به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، میزگرد «تحولات جدید سوریه و بازتابهای منطقهای و جهانی» عصر دوشنبه، 18 آذرماه در سالن اجتماعات مرکز مطالعات عالی بینالمللی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران برگزار شد.
در این میزگرد، جهانگیر کرمی، استاد دانشگاه تهران که با موضوع «مدیریت بحران در نظام بینالمللی جدید؛ مورد سوریه» سخن میگفت، با اشاره به عدم تمایل غرب به تسلط قدرت واحد بر منطقه خاورمیانه گفت: پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، جهان شاهد بحرانهای متعددی بود، که معمولاً در آنها غرب، ورود کرده و یا آن را تشدید یا متوقف میکرد، اما ممیزه بحران سوریه ورود بازیگران متعدد و رخ دادن تحولات ساختاری بود.
وی در تعریف واژه «بحران» خاطرنشان کرد: بحران، نقطه عطفی است که سبب میشود مناسبات میان قدرتها به جنگ منجر شده و یا پیامدهای ساختاری داشته باشد که چهار عنصر «زمان»، «غافلگیری»، «تحول ساختاری» و «تهدید حیاتی» را در خود دارد.
کرمی گفت: بحران میتواند در بطن یک منازعه باشد و به جنگ منجر شود، اما لزوماً به معنای جنگ و منازعه نیست؛ مدیریت، پیشگیری، کنترل یا خاتمه دادن به بحران، ممکن است از طریق گفتوگو بهوسیله یک قدرت یا مجموعهای از قدرتها یا نهادهای بینالمللی منطقهای صورت گیرد.
وی در مورد بحران سوریه تصریح کرد: این بحران، عبارت است از جنگی داخلی با ابعاد منطقهای و بینالمللی ـ مانند جنگهای داخلی اسپانیا در دهه 30 میلادی که در آن تلاش میشود حاکمیت دولت قانونی نقض شود و هرکدام از بازیگران، اهداف خود را پیگیری میکنند و عناصر ژئوپولیتیکی و هویتی شیعه ـ سنی، انقلابیگری ـ اصلاحطلبی و دموکراسیخواهی ـ اسلامگرایی در آن دخیل است.
استاد دانشگاه تهران گفت: آن چه منازعه سوریه را به بحران تبدیل کرد، استفاده از سلاح شیمیایی بود و بازه زمانی بحران سوریه، مقطع میان انتشار خبر در این مورد تا زمان پذیرفته شدن طرح روسیه یعنی حدود 27 روز است.
وی بیان کرد: اساساً بحرانها آزمایشگاههای آموختههای سیاسی است و مطالعه بحرانها خود، یک رشته پژوهشی است.
کرمی در ادامه گفت: بازیگر اصلی که در بحران سوریه بهدنبال اهداف خاص بود، ایالات متحده امریکاست و متحدان منطقهای، درخواستهای مکرر برای نقشآفرینی این کشور در بحران سوریه داشتند.
وی افزود: طرحی پیشنهاد شده بود تا ناوگان نظامی امریکا از آبهای مجاور، 110 موشک به دمشق شلیک کرده تا بشار، تضعیف شده و سقوط کند، اما مخالفان طرح، نگران تشدید بحران و یا تحریک شدن عِرق عربی بودند؛ در نهایت در پی درخواستهای موافقان طرح، امریکا یک اقدام نمادین کرد.
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران در مورد موضعگیری روسیه گفت: مسکو بحران سوریه را تهدیدی برای منافع خود و جمهوریهای تازهاستقلالیافته میداند، لذا حتی تا مرز تهدید نظامی حامیان شورشیان سوری یعنی عربستان، قطر و ترکیه هم پیش رفت.
وی ادامه داد: ابتکار عمل روسیه در خلع سلاح سوریه، بحران را فرونشاند؛ البته این فقط حاصل نفوذ روسیه نبود، بلکه شرایط داخلی امریکا نیز ایجاب نمیکرد که دست به حمله نظامی زند، مضافاً اینکه جایگزینی هم برای بشار نیافته بود.
کرمی گفت: برای اولین بار بحرانی رخ داد که در آن امریکا حاضر به مصالحه میشود، زیرا با توجه به سوابق گذشته، روی آوردن واشنگتن به ثبات، یک بدعت محسوب میشود، پس فقط یک بحران، مدیریت نشده است، بلکه یک تحول در نوع بازی امریکا دیده میشود که در آن نقش ایران نیز پذیرفته شده است، اما لزوماً به معنای پایان بحران نیست.
در ادامه، محمدعلی مهتدی، کارشناس مرکز مطالعات استراتژیک خاورمیانه در سخنانی با اشاره به تئوری بازی «لبه پرتگاه» خاطرنشان کرد: امریکا در مورد حمله به سوریه، بلوف زد و هم ما و هم روسها این را میدانستیم که امریکا حمله نخواهد کرد.
وی گفت: امریکا و عربستان فهمیدند که نمیتوانند در جنگ داخلی، بشار را سرنگون کنند، اما امریکا توانایی حمله نظامی نداشت و افکار عمومی هم نمیپذیرفت، بنابراین نه تهران نه مسکو هیچ سیگنالی مبنی بر ترس به واشنگتن نفرستادند، اما برای آن که اوباما را محترمانه از بالای درخت تهدید نظامی پایین آوریم، یک نردبانی برای او گذاشتیم که آن خلع سلاح شیمیایی سوریه بود.
مهتدی تأکید کرد: الان سوریه هیچ نیازی به سلاحهای شیمیایی ندارد، زیرا اکنون عضو محور دفاعی ایران، حزبالله، عراق و سوریه است و اوباما میدانست که اگر به سوریه حمله نظامی کند، متحدان به کمک دمشق آمده و در نتیجه، کل منطقه در آتش خواهد سوخت و قیمت نفت سیر صعودی شدید خواهد یافت.