به گزارش خبرنگار ایکنا، نشست راهبردی نقد و بررسی «تقریب مذاهب اسلامی در ایران» امروز چهارشنبه 28 مهرماه با حضور نخبگان و اندیشمندان اهلسنت از سوی مدرسه راهبری علم و عمل و به همت سازمان تبلیغات اسلامی استان تهران برگزار شد.
معرفی مناطق و شهرهای سنینشین ایران بخش اول این نشست بود که در ابتدا مصطفی ذوالفقارطلب، استاد دانشگاه تهران و مشاور ویژه رئیس جمهور در امور اهل سنت از منطقه تالش به معرفی اهل سنت منطقه گیلان پرداخت و گفت: به لحاظ مذهبی اهل سنت، این منطقه شافعیمذهب هستند. تالشیها بر خلاف تمام مذاهب فقهی اهل سنت، ازدواج ترکیبی زیاد دارند و در این منطقه بسیار شاهد ازدواج بین شیعیان و اهل سنت هستیم. یعنی مذهب به عنوان عنصر ازدواج بر خلاف برخی از استانها مطرح نیست.
وی ادامه داد: تالشیها زبان خاص خود را دارند. در رضوانشهر که 70 هزار نفر جمعیت دارد، 60 درصد اهل سنت هستند، اما حتی یک مسجد اهل سنت هم وجود ندارد؛ هر چند من قائل به تفکیک مساجد نیستم. قبل از انقلاب در تالش مرکزی، اهل سنت فراوان بود، اما به دلیل مهاجرتپذیر بودن از شهرهای اطراف، ترکیب مذهبی تغییر کرده است. آستارا نیز 91 هزار نفر جمعیت دارد و گفته میشود 20 درصد اهل سنت است.
ناصرقلی سارلی، استاد دانشگاه و فعال اهلسنت ترکمن صحرا نیز در خصوص اهل سنت این منطقه، گفت: ترکمنهای ترکمنصحرا فقط در استان گلستان نیستند، بلکه در شمال استان خراسان شمالی هم ترکمن داریم؛ یعنی تمام مناطق مرزی این منطقه ترکمننشین هستند. نیمی از جمعیت این استان را ترکمنها تشکیل میدهند که همه اهل سنت هستند، و بقیه جمعیت از قومیتهای مختلف از جمله فارس، آذریهایی که از سراب مهاجرت کردهاند، جمعیتی از استان سمنان و قزلباشان ترک هستند.
وی ادامه داد: اهل سنت ترکمنصحرا از نظر فقهی پیرو ابوحنیفه(حنفی مذهب) هستند و ازدواج درونقومی دارند که ربطی به مذهب ندارد. کما اینکه در آن منطقه جمعیتی بلوچ داریم که سنی و حنفی هستند که ازدواجی بین آنها و مردم ترکمن رخ نمیدهد. البته هیچ منع مذهبی در خصوص ازدواج با تشیع وجود ندارد و این مسئله ویژگی قومی است.
مجتبی قادری، فعال اجتماعی و تقریب مذاهب اهلسنت خراسان رضوی نیز گفت: خراسان رضوی 33 شهرستان دارد که شش یا هفت شهر آن به صورت تلفیقی از اهل سنت و شیعه تشکیل شده است.
وی ادامه داد: بزرگترین شهرستانی که از جمعیت اهل سنت و شیعه تشکیل شده، تربت جام است که 240 هزار نفر جمعیت دارد و 65 تا 70 درصد جمعیت این شهر اهل سنت هستند. بعد شهرستان خاف است که 80 درصد آن اهل سنت است و 80 درصد مردم شهر تایباد نیز اهل سنت است. شهرستان صالح آباد که تازه تأسیس است نیز 80 درصد اهل سنت دارد و 50 درصد جمعیت سرخس اهل سنت است. البته جمعیت قابل توجهی از اهل سنت نیز در مشهد ساکن هستند.
قادری با اشاره به حضور اهل سنت در خراسان شمالی، گفت: در شهرستانهای استان خراسان جنوبی نظیر بیرجند، زیرکوه، سربیشه، و ... اهل سنت حدود 30 درصد دارند. مذهب اهل سنت خراسان حنفی و زبان مردم فارسی است. از لحاظ جایگاه استان خراسان رضوی یکی از استانهای قوی، پرجمعیت و پرنفوذ است و وجود مقدس امام رضا(ع) و آستان قدس رضوی نقش محوری در این منطقه دارد و در سه تا چهار سال اخیر دفتر امور اهل سنت در نمایندگی ولی فقیه فعال شدند و جلسات امیدوارکنندهای برگزار شده است و مردم این منطقه اشتراکات زیادی با آن سوی مرز (مردم کشورهای افغانستان و ترکمنستان) دارند.
مولوی عبدالغنی موحد، استاد حوزه علمیه سیستان و بلوچستان نیز در خصوص اهل سنت این منطقه، گفت: استان سیستان و بلوچستان سه میلیون نفر جمعیت دارد و از پهناورترین استانهای کشور است که 16 شهرستان دارد. 70 تا 75 درصد جمعیت استان از لحاظ مذهبی اهل سنت هستند. شهر زابل با پنج شهرستان کنار آن 40 تا 45 درصد جمعیت اهل سنت را دارد و اهل تسنن این منطقه عموماً بلوچ هستند. شهر زاهدان که مرکز استان است نیز جمعیت اهل سنت بیشتری دارد.
وی ادامه داد: بلوچها همه حنفی هستند. تمام مرز پاکستان با این استان هممرز است و از قدیمالایام اکثر افراد برای تحصیل علوم دینی به پاکستان میرفتند. برخلاف آنچه برخی از افراد و رسانهها مطرح میکنند، پیوند و ارتباط قوی بین مردم این منطقه وجود دارد و اختلافی بین بلوچ و فارس و شیعه و سنی وجود ندارد.
جمال اسماعیلی، مسئول هیئت اجرایی جمعیت دعوت و اصلاح نیز گفت: در غرب کشور سه استان کرمانشاه، آذربایجان غربی و کردستان دارای ترکیب قومی کرد، ترک و ... است که کردها اغلب سنی هستند و اکثر ترکها شیعه، البته در ارومیه جمعیت ترک حنفی داریم. در آذربایجان غربی پیروان مسیحیت و کلیساهای بزرگ فعال داریم و حدوداً پنج درصد جمعیت مسیحی هستند.
وی ادامه داد: در کرمانشاه همه کرد هستند و درصد ترکها کم است. 40 درصد سنی و 60 درصد شیعه هستند و در کردستان 85 درصد سنی و بقیه شیعه هستند. این سه استان با سه کشور هممرز است و مساجد و مدارس علوم دینی به صورت جدی وجود دارد. همبستگی بین مردم این منطقه و ارتباطات قومی، خویشاوندی و ... وجود دارد. البته اوایل انقلاب درگیری مختصری وجود داشت که برطرف شد و بعد از انقلاب درگیری نداشتیم. چند ماه قبل در نقده مشکلی پیش آمد که با درایت مردم و بزرگان حل شد.
ایوب شافعیپور، نویسنده و استاد فقه شافعی در دانشگاه هرمزگان نیز در خصوص اهل سنت جنوب، گفت: اهل سنت جنوب در سه استان هرمزگان، فارس و بوشهر ساکن هستند و جزو اولین افرادی هستند که اسلام آوردند و حتی اسلام آوردن آنها در زمان پیامبر(ص) رخ داده و حضور صحابه در این منطقه مؤید این مسئله است.
وی ادامه داد: هرمزگان بیشترین اهل سنت جنوب را دارد و نصف مردم این استان اهل سنت هستند. مذهب غالب مردم جنوب شافعی است و از قرن ششم جنوب ایران شاهد پیوند فقه شافعی و تصوف بوده است. زبان مردم جنوب ایران به جز اقلیت عرب، در اصل لهجه است، نه زبان.
شافعیپور عنوان کرد: فعالیتهای دینی این منطقه تأثیر زیادی بر دینداری اعراب سواحل جنوب داشته و علمای بزرگ این مناطق در مدارس جنوب درس خواندهاند و مدارس علوم دینی در مناطق جنوبی نقش مهمی در ترویج دینداری داشتهاند. جزیره قشم نیز بیشترین سرانه مسجد در ایران را دارد. اهل سنت جنوب قومیت خاصی ندارند و خود را فارس میدانند.
در بخش دوم این نشست، آسیبشناسی روند تقریب در جمهوری اسلامی مطرح شد.
مصطفی ذوالفقارطلب، استاد دانشگاه تهران و مشاور ویژه رئیس جمهور در امور اهل سنت در ادامه این نشست به بررسی آسیبهای تقریب در کشور پرداخت و گفت: اصل تقریب یک ضرورت برای امت اسلامی به خصوص جمهوری اسلامی است، چرا که در ایران اقوام مختلف زیست میکنند و عدم توجه به این مسئله موجب بروز مشکل در ایران میشود، به ویژه اینکه اهل سنت نماینده اکثریت مسلمانان جهان هستند.
وی عدم وجود راهبرد برای مقابله با جریانات افراطی شیعه را یکی از آسیبهای تقریب برشمرد و گفت: ممکن است راهبرد برای مقابله با افراطیگرایی سنی وجود داشته باشد، اما برای افراطیگرایی تشیع وجود ندارد. انسانها نسبت به دین، مذهب و قومیت خود پایبندی خاصی دارند و در نتیجه هر کس که با این اعتقاد مقابله کند، با عکسالعمل مواجه میشود.
مشاور ویژه رئیس جمهور در امور اهل سنت ادامه داد: جریانهای افراطی شیعه از قبل وجود داشته و فعالیت دارند. این افراد نه در ساختار رسمی، حزبی یا ساختار نظام، بلکه به عنوان یک مسئول تصمیمگیر موجب میشوند راهبردهای تقریبی و وحدتی که نظام به آن قائل است، تعطیل شود یا ریزش کند.
وی هشدار داد: وقتی یک روضه خوان یا سخنران علیه مقدسات اهل سنت سخنرانی میکند، به هزینههای حرفهای خود توجه نمیکند. البته بعداً عکسالعملهایی علیه او بروز میکند اما قبل از اینکه عکسالعملی نشان داده شود، باید راهبردی برای پیشگیری وجود داشته باشد. باید یک منبع تصمیمگیر، یک تصمیم راهبردی اتخاذ کند. مثلاً به عنوان قانون ابلاغ شود که هر کس به مقدسات اهل سنت یا هر مذهب دیگری اهانت کند، مجازات میشود.
ذوالفقارطلب ادامه داد: در تمام قوانین نظری و قوانین بالادستی ایران تقریب و وحدت بین مذاهب اسلامی اصل شناخته شدهای است و در مسائل نظری، صددرصد مبانی وحدتی وجود دارد، اما عدم وجود راهبرد خاص برای مقابله با جریانهای افراطی شیعه به کشور صدمه وارد میکند.
وی جزیرهای بودن نهادها و وزارتخانههای مرتبط با اهل سنت را از دیگر آسیبها برشمرد و گفت: ما حدود 10 نهاد مرتبط با اهل سنت داریم، اما همین نهادها با اینکه در مورد مذاهب و اقوام کار میکنند، با هم ارتباط ندارند.
این استاد دانشگاه اطلاعرسانی غلط به مراجع شیعه در مورد اهل سنت را از دیگر مشکلات دانست و گفت: مراجع شیعه در نزد امامیه جایگاه بالایی دارند. مراجع قابل احترام هستند، اما بعضا اطلاع غلط به مراجع دینی داده میشود؛ این حقیقت است که وقتی مرجعی به استانداری نامهای بنویسد کار تمام است. عدهای از افراد پیش مرجع میروند و میگویند اهل سنت در حال افزایش است و شیعه در خطر است و همین موجب میشود در مورد تکثیر نسل، مراجع اخطار دهند. این مسئله باید آسیبشناسی شود. اگر کارشناسان نبودند، این گزارش مقلدین به مراجع در مورد ازدیاد نسل اهل سنت به جاهای خطرناک میکشید. همه مراجع معتقد به تقریب هستند. مسئله این است که مراجع منبع خبر خودشان را از منبع غیر کانال خبری میگیرند.
وی به مسئله سنیهراسی نیز اشاره کرد و گفت: اهل سنت ایران غالباً اعتقاد به اعتدال دارند. پژوهشکدههایی به عنوان وهابیتشناسی در کشور ایجاد شدند که تحقیقات میدانی نشان میدهد از رسالت خود پافراتر نهاده و به جای تقابل با وهابیت تقابل با اهل سنت را در پیش گرفتهاند و گاهی در کتابهای خود حتی به صورت عملی به مقابله با اهل سنت میپردازند، نه وهابیت.
ذوالفقارطلب افزود: برخی در رسانهها مطرح میکنند که عدهای پول میدهند که اهل سنت در مناطق خاصی حضور داشته باشند و بیشتر صاحب فرزند شوند. چه کسی میآید چنین کاری کند! تأمین غیر مناسب آئینها و باورهای خاص شیعه در مناطق اهل سنت نیز از دیگر آسیبهای تقریب است. اهل سنت بدون شک به امام حسین(ع) علاقه دارند، اما احترام و اکرام آنها در چهارچوب خاصی است. اما شیعه در مناطقی که اهل سنت هستند، با قدرت بیشتری اقدام به اکرام و اطعام و ... میکنند. اگر اهل سنت در مناطق شیعهنشین چنین کنند، چه اتفاقی میافتد؟
ناصرقلی سارلی، استاد دانشگاه و فعال اهلسنت ترکمنصحرا نیز در آسیبشناسی تقریب در کشور، گفت: تقریب یکی از سیاستهای کلان جمهوری اسلامی بوده و مجمع جهانی برای آن تشکیل شده است. اما این برنامه کلان در حد سیاست باقی مانده است و برنامه اجرایی مدون نداشتهایم، به ویژه از دو بال مهم یعنی نظام آموزشی و رسانهها برای تبلیغ و تعمیق تقریب کمک نگرفتهایم.
وی ادامه داد: علما تقریب را بحث علمی میبینند، اما تقریب مسئلهای است که فقط به حوزه مسائل مذهبی و دینی مرتبط نیست، بلکه مسئله فرهنگی بزرگتری بوده و حتی با سبک زندگی ما مرتبط است، برای همین متخصصانی فراتر از متخصصان علوم دینی نیاز دارد.
ما به اهل رسانه تقریبی، مدرسان تقریبی، هنرمند تقریبی و ... نیاز داریم. باید تقریب را از حوزه علمایی صرف خارج کنیم و حتی در شورای عالی مجمع تقریب نباید فقط علما حضور داشته باشند، بلکه شخصیتهای رسانهای، هنرمندان، اساتید و ... نیز باید حاضر باشند.
این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: ما تصور میکنیم این وظیفه حکومت بوده و باید برادران و خواهران اهل تشیع تقریب را انجام دهند، در حالی که اهل سنت هم باید در مسیر تقریب فعالیت کنند، اما به دلایل مختلف در اهل سنت فعالان زیادی وجود ندارد و لازم است ما اهل سنت هم در این زمینه بیشتر فعال باشیم.
وی ادامه داد: ما تقریب را تاکنون مسئله حاکمیتی دیدهایم. جنبه حاکمیتی تقریب این مسئله را دورتر از دسترس جمعیتی قرار داده که جمعیت هدف تقریب هستند و تقریب به برخی از مناسبتها محدود شده است. تقریب اگر در مساجد اهل تسنن و تشیع به عنوان برنامه هر روز مطرح شود، میتواند در میان مردم نهادینه شود.
سارلی بر لزوم طراحی پیوست فرهنگی برای مسئله تقریب تأکید کرد و گفت: ما جمعیت قابل توجهی از اهل سنت در کشور داریم، اما در نهادهای تصمیمگیر و تصمیمساز حضور ندارند و حضور نمایندگان ما کمرنگ است؛ ما یک نماینده در شورای عالی انقلاب فرهنگی نداریم و بیشتر حضور ما در مجلس شورای اسلامی است، در حالی که لازم است در سایر مراکز تصمیمساز نیز حضور داشته باشیم.
وی تصریح کرد: در انتخاب مدیران در مناطقی که جمعیت اهل سنت بیشتر است، باید اعتقاد به تقریب مذاهب فرد مسئول مورد توجه باشد. ممکن است عدهای به تنوع مذهبی که در کشور است به شکل تهدید نگاه کنند و اگر مدیرت نکنیم، ممکن است این مسئله تهدیهایی هم داشته باشد، اما این تنوع، فرصت هم هست. وقتی میخواهیم با کشورهای مختلف که اکثراً اهل سنت هستند، ارتباط برقرار کنیم میتوان از ظرفیت برادران و خواهران اهل سنت استفاده کرد.
مجتبی قادری، فعال اجتماعی و تقریب مذاهب اهلسنت خراسان رضوی نیز گفت: باید فرهنگ تقریب را از سطح علمایی به سطح مردم برسانیم. ما گرفتار جنگ رسانهای عمیق و دقیقی هستیم و دشمن به راحتی از ابزارهای خودش استفاده میکند تا به راحتترین شکل ممکن به ما ضربه بزند. عملیات رسانهای به شکل قوی در حال انجام است و افراد را به جایی رسانده که در صف انتظار برای انجام عملیات انتحاری هستند. دانشگاه آزاد اسلامی از سال 94 به ایجاد کانونهای تقریب مذاهب اقدام کرده است. قرار بود در شهر تایباد هم این اتفاق بیفتد. ما از سال 94 تاکنون پیگیر ایجاد یک کانون تقریب مذاهب بودیم، اما یک مدیر دانشگاه تایباد میگوید تا زمانی که من باشم اجازه این اتفاق را نمیدهم. این فرد یک سال است که برکنار شده، اما همچنان قدرت خود را دارد و اجازه نمیدهد این اتفاق بیفتد. اگر جوانان ما با هم بنشینند و صحبت کنند، بسیاری از مسائل حل میشود. مسائل تا این حد پیچیده نیست.
مولوی عبدالغنی موحد، استاد حوزه علمیه سیستان و بلوچستان نیز در ادامه جلسه به آسیبهای مسئله تقریب در ایران پرداخت و گفت: یکی از آسیبهای اساسی و بنیادی که انسجام امت اسلامی را راکد میکند، عدم شناخت و جهل نسبت به منابع دینی است. آنهایی که مدعی شناخت علوم دینی هستند و مطرح میکنند، سخنانشان برگرفته از منابع دینی است، نسبت به منابع دینی آگاهی خوبی کسب نکردهاند.
وی ادامه داد: قرآن میفرماید هر کجا کافر را یافتید، بکشید. این قرائت و خواندن آیه اگر با یک نگاه سطحی باشد، یک نتیجه میدهد، اما اگر کارشناسی باشد، نتیجه آن طور دیگر خواهدبود.
مولوی عبدالغنی موحد مسئله دیگر آسیبرسان به تقریب را عناد دانست و گفت: خیلی از ما میدانیم قضیه چیست، اما عناد فطری داریم و لجبازیم. مورد دیگر منفعتطلبی است. برخی حاضرند همه چیز را زیرپا بگذارند، اما منفعت خود را به دست آورند. عدم تشخیص واقعیت امر نیز مسئله دیگری است. هر ایرانی بر اساس وظیفه خود باید وحدت بین همه اقوام، مذاهب، ادیان و فرق ایرانی را تقویت کند. اگر در این مسئله ایرانی بودن مطرح باشد، خروجی بهتری ایجاد خواهدشد.
وی ادامه داد: مسئله دیگر تعصب است. تعصب خوب است، اما باید مقبول باشد. برخی به حدی تعصب دارند که وقتی به خلیفه چهارم اهل سنت و امام اول شیعیان میرسند، اسم خلیفه چهارم را سطحیتر میگویند. وقتی میپرسم چرا؟ میگویند شیعه سوء استفاده نکند. برخی شیعیان هم میدانند که برخی بزرگان اهل سنت کارهای خوبی هم کردهاند، اما طوری حرف میزنند که انگار آنها هیچ کار خوبی نکردهاند.
استاد حوزه علمیه سیستان و بلوچستان در ادامه به عملکرد برخی خطبا انتقاد کرد و گفت: یکسری از خطبا مسئولیتی ندارند، اما آنها بر منبر رسول الله نشستهاند. کسی که بر جایگاه منبر حضرت رسول(ص) مینشیند چه شیعه و چه سنی نباید توهینی بکند یا کنایه و استعاره توهینآمیز داشته باشد. این توهین همانند آن است که به پیامبر و خود اسلام توهین کرده است. باید این تعصب کورکورانه از علما و بزرگان برداشته شود.
جمال اسماعیلی، مسئول هیئت اجرایی جمعیت دعوت و اصلاح (شاخه اخوان المسلمین در ایران) نیز گفت: ایده هفته وحدت ابتکار عمل ارزندهای بود و در طول چهار دهه گفتمان وحدت در کل کشور حاکم بوده است. گفتمان سران جمهوری اسلامی وحدت محور و بسیار ارزنده و ارزشمند است. اگر همین مسئله را با برخی از کشورهای منطقه مقایسه کنیم، مشکلاتی که در آن کشورهای به دلیل تقابل و نبود تقریب رخ داده، میتوانست در ایران هم بروز کند که گفتمان تقریب مانع آن شد.
وی در نقد مسئله تقریب در کشور گفت: اهل سنت برای بیان دیدگاه خود تریبون در اختیار نداشته است و هر زمان قرار بود در صدا و سیما از اهل سنت کسی دعوت شود، سابقاً فقط برای تعریف و تمجید از عملکردها میآمد و مسیری که خوشایند برنامهریزان است را مطرح میکرد، نه اینکه نقدی را بیان کند.
اسماعیلی خاطرنشان کرد: البته بعدها کتابهای بیشتری چاپ و رسانهها بیشتر به این مسئله پرداختند و گفتوگوهای بیشتری نیز رخ داد. مسئله نگاه سیاسی ـ امنیتی به مسئله مذهب نیز از دیگر مسائل مرتبط است. رشد قارچگونه کانالهای ماهوارهای در خارج از کشور نیز از خطراتی است که باید متوجه آن بود. آسیب بعدی مطرح شدن لزوم شیعه بودن رئیس جمهور در قانون اساسی بود. میتوانست این مسئله در قانون اساسی ذکر نشود. با هیچ روشی ممکن نبود اهل سنت در ایران رئیس جمهور شود، اما مطرح شدن آن تأثیر گذاشت و در ردههای بعدی نیز اهل سنت به عنوان مسئول انتخاب نشدند. البته بعدها مسئولان اهل سنت انتخاب شدند که تأثیر بسیار خوبی داشت.
وی به مسئله کتابهای درسی اشاره کرد و گفت: میشود به شخصیتهای سنی نیز در کتابهای درسی پرداخت. در کتابهای اهل سنت نیز اگر کتابها بر اساس منابع اهل سنت است، چرا کتابها را تغییر میدهند، اصلاح میکنند و برخی اسامی را بر میدارند. وحدت به معنی این نیست که همه مثل هم و شکل هم شویم.
ایوب شافعیپور، نویسنده و استاد فقه شافعی در دانشگاه هرمزگان نیز گفت: یکی از موانع تقریب بحث انتصابها در سطح مدیران کل و بالاتر بوده است که جا دارد با توجه به ترکیب جمعیتی هر منطقه بازنگری شود. در انتصابها باید اصل بر شایستهسالاری باشد. ظرفیت دیگری که برای تقریب وجود دارد استفاده از ظرفیت مراکز استانی صدا و سیما است. ما در 14 استانی که اهل سنت در آنها زندگی میکنند، مراکز صدا و سیمای استانی داریم؛ چه قدر از این ظرفیت برای بحث تقریب استفاده شده است. نقش قوه قضائیه در موارد مختلف در تقریب مذاهب زیاد است، از وضع قوانین جرمانگاری توهین به مقدسات گرفته تا قرار دادن قضات اهل سنت در مناطق اهل سنت که باید مورد توجه قرار گیرد.
وی در پایان بر لزوم بازنگری تقریبی و نگاه وحدتآمیز به مسائل آموزشی به خصوص در آموزش و پرورش تأکید کرد و گفت: همه دارند میبینند که در کتابهای درسی ما چه نوشته میشود. چند سال پیش در عربستان در خصوص کتابهای درسی ایران و اینکه چه نگاهی به اعتقادات اهل سنت در آنها شده تحقیقی گسترده صورت گرفته بود و این یعنی حتی نگاه از بیرون به این کتابها صورت میگیرد.
انتهای پیام