به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) شعبه آسیای مرکزی، سفیر سابق ایران در تاجیکستان در این مقاله آورده است: «الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ علَیْکُمْ نِعْمَتِی وَ رَضِیتُ لَکُم الإِسْلاَمَ دِینًا»
«امروز دین شما را کامل نمودم و نعمتم را بر شما تمام کردم و اسلام را دین شما پسندیدم.» این ندای سروش الهی جبرئیل امین بود که در خجسته روز عید غدیر بر پیامبر خاتم نازل شد و اکمال دین و اتمام نعمت را به سبب ابلاغ وظیفه مهمی، که رسول اکرم(ص) بر دوش داشته و به انجامش رسانیده بود، بشارت داد.
ده سال از هجرت سپری شده است پیامبر خاتم، به فرمان الهی، قصد حج خانه خدا را دارد. افواج جمعیت در مدینه النبی گرد آمده اند تا در اولین و آخرین حج پیامبر حج پیامبر بعد از مهاجرت به مدینه، همراه حضرتش باشند در روز بیست و چهارم ذیقعده قبایل گوناگون، کجاوههای مملو از جمعیت، مهاجرین، انصار و اهلبیت(ع) پیامبر(ص)، در حالی که وجود اقدس رسول اکرم(ص) را همچون نگینی در میان گرفتهاند، از مدینه خارج شدند. راه طولانی بین مدینه و مکه در ده روز طی شد و روز سوم یا چهارم ذیحجه بود که پیامبر اکرم وارد مکه شدند. حجاج بیتاللهالحرام این افتخار را داشتند که مناسک و اعمال حج را در حضور آخرین سفیر الهی انجام داده و به رموز عملی آن آشناتر شوند. آفتاب وجود پیامبر در ایام حج، دل و جان زائران خانه خدا را روشن کرده و اینک، پس از اتمام اعمال، کاروانیان عازم اوطانشان هستند.
کاروان عظیم حجاج به «جحفه » رسیدهاند؛ همانجایی که باید مسافران مدینه و عراق و مصر از هم جدا شوند در این هنگام، امین وحی الهی، این آیه را از جانب حق تعالی به پیامبر ندا میدهد:« یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ ۖ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ ۚ وَاللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ » « ای رسول، آنچه را که از جانب خدایت بر تو نازل شده ابلاغ کن و اگر چنین نکنی، پیام خداوندی را نرساندهای و خداوند تو را از مردم حفظ میکند. »(سوره مائده آیه 67)
پیامبر، برکنار برکه غدیر فرود میآید و دستور میدهد آنان که رفتهاند برگردند و آنان که نرسیدهاند، به جمع کاروانیان بپیوندند. اینک نزدیک ظهر روز هجدهم ذیحجه است. مؤذن فرا رسیدن هنگام اقامه نماز را ندا میدهد؛ مسلمین نماز جماعت را به امامت رسول مکرم اسلام برگزار میکنند. پس از نماز، رسول خدا بر جایگاه بلندی که از جهاز شتران فراهم شده، جای گرفته و خطابه ای مهم ایراد میفرمایند. حضرت پس از تحمید و تقدیس ذات اقدس ربوبی از رحلت خویش خبر میدهد.
« ای مردم! من به زودی دعوت خداوند را اجابت خواهم کرد و به عالم باقی خواهم رفت. بیندیشید و مواظب باشید که بعد از من با دو یادگار ذی قیمت و گرانقدری که در میان شما باقی میگذارم، چگونه رفتار خواهید کرد.» در این هنگام کسی پرسید: یا رسولالله آن دو یادگار کدامند؟
پیامبر فرمودند: « کتابالله و عترتی » یکی کتاب خداوند است که یک طرف آن در دست خدا و طرف دیگر آن در دست شماست؛ و دیگری عترت و اهلبیت من است و این دو هرگز از یکدیگر جدا نشوند تا در کنار حوض کوثر بر من وارد شوند.»
آنگاه پیامبر اسلام دست حضرت علی را بالا برده و اینگونه به فرمایشاتش ادامه داد: « همانا خداوند مولای من و من مولای مؤمنین هستم. پس هر کس که من مولای اویم، علی مولای اوست.»
حضرت این جمله را سه بار تکرار فرموده آنگاه دست به دعا برداشته و اینگونه دعا فرمود: « بار خدایا، دوستان علی را دوست بدار و دشمنانش را دشمن بدار، یارانش را نصرت و خوارکنندگانش را خواری عطا کن.»
پیامبر سپس فرمود: « حاضران باید این امر را به غایبان ابلاغ کنند.» غلغله جمعیت همچنان برپا بود و مردم به حضور علی(ع) رسیده و انتصاب حضرتش به امامت و ولایت را تهنیت می گفتند که جبرئیل امین نازل شد و آیهای را که در مطلع سخن بیان کردیم به پیامبر ندا در داد: « امروز دین شما را کامل و نعمت خویش را بر شما تمام کردم »