وضعیت ادبیات داستانی قرآنی، تابع ادبیات داستانی کشور است، از این رو برای سنجش و درک بهتر این وضعیت باید از طرفی جایگاه ادبیات داستانی را مورد بررسی قرار داد و از سوی دیگر ادبیات داستانی قرآنی سایر کشورها را با ادبیات داستانی قرآنی کشورمان مقایسه کنیم.
اما محاسبات سرانگشتی نشان میدهد که ادبیات داستانی در ایران حال و روز خوبی ندارد؛ چرا که مخاطبان از آثار منتشر شده استقبال چندانی نمیکنند و کتابهای داستانی که حداکثر با شمارگان پنج هزار نسخه روانه بازار نشر میشوند، در مقایسه با فراوانی جمعیت کشور رقم ناچیزی را شامل به خود اختصاص میدهند و این موضوع را میتوان در مقایسه با آمار نشر سایر کشورها مورد توجه قرار داد.
کشوری مانند تاجیکستان که جمعیتش یکدهم جمعیت کشور ماست، شمارگان کتابهایش دستکم، 50 هزار و گاهی تا 500 هزار نسخه هم میرسد و این موضوع نشان میدهد که وضعیت کتابخوانی در ایران خوب نیست و مخاطبان ما اشتیاق و انگیزهای برای خواندن کتاب ندارند و این سبب میشود تا اهل قلم نیز انگیزه قوی برای نگارش و تحقیق نداشته باشند.
در حال حاضر نویسندگانی که در زمینه ادبیات داستانی قرآنی وارد میشوند، یا از روی اعتقادات و باورهای خود به این موضوع میپردازند یا کاری که انجام میدهند سفارشی است.
اما آنچه که حائز اهمیت است این است که از خود بپرسیم، چرا که فرهنگ کتابخوانی در کشور ما تا این حد ضعیف است و چگونه میتوان آنها را افزایش داد، تا جایی که به ظرفیتهای واقعی برسیم و در لوای این ظرفیت، نگارش و انتشار کتابهای داستانی رونق بگیرد و این رونق عمومی، استقبال از ادبیات داستانی حوزه دین هم به اوج برسد، امری که سالهاست دستاندرکاران فرهنگی به دنبال آن هستند و البته توفیق زیادی نیافتهاند.
نکته دیگر در این راستا، جذابیت و محتوای داستانهاست؛ چرا که اگر با قلمی توانا و موضوعی بکر به نگارش درآید، مخاطب را جذب کرده و میتواند نقشی در اعتلای فرهنگ کتابخوانی ایفا کند. در کشور اسلامی ما، مردم گرایش و علاقه زیادی به موضوعات دینی و قرآنی دارند، از این رو داستانی که برآمده از آموزههای دینی و قرآنی باشد میتواند آنها را کتابخوان کند.
در میان کتابهایی با موضوعات گوناگون، کتابهای دفاع مقدسی توانستهاند در جذب مردم به سوی این آثار و مطالعه آنها اثرگذار باشند؛ چرا که محتوای آن جذاب بوده و با قلمی نو به رشته تحریر درآمدهاند، همانند کتابهای «دا»، «پایی که جا ماند» یا «لشکر خوبان». اما کتابهای حوزه ادبیات داستانی دینی و قرآنی این توفیق را به دست نیاوردهاند، کما اینکه چنین آثاری عمیقاً مورد علاقه مردم هستند.
یکی از نکات باریک در رابطه با ادبیات داستانی قرآنی این است که این نوع ادبیات هنوز تعریف مشخصی ندارد و کار کلاسیک و پژوهشی متقن و علمی در این باره انجام نشده است؛ از این رو تعاریف و نگاهها از هر قلم به قلم دیگر متفاوت است.
به هر حال، روش قصهپردازی قرآن کریم از حیث تکنیک و محتوا میتواند باعث اوج و اعتلای ادبیات داستانی کشور شود و ما را به تحقق مطالبات مقام معظم رهبری(مدظله العالی) موفق کند و نیز ادبیات داستانی میتواند فرصتی بزرگ در اختیار دستاندرکاران برای آموزش و ترویج قرآن کریم قرار دهد.