حجتالاسلام و المسلمین احمد رهدار، رییس مؤسسه مطالعات و تحقیقات اسلامی فتوح اندیشه، در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا)، به بیان نکاتی در باب مبانی انقلاب اسلامی در اندیشه امام خمینی(ره) پرداخت.
رهدار عنوان کرد: اگر کسی بپذیرد که در حوزه رهبری، دال مرکزی انقلاب اسلامی، حضرت امام است و حضرت امام هم یک آدم بیبرنامه یا بدتر از آن، خنثی نبوده است، آن وقت در تحلیل حضرت امام اینگونه باید گفت که ایشان 20 سال مدرس فلسفه اسلامی و از قضا دلبسته به حکمت متعالیه صدرایی بوده است. امام همچنین یک فقیه، بلکه افقه فقیهان زمان خود و همچنین عارف، بلکه اعرف عارفان زمان خود بوده است.
وی افزود: اگر امام را خنثی نپنداریم، باید این گونه بگوییم که در هر حال در انقلاب اسلامی سویههایی هم از فلسفه صدرایی، هم از عرفان اسلامی و هم از فقه اسلامی حضور دارد و شکی در این مطلب نیست.
رهدار با اشاره به نظری که انقلاب اسلامی را یک انقلاب صدرایی میداند، بیان کرد: به نظر من آن بزرگوارانی مانند حضرت آیتالله جوادی آملی که میفرمایند انقلاب اسلامی یک انقلاب صدرایی است، منظورشان منحصر کردن انقلاب اسلامی به صدرا نیست، بلکه منظورشان این است که انقلاب اسلامی را بر پایه مبانی فلسفی صدرایی میشود تبیین کرد و البته فرمایش درستی است و حتی به لحاظ تاریخی هم میتوان برای آن کدهایی هم ارائه داد و این هم درست است.
وی با تأکید بر اینکه در اینجا سخن از انحصار نیست، گفت: امروز در فلسفه علم بحث است که اگر فلسفه بخواهد لباس عینیت بر تن کند، چگونه این لباس را میپوشد و آیا فلسفه بیواسطه وارد خیابان میشود؟ خب قطعاً اینگونه نیست. از سوی دیگر هم انقلاب اسلامی انقلابی است که مستقیماً ناظر به مدیریت رفتار مکلفین در خیابان و در عینیت است و از قضا در این جا فقه بیش از همه به درد میخورد. یعنی در منظومه علوم اسلامی، فقه علمی است که ناظر به رفتار مکلفین است، پس مستقیماً امام به مثابه یک فقیه در حال فرماندهی کردن صحنه انقلاب و حتی بعد از آن است.
وی با بیان اینکه پشتوانه این فقه قطعاً عرفان و فلسفه امام(ره) بوده است، اظهار کرد: کارویژه عرفان در عالم معمولاً تعیین سوگیریهای کلان است و سوی الهی و شیطانی را عرفان برای مسلمان مشخص میکند. فلسفه معمولا جاده حرکت و قالبهای حرکت را تعیین میکند و فقه آن چیزی است که برنامه حرکت میدهد. این درست مانند یک جاده است. اگر شما یک جاده را در نظر بگیرید، این جاده هم سو دارد هم قالب دارد و هم برنامه دارد؛ برنامهای که بر اساس قالب آن، دستورالعملهایی برای حرکت ارائه میدهد. پس در انقلاب فلسفه و عرفان نقش خود را داشتهاند و فقه به معنای عام آن که شامل اخلاق هم میشود، نقش خود را.
وی با بیان این که هنر حضرت امام و ویژگی منحصر به فرد امام این است که توانستهاند بین فقه و عرفان و فلسفه که در گذشته بسیاری از عالمان ما نتوانسته بودند بین آنها جمع کنند، جمع کند، عنوان کرد: انقلاب اسلامی هم برآیند همینهاست و حاصل همین جامعیت است.
رهدار با اشاره به امکان ارائه دادن تحلیلهای مختلف، بیان کرد: یک وقت انقلاب اسلامی را در لایه رویین آن تبیین میکنیم، در این جا باید به سراغ فقه برویم، یک وقت در لایه میانی آن را تحلیل میکنیم که باید به سراغ مبانی فلسفی برویم و یک وقت در حاق و هسته آن میخواهیم تحلیل کنیم که در اینجا باید به سراغ عرفان برویم.
وی با بیان این که این مسئله را ما در خود امام هم زیاد میبینیم، به مواردی از آن اشاره کرد و گفت: برای مثال در جنگ برنامهریزی و کار کارشناسی شده است و بعد نتیجه این برنامهریزیها فتح خرمشهر بوده است، اما امام وقتی میخواهد این مسئله را برای مردم تحلیل کند، میگوید که خرمشهر را خدا آزاد کرد. خرمشهر را خدا آزاد کرد به معنای نفی برنامهریزی و کار کارشناسی نیست، بلکه این تحلیلی حاقی و هستهای است که امام با استفاده از عرفان بیان میکند.
وی افزود: در خیلی جاها هم امام از فقه وارد میشود؛ برای مثال در همین قضیه جنگ ایشان میفرماید که هر کس که میتواند بر او واجب است که به جبهه رود. خب این لسان، لسان فقهی است و لسان عرفانی و لسان فلسفی نیست. یک جاهایی هم در محاجه با مثلا بیگانگان، امام(ره) بحثهای چندساحتنگری را مطرح میکند و میگوید که شما غربیها نمیتوانید ما را بشناسید. اینجاست که امام ظرفیتهای فلسفه را به کار میگیرد.
وی با رد هر گونه تحلیل انحصاری بیان کرد: من گمانم این است که اگر کسی بیاید و انقلاب اسلامی را منحصراً معلول امام(ره) به عنوان یک فیلسوف تحت تأثیر حکمت متعالیه صدرایی بداند، اشتباه میکند؛ همچنان که اگر امام را صرفاً یک عارف قلمداد کنیم غلط است، کما این که برخی گفتهاند که انقلاب اسلامی معلول ساحت عرفانی حضرت امام است.
وی در پایان عنوان کرد: انقلاب اسلامی معلول آمیزهای از فقه و عرفان و فلسفه است که در حضرت امام(ره) به وحدت رسیده و حضرت امام اینها را با یک نسبت ویژهای در انقلاب اسلامی اشراب کرده است.