه اعراف، وقتی وضعیت رسول خدا(ص) را بیان می‌کند می‌گوید: «الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الْأُمِّيَّ الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكْتُوبًا عِنْدَهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِيلِ يَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنْكَرِ وَيُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّبَاتِ وَيُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبَائِثَ وَيَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالْأَغْلَالَ الَّتِي كَانَتْ عَلَيْهِمْ فَالَّذِينَ آمَنُوا بِهِ وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَاتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِي أُنْزِلَ مَعَهُ أُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ». این خصوصیاتی که رسول خدا(ص) برای بشریت به ارمغان آورد این بود که سختی‌ها را از جامعه بشری برداشت و آنها را با خوبی‌ها آشنا کرد و توصیه فرمود و آنها را نسبت به زشتی‌ها آشنا کرد و نهی فرمود و جامعه رابه سمتی برد که باهم باشند و جامعه انسانی شایسته بسازند. فرمود: «كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَلَوْ آمَنَ أَهْلُ الْكِتَابِ لَكَانَ خَيْرًا لَهُمْ مِنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَأَكْثَرُهُمُ الْفَاسِقُونَ» که دستاوردهای بزرگی است که انبیای الهی و خصوصاً رسول خدا(ص) آورده است.

پرسش مهم انسان مدرن در قبال انبیاء(ع)

یکی از پرسش‌های انسان مدرن این است که انبیاء(ع) چه کرده و چرا باید از آنها تبعیت شود؟ انبیاء(ع) کسانی‌اند که از درگاه الهی برای هدایت بشر آمده‌اند و رسالتشان را در جهت صلح و اخوت و برادری قرار دادند و این تعالیم ارزشمند وحیانی از این حیث است که در سایه عدل و داد برای یکدیگر باشند و سامان یابند و خدماتشان را در مسیر سعادت جامعه به کار بگیرند. در آیه دیگری هم فرمود: «لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ»، هدف عام همه انبیاء(ع) این است که جامعه به قسط و عدل راه یابد و جامعه‌ای که عدالت را سرلوحه کارش قرار داد از امنیت برخوردار است. یکی از عمده‌ترین کارهایی که پیامبر(ص) انجام داد تبدیل عداوت به دوستی و برادری بود.

نکته دیگر اینکه، یک بحث داریم که زیست مسالمت‌آمیز است و حقوق بشری است اما در فضای دینی و زندگی شیعه و سنی، مسئله فراتر است و تعامل و زندگی آمیخته باهم و از یکدیگر بهره‌بردن و زندگی مشترک انسانی برای تعالی روح انسانی مطرح است؛ بنابراین آنچه به عنوان اخوت اسلامی مطرح می‌شود، بسیار شریف است. خدای عالم به برکت رسول خدا(ص) عداوت و دشمنی را تبدیل به دوستی کرد. خداوند فرمود اگر آنچه در زمین و آسمان است تبدیل به طلا و نقره کنی و به آنها بدهی، بین جان‌های آنها الفت حاصل نمی‌شود اما این الفت را خداوند به برکت رسول خدا(ص) به جامعه اسلامی اهدا کرد و این برترین نعمتی است که یک جامعه می‌تواند داشته باشد.

جامعه پراکنده خیر نمی‌بیند

جامعه پراکنده‌ای که خصومت داشته باشد هرگز خیر نمی‌بیند و به کمال نمی‌رسد. ممکن است برخی‌ها به یک سلسله منافع زودگذر برسند اما کلیت جامعه بهره‌ای نخواهد برد. رسول خدا(ص) این الفت و صمیمیت را بر جامعه انسانی هدیه کرد؛ چون انسانی که در کنار انسان دیگر نتواند یک زیست شایسته داشته باشد قطعاً عداوت و خصومت، کار را بر همگان سخت خواهد کرد؛ بنابراین خداوند در قرآن می‌گوید دستور بده که جامعه به تنازع و برخورد و تخاصم کشیده نشود که آن قدرت و ابهت و اعتبار اجتماعی شما در سایه اختلاف و تنازع از بین می‌رود.

رسول خدا(ص) وقتی هجرت فرمودند، قبل از اینکه دستور مسجدسازی بدهند، فرمودند: در راه دین، اخوت و برادری را تجربه کنید. از این‌رو هرکسی که نزدیک به دیگری بود برادر شدند و تا زمان مرگ هم این اخوت بود و علی بن ابی طالب(ع) به عنوان برادر پیامبر(ص) انتخاب شد. این برادری از جایگاه قرآن آمده است و بشر هرگز به این فضا و جریان اخوت و برادری ایمانی که وحدت و صلح و صفا ایجاد می‌کند و در سایه این اخوت نگرانی‌ها کنار می‌رود، نمی‌‎رسد این برادری باعث می‌شود که اگر انسان در شرایط سختی قرار گرفت، کمک‌ها انجام شود؛ بنابراین این دستاوردها بسیار ارزشمند است.

وحدت یعنی اینکه جوامع یا یک جامعه براساس یک محور واحد کنار هم جمع شوند. نمی‌توانیم امور مختلف داشته باشیم و بگوییم می‌خواهیم وحدت داشته باشیم. یک وحدت اعتباری که چند نفری بخواهند کنار هم زندگی کنند و ارتباطی باهم نداشته باشند، حقیقی نیست اما دین یک وحدت حقیقی آورده که در سایه آن، جامعه متفق است. ما اگر چند میلیون نفر را داشته باشیم که نسبت به یکدیگر تعاطف و تعامل نداشته باشند و از یکدیگر بهره نبرند و خوبی‌ها را به یکدیگر منتقل نکنند و منافع را جذب نکنند و مضار را دفع نکنند، گرچه کنار هم هستند اما بهره اجتماعی آنها صفر است. جامعه‌ای براساس وحدت زندگی می‌کند که تعامل و تعاطف را داشته باشند و هر کدام نسبت به یکدیگر احساس تعهد کنند.

اگر در یک جامعه دانشگاهی، بخشی از دانشجویان نتوانند به دلیل مسائل مالی به درسشان امیدوار باشند و این جامعه در قبال دانشجویان احساس تعهد نکند، اینها اخوت ندارند. معنای اتحاد، تعامل است. اگر پنج انگشت هم باهم متحد نباشند، کوچک‌ترین بار را نمی‌توانند بردارند؛ بنابراین نیازمند یک وحدت حقیقی هستیم که جامعه را به‌هم نزدیک می‌کند و نزاع را به وجود نمی‌آورد و باید بدانیم که ما یک امت واحده اسلامی داریم که این امت در کنار هم، می‌روند تا اهداف انبیاء الهی را محقق کنند.

علت اینکه وحدت را پیاده نکردیم این است که محورِ وحدت را گم کردیم و هرکسی خودش را محور وحدت می‌داند. سُنی خود را محور وحدت می‌داند و شیعه خودش را. اما در فضای وحدت، جریان «من» معنا ندارد و آنکه اصل است جریان «ما» است و همه باید به عنوان اسلام و آموزه‌های وحیانی و سنت پیامبر(ص) بیندیشیم، وگرنه هرکسی بخواهد بگوید من محور وحدت هستم، شدنی نیست و باید کاملاً وحدت اسلامی را حقیقی بدانیم و محور وحدت را پیامبر گرامی اسلام و قرآن بشناسیم.

انتهای پیام
captcha