سریال «وضعیت زرد» نگاهی متفاوت به بحث انرژی هستهای دارد و اکنون فصل دوم خود را روی آنتن دارد. این سریال به لحاظ فرم با کارهای رایج تلویزیون تفاوتی آشکار دارد و تقریبا اکثراً حاضران در آن جوانان هستند. پیرامون این سریال در خبرگزاری ایکنا گفتوگویی با مجید رستگار کارگردان و آرش ماهانکیا و مهدی رضایی بازیگران مجموعه داشتهایم.
سریال «وضعیت زرد» کاری جدید در حوزه سریالسازی است که تاکنون در سینما تجربه آن را نداشتهایم. پیرامون این مجموعه توضیح دهید؟
رستگار: این سریال محصول مدرسه اندیشه هنر و اصلا بر مبنای سفارش ساخته نشده است. این مرکز هرآنچه در جامعه احساس میشود را مد نظر قرار میدهد بدون اینکه چشم امیدی به کمکهای دولتی داشته باشد. اتفاقی که در سریال «وضعیت زرد» رخ داد. این کار در ابتدای ساخت، بدون کمک هیچ نهادی با بودجه مدرسه اندیشه هنر جلوی دوربین رفت. این مجموعه اثری طنز است که میخواهد بدون حاشیه به مسیر خود ادامه دهد. درباره ساختار این سریال هم باید بگویم برای دوری از اضافهکاری و رسیدن به ریتمی تند، ساختار سیتکام را برای کارمان انتخاب کردیم. درباره شکل و اجرای جدید این سریال باید بگویم تولید مجموعه با فرمت سیتکام تاکنون در کشورمان آزموده نشده بود و تنها رسام تجربهای کوتاه در این رابطه داشت.
آیا این فرم ساختار کپیبرداری از مجموعه خارجی «دوستان» نیست؟
رستگار: در سینما و تلویزیون الگوبرداری از کارهای موفق کاری رایج است که در همه دنیا رخ میدهد. برای همین نباید عنوان کپیکاری را در چنین مواقعی استفاده کرد. درضمن اگر قرار باشد ما از هر کاری تنها یک نمونه داشته باشیم امروز دیگر موضوعی باقی نمانده بود که درباره آن کار کنیم. نکته دیگر اینکه اگر کاری بتوانند به شکلی صحیح و درست از فرمی خاص الگوبرداری کند نه تنها کاری اشتباهی رخ نداده، بلکه باعث نتایج بسیار در برنامهسازی خواهد شد. ویژگی بعدی این سریال که آن را از کارهای دیگر متمایز میکند جوانگرایی بود که در مجموعه آن را میدیدیم به ویژه در حوزه بازی، ما از نیروهای خبره اما جوان تئاتری استفاده کرده بودیم.
از ابتدا دنبال استفاده از چهرهها در کارمان نبودیم. تهیهکننده سریال این مجموعه معتقد بود نباید راه خطای گذشته را ادامه داد و تنها برای جذب تماشاگر از بازیگران چهره استفاده کرد. وی عقیده داشت برای اینکه بتوان در آینده بازیگران خوبی چون جواد عزتی یا رضا عطاران داشت باید به جوانان اعتماد کرد چون به این بازیگران نیز در مقطعی اعتماد شده که آنها توانستهاند چنین راه پیشرفت را پیش گیرند. این نکته را هم متذکر شوم استفاده از جوانان هیچ ربطی به صرفهجویی در بودجه نداشت بلکه تنها میخواستیم به جوانانی فرصت کار دهیم که امکان دیده شدن آنها فراهم نبود.
این فیلم در پی بیان چه منظور و پیامی است؟ آیا این کار به واسطه پرداختن به موضوع انرژی هستهای کاری سفارشی محسوب میشود؟
رستگار: پیرامون موضوعات مربوط به انرژی هستهای در کشورمان بسیار کم کار شده است و اخیرا تنها فیلمی نظیر «هناس» درباره شهید رضایینژاد تولید شده است. این در حالی است که در دو دهه اخیر بسیاری از موضوعات پیرامون انرژی هستهای بوده است. برای مثال در حوزه پزشکی ما پیشرفتهای چشمگیری به واسطه دست یافتن به انژی هستهای داشتهایم. یکی از این موفقیتها به کودکان سرطانی مربوط میشود که به واسطه دست یافتن به رادیودرمانی جان تعدادی از آنها نجات داده شد.
توجه ما به انرژی هستهای به احساس نیازی مربوط میشود که ما در این رابطه احساس کردیم و البته محدودیتهایی هم داشتیم. برای مثال به بسیاری از حوزهها میخواستیم ورود کنیم که با اعتراض مواجه میشدیم! ولی تلاش کردیم تا جایی که کار به ما اجازه میدهد به موضوعات سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و ورزشی هم ورود داشته باشیم. در این میان «برجام» از جمله موضوعاتی بوده که به صورت ویژه به آن پراختیم و تلاش کردیم در حد توانمان موضوع را باز کنیم. درباره «وضعیت زرد» باید این نکته را هم اضافه کنم سعی کردم حتی شوخیهایی با موضوعات دینی نظیر خمس داشته باشیم؛ اتفاقی که به شخصه تا به حال آن را ندیده بودم.
چرا در فیلمها و سریالهایی که موضوع استراتژیک دارند ما در جذب مخاطب عام عموماً موفق نیستیم؟
رستگار: تاكيد بی.بی.سی در برنامههای مستندي که تولید میکند بر این است که آدمها خاکستری نشان داده شوند، هرچند این امر در ظاهر است اما آنها با این روش میخواهند به هدف خود برسند. در کشور ما اخیراً این اتفاقات در حوزه خبر و رسانه رخ داده است چون تلاش میشود خبرها از دریچه دیگری نیز مدنظر قرار گیرند. در کارهای نمایشی هم تا حدی به این روش نزدیک شدهایم که «هناس» یکی از اتفاقات خوب در این رابطه است. لازم به ذکر است پرداخت خاکستری به آدمها نباید بهانهای باشد تا عدهای را سمپات کنیم زیرا ممکن است یکسری مخاطب خاکستری را ناخودآگاه به سمت بد ماجرا متمایل کنیم.
درباره «وضعیت زرد» هم باید بگویم در کارهایی که ساختار سیتکامی دارند نمیشود چندان به شکل خاکستری کار کرد زیرا تنها فرصت این مهیاست که یک طرف ماجرا مدنظر قرار گیرد. در این میان نکتهای شخصی وجود دارد. آنهم اینکه به شخصه نمیتوانم خودم را راضی کنم که پیرامون برخی شخصیتها سمپات داشته باشم. برای مثال به گروهی که بسیاری از هموطنان مرا ترور کردهاند بخواهم خاکستری بنگرم؟ روش من در فیلمسازی تکیه بر واقعیت دارد. یعنی اگر بخواهم به واقعیت هم نظر داشته باشم به صورت درست آن را مدنظر قرار میدهم. این موضوع را در مستندم «عابدان کهنز» نیز میتوان مشاهده کرد. در این مستند نگاهی مبتنی به واقعیت به مدافعان حرم دارم.
آیا کارهایی که جلوی دوربین میبرید بر پایه باورهای قلبیتان است یا اینکه میخواهید در آغاز راه فیلمسازی این مسیر را ادامه دهید تا در ادامه به موضوعات دیگر هم نظر داشته باشید؟
رستگار: من معتقدم تا به موضوعی اعتقاد نداشته باشید آن اثر خوب از کار در نخواهد آمد. برای مثال مهدویان اگر اعتقاد به کارهایش نداشت مطمئن باشید نمیتوانست کار خوبی چون «ماجرای نیمروز» را بسازد. من این موضوع را در مستند «عابدان کهنز» به عینه شاهد بودم. این اثر توانست در گیشه فروش خوبی داشته باشد بدون اینکه در فروش بلیت، سفارشی صورت گرفته باشد. البته باورم به این قبیل موضوعات دلیلی بر این نیست که نخواهم ژانرهای دیگر را هم تجربه کنم. برای همین بعید نیست در آینده بخواهم طنزی با قالبی متفاوت را تجربه کنم.
به عنوان یکی از بازیگران اصلی سریال «وضعیت زرد» حضورتان در این کار چگونه محقق شد؟
ماهانکیا: «وضعیت زرد» اولین سریال تلویزیونی من بود البته پیشتر یک مجموعه سیتکام دیگر هم بازی کرده بودم که آن کار نیمه متوقف شود. جدا از این مجموعه پیشتر تجربه بازی در سینمایی «ختم به خون» و کارهای کوتاه را داشتم. درباره حضور در این مجموعه؛ در مدرسه اندیشه هنر بازیهای مرا در آثار کوتاه دیده بودند. بر ای همین دعوت کردند و من نیز در کار حضور پیدا کردم. درباره چرایی واگذاری نقش آرش در سریال هم باید بگویم به گفته کارگردان ویژگی شخصی و کاری من با این کاراکتر همخوان بوده است. گروهی که جلو و پشت دوربین این کار قرار داشتند عمدتاً جوان بودند، به ویژه در جلوی دوربین این اتفاق کاملاً ملموس بود. برای همین در این سریال همدلی و همخوانی خوبی وجود داشت تا سریال بتواند به موفقیت دست پیدا کند.
رضایی: من کار خود با تئاتر از سال 88 آغاز کردم. وقتی از من برای حضور در «وضعیت زرد» دعوت شد آن را با کمال میل پذیرفتم. مجموعه به لحاظ مضمونی حرفهای خوبی برای بازگویی داشت و همچنین فرصتی بود تا بتوانم توانایی خود را نشان دهم. این سریال یک ویژگی مهم داشت. آنهم اینکه گروه جوانی که در جلو و پشت دوربین قرار گرفته بود فضایی یکدل را به وجود آورده بودند. این عامل سبب شد گروه هر کاری که از دستش برمیآید را برای موفقیت کار انجام دهد.
آیا جوان بودن بازیگران سریال به نوعی به استقبال مخاطبان سریال لطمه نزده است؟
ماهانکیا: فصل اول این مجموعه در 13 قسمت پخش شد و تماشاگر با جنس کار آشنا شدند برای همین طبق ارزیابیهایی که به عمل آمده کار توانسته با مخاطب ارتباط برقرار کند، چون سریال هم حرفهای جدیدی برای گفتن دارد هم اینکه فرم و ساختاری که برای آن انتخاب شده، جدید و نو است. این کار همچننین فرم جدیدی از طنز را پیش روی ما قرار میدهد چون مخاطب میبیند طنز تنها آن چیزی نیست که در قابل برخی شوخیهای سخیف در کارهای نمایشی شاهد آن هستید، بلکه میشود با اتفاقات خوب هم مردم را جذب کارهای طنز کرد.
درباره تعداد مخاطبان این مجموعه باید بگویم شاید این کار مخاطبش قابل قیاس با برخی تولیدات نمایشی نباشد اما نباید غافل بود که این کار با چهرههای جدید روی آنتن رفته است. به ویژه که در شرایطی فعلی فضا برای ورود جوانان به حوزه بازیگری بسیار سخت شده است. با این توضیح این کار بهخودیخود اتفاقی بسیار ارزشمند محسوب میشود.
آیا پیامی که در کار ارائه میشود جز باورهایتان است یا اینکه تنها به واسطه دلایل حرفهای در کار حضور پیدا کردید؟
ماهانکیا: اتفاقاً موضوع که در کار بیان میشود جز باورهایم است. این کار گرایش سیاسی دارد اما متمایل به هیچ گروه سیاسی نیست. برای نمونه در فصل اول به دولت گذشته نقد داشت و امروز به دولت فعلی انتقاد دارد. از نگاه من نقد سیاسی اجتماعی باید تنها حرف دل مردم را بزند و از گروهی خاص حمایت نکند.
رضایی: در این مجموعه تلاش شده به کارکرد انرژی هستهای در حوزه پزشکی توجه شود. تا بگویم تا چه حد میتوان به واسطه انرژی هستهای میتوانیم به دستآوردهای هستهای نزدیک شویم بهویژه در زمینه داروهای سرطانی میتوانیم اتفاقات بسیار خوبی را در این رابطه رقم زنیم.
ماهانکیا: در انتهای این مصاحبه میخواهم از تمامی عوامل از کارگردان گرفته تا تهیهکننده و مدیر بخواهم که بازیگران جوان توجه کنند، چون جای آنها بسیار در سینما و تلویزیون خالی است. البته حضور جوانان به کیفیت کارها نیز کمک میکند زیرا انرژیای که جوان در کارش دارد قادر است اتفاقات خوبی را در کارهای نمایشی رقم زند. به هر حال اگر اتفاق خوشایندی برای جوانانی که در سختترین شرایط خانوادگی کار هنری میکنند نیفتد روز قیامت آنها از کسانی که اجحاف کردند، سوال خواهند داشت.
گفتوگو: داوود کنشلو
انتهای پیام