زیارت پرنور عاشورا از ناحیه مقدسه ربوبی صادر شده است؛ بنابراین زیارت عاشورا، حدیث قدسی است و نسبت به سایر زیارات امتیاز دارد. از دیدگاه شیعه، آیین اسلام دو رکن مهم و بنیادین دارد: یکی تولّی و دیگری تبّری؛ یکی محبت به پیامبر و اهل بیت (علیهم السلام) و دیگری بغض و کینه دشمنان آن پاکسیرتان. ضرورت این دو اصل مهم، از دیدگاه عقل و همچنین از منظر نقل، آنچنان واضح و روشن است که با درنگی کوتاه در ساحت خرد و با مراجعهای اندک به منابع اصیل اسلامی؛ آیات کریمه قرآن، روایات نبوی و سخنان اهل بیت (علیهم السلام) جای هیچ تردیدی در آن باقی نمیماند.
از جمله منابع بسیار مهم که این دو اصل را از دیرباز به شیعیان آموخته، زیارت نورانیِ عاشوراست. در این زیارت در فقرههای متعددی، به برائت از دشمنان اهل بیت (علیهم السلام) تصریح شده است.
خبرگزاری ایکنا در آستانه اربعین حسینی، سلسله درسگفتارهایی با عنوان
«زیارت عاشورا از آغاز تا امروز» تهیه و تولید کرده است.
حجتالاسلام والمسلمین سیدمهدی محمودی عاشورا پژوه و نویسنده کتابی با همین عنوان در این سلسله گفتار به بررسی اسناد زیارت عاشورا، مضامین و محتوای این زیارت ارزشمند پرداخته است. در این مجال،
بخش بیست و دوم این درسگفتار را میخوانیم و میبینیم:
در گفتار پیشین عرض کردم: فقره پایانی زیارت عاشورا در کتاب ارزشمند کاملالزیارات به شکل دیگری نقل شده و به نظر میرسد در این کتاب، تقیه رخ داده است. این تقیه یا از ناحیه خود ابن قولویه است و یا از سوی راوی این کتاب یعنی بوشنجی و یا از سوی کسانی است که آن را استنساخ کردهاند؛ اما به هر حال این تقیه رخ داده و شواهدی دارد؛ در گفتار پیشین یکی از دو شاهد درونی را عرض کردم؛ در اینجا به دومین شاهد میپردازم:
در عبارات پایانی در کامل الزیارات میخوانیم: «اللهم خص اول ظالم ظلم آل نبیک باللعن ...»؛ در این عبارات، اشکال بلاغی وجود دارد؛ زیرا در آغاز یک شخص مورد لعن و نفرین قرار میگیرد؛ سپس همه ستمکنندگان به آل پیامبر(ع) از اولین تا آخرین مورد لعن قرار میگیرند؛ یعنی ابتدا یک لعن خاص و سپس لعن عام و فراگیر؛ دوباره لعن، خاص میشود: «اللهم العن یزید و اباه»؛ همچنین دوباره با عبارت: «و آل مروان و بنی امیة قاطبة الی یوم القیامة»، عام میشود.
این نحوه ترکیب در ادب عربی دارای بلاغت نیست؛ یعنی ترکیبی ابتدا خاص، دوباره عام و سپس خاص و دوباره عام! عرب اگر بخواهد بلاغت را رعایت کند و فصیح سخن بگوید، یا ابتدا عامها را و سپس خاصها را یاد میکند و یا ابتدا خاصها را میآورد و سپس عامها را. توجه داریم که این اشکال بلاغی در زیارت عاشورای مصباح المتهجد به چشم نمیخورد.
با وجود این اشکالهای درونی، نمیشود این عبارتها از امام(ع) صادر شده و حدیث قدسی باشد؛ بنابراین به نظر میرسد در این بخش از زیارت عاشورای کاملالزیارات تصرفی رخ داده است.
نکته مهم دیگری که باید تأکید کنم این است: برخی ممکن است بگویند: آنچه شما درباره تقیه عالمان شیعه در زیارت عاشورا گفتید، همگی احتمالات است و به صورت یقینی اثبات نمیشود که مثلا شیخ طوسی، علامۀ حلی، تمیمی سبزواری و ابن قولویه تقیه کرده باشند.
در پاسخ عرض میکنم: ما نیازی به اثبات یقینی تقیه از سوی این عالمان نداریم؛ همین مقدار که احتمال عقلایی در تقیه این بزرگواران مورد پذیرش قرار گیرد، برای بحث ما کافی است. اگر احتمال عقلایی دهیم گه این بزرگواران، تقیه کردهاند، آنگاه نقلشان از اعتبار و اصالت ساقط میشود.
کسانی که تأکید دارند: زیارت عاشورا را از کاملالزیارات بخوانید، زیرا معتبرتر و کهنتر است؛ البته ما هم در قدمت و اعتبار کاملالزیارات اشکالی نداریم؛ اما اگر احتمال تقیه پیش آمد، آنگاه نقل این کتاب در موضع احتمال تقیه از اعتبار ساقط خواهد شد. کسانی که اصرار میورزند ما نقل نقاش رازی و یا ابن قولویه در کاملالزیارات را مورد توجه قرار دهیم، ابتدا باید بتوانند احتمال عقلایی وقوع تقیه در این دو کتاب را نفی کنند تا اینکه این نقلها دارای اعتبار باشد و ما آن را در قرائت زیارت عاشورا مورد توجه قرار دهیم.
انتهای پیام