به گزارش ایکنا؛ دویست و شصت و هشتمین شماره ماهنامه فرهنگی، اجتماعی و سیاسی فکه در پرونده ویژه خود به فعالیتهای شهید دکتر علی حیدری پرداخت.
«اتحاد بر حق»، «جانم فدای رهبر»، «در باب اضطراب این روزها»، «گرسنگی سلاحی علیه مردم یا رزمندگان حماس»، «رستاخیز نگارگری»، «علم و حیات»، «کنکاشی در موضوع علم در کلام رهبر با تأکید بر علم پزشکی»، «پیشرفت و خودکفایی در حوزه دارویی»، «نگاهی تطبیقی به شرایط قبل و بعداز انقلاب اسلامی در حوزههای مختلف کشور»، «طبیب مهاجر»، «در میان آتش»، «مهتاب حزبالله، سرباز خمینی(ره) شهید راه نصرالله»، «اسوه تمامعیار»، «شبیه چمران» و «خطابه وصال» از جمله مطالبی است که ماهنامه فکه در شماره جدید به خود اختصاص داده است.
«در میان آتش» به گفتوگو با فاطمه حیدری، خواهر شهید علی حیدری اختصاص دارد. شهید حیدری از رزمندگان هشت سال دفاع مقدس بود که بعد از اتمام تحصیلات دانشگاهیاش با هدف کمک به مردم مظلوم و رنجدیده جنوب لبنان در قامت یک پزشک متعهد و جهادگر بدون در نظر گرفتن مرزهای جغرافیایی عازم لبنان شد. وی در طول نزدیک به 30 سال حضور در لبنان با نگاهی جهادگونه در حالی که آرزوی شهادت را در دل میپرواند، از هیچ خدمتی برای کاهش آلام بیماران فروگذار نکرد و در قامت رئیس بیمارستان، میدان طبابت را مبدل به بستری برای جهاد در راه خدا کرد. اول آبان ماه سال گذشته در جریان حملات ددمنشانه رژیم صهیونیستی به مناطق جنوبی لبنان آمبولانس دکتر علی حیدری که در حال انتقال مجروح به بیمارستان بود، در شهر عرب سالیم استان نبطیه، هدف حمله پهپادی قرار گرفت تا این پزشک مجاهد بعد از حدود چهار دهه تلاش در عرصههای مختلف به دوستان شهیدش بپیوندد.
چنین اقدامی نقض آشکار کنوانسیون ژنو در مورد منع حمله به بیمارستانها، مراکز درمانی پزشکان و کادر درمانی ست و جنایت جنگی محسوب میشود. جنایتی که کنار جنایات هر روزه این رژیم جعلی مشتی نمونه خروار است و بیش از پیش چهره جنایتکار و ضدانسانی رژیم منحوس و جعلی صهیونیستی را برای همگان آشکار میکند. آنچه در پی میآید روایتی است از سالها زندگی پرفراز و نشیب پزشکی که برای جامه عمل پوشاندن به رویای شیرین شهادت خودش را منحصر به مرزها ندانست.
«مهتاب حزبالله» به مصاحبه با برادر شهید حیدری پرداخته است. وی در این مصاحبه گفته است: اوایل جنگ یک بار قرار بود با حاج احمد متوسلیان به لبنان، اعزام شود ولی حرت امام خمینی(ره) فرمودند؛ راه قدس از کربلا میگذرد و به همین دلیل در جبهههای داخلی ماند تا جنگ ایران تمام شد. یعنی در همان زمان هم مشتاق بود به لبنان برود و مقابل رژیم صهیونیستی بجنگد.
دختر شهید حیدری در مطلبی با عنوان «سرباز خمینی(ره)؛ شهید راه نصرالله» نیز گفته است: وقتی سیدحسن شهید شد ما احساس کردیم که پدرمان شهید شده و من به مادر و خواهرم گفتم، حالا که سیدحسن شهید شد، دیگر عیبی ندارد که حتی بابا هم شهید بشود. این بزرگترین غم برای ما بود و بدتر از این اتفاقی وجود ندارد.
انتهای پیام