به گزارش خبرنگار افتخاری خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، حجتالاسلام والمسلمین محمود لطفیان سرگزی، کارشناس فرهنگی ستاد اقامه نماز استان قم در گفتمان دینی «تأثیر زبان در نشاط، شادابی و امیدواری انسان» که با همکاری نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه علوم پزشکی قم در خوابگاه دانشجویی با حضور جمعی از دانشجویان عضو طرح یاوران نماز برگزار شد، گفت: حق زبان از دیدگاه رساله حقوق امام سجاد(ع) یکی از شاهکارهای جهان آفرینش نیروی سخن و هنرگو بودن زبان است که انسان باید در برابر قدرت نمایی خدا و نعمتهای بیشمارش سر تسلیم و بندگی فرود آورد.
وی بیان کرد: قدرت سخنگویی زبان از یک سو اختلاف لهجه و لغت آن از سوی دیگر از شاهکارهای خلقت است که با صدها رقم، لغت و هزاران نوع لهجه نژادی، محلی و شخصی و به عدد افراد انسان تُن صدا و میلیاردها واژه تکلم میکند.
حجتالاسلام لطفیان یادآور شد: زبان در پرتو حس ذائقه و چشایی انواع اطلاعات را کسب کرده و به مغز میدهند. مزه خوردنیها و آشامیدنیها از لحاظ شیرینی، تلخی، تندی، شوری، ترشی، خامی، پختگی، رسیدگی و نارسیدگی را درک کرده و به مغز تحویل میدهد. زبان در میان اعضای بدن دارای یک نوع نیروی فیزیکی است که هم نقش گیرنده را دارد و هم نقش فرستنده را مثلاً چشم همه رنگها را میبیند اما قدرت بیان و معرفی آنها را ندارد. بین انواع بوها را درک میکند اما از تعریف و مدح و ذم بوها ناتوان است.
وی ادامه داد: کارهای دیگر زبان غیر از سخن تحویل غذا در فضای دهان، مخلوط کردن ذرات غذا با مایع بزاقی که در حقیقت نوعی اسید و یکی از عوامل هضم غذاست، جا به جا کردن خورانیها برای نرم شدن در زیر دندان، جمع کردن قطعات خرد و درشت مواد خوراکی که در فضای دهان و لابه لای دندانها مانده، به عقب راندن مواد غذایی جهت بلع و سرازیر شدن به سمت معده و مکیدن آب و دیگر آشامیدنیها از مایعات و ... است.
مدیر کانون نویسندگان نماز استان قم با اشاره به آیه 54 سوره یوسف، گفت: زبان بود که یوسف غریب ناشناخته و زندانی را با چند جمله سخن در دربار عزیز مصر به اوج عزت رسانید و بر مسند زمامداری مصر نشانید. سهم زبان در سرنوشت افراد از همه بیشتر است. زبان تعیینکننده خوشبختی یا بدبختی عزت یا ذلت، سرافرازی یا رسوایی، خوشنامی یا بدنامی و پاداش یا مجازات است.
وی بیان کرد: یکی از زیانهای اجتماعی دروغ، سلب اعتمادی است که از ناحیه مردم نصیب دروغگو میشود. اعتماد مردم بهترین راه موفقیت است. دروغگو خود را از این نعمت پرقیمت محروم میسازد و با پای خویش به سوی سیاه بختی میتازد. چقدر تلخ است برای کسی که اطرافیان، اقوام، فامیل و دوستان سخنانش را باور نکنند. دو چهره و دو زبان داشتن یعنی در حضور سخنی بگوید و در غیاب سخن دیگر در جلوی رو قیافه مهر داشته باشد و در پشت سر قیافه قهر و دشمن او نمیداند که مردم با یکی دو جلسه به دو رنگ بودنش پی میبرند و از وی متنفر میشوند.
کارشناس مرکز تربیت مربی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم با اشاره به اینکه آنان که خواستار جلب عواطف و کمک دیگران هستند به دروغ ادعای فقرمیکنند یا ثروتمندانی که از ترس همراهی با نیازمندان فامیل به دروغ تظاهر به نادانی میکنند، گفت: همه از خطاهایی است که به وسیله زبان انجام میگیرد. یکی دیگر از مفاسد زبان غیبت است؛ غیبت، خیانت و تهمت از علائم ضعف ایمان و نشانه شیطنت است. چه شخصیتهای بسیار ارزندهای را که با زبان پلید غیبتکنندگان در هم شکسته، چه آبروهایی را که غیبت بر باد نداده چه انسانهای با منفعت و فعالی را که غیبت خانهنشین نکرده، چه اموال پاک و ارزندهای را که غیبت از دست صاحبش بیرون نکرده و مالکش را به خاک سیاه ننشانده، چه جنگها و نزاعهایی که به وسیله غیبت برپا نشده است.
حجتالاسلام لطفیان بیان کرد: غیبت گناه است، همه مسلمانان مطلع و آگاهند که غیبت معصیت و مساوی با خوردن گوشت مرده برادر مؤمن است ولی با کمال تعجب و با یک دنیا تأسف خیلی به این گناه خطرناک آلودهاند. امروزه نقل شیرینی خانوادهها غیبت است. هر گناهی که ما مرتکب میشویم در حقیقت تیشهای به ریشه کمال، سعادت و حرکت الهی خود میزنیم. هنگام ترک گناه در باطن خویش احساس سبکی، نور و روشنایی کرده گویی دو بال پر قدرت برای پرواز به حضرت دوست پیدا کرده و از عبادت، طاعت، خدمت و انجام فرایض الهی لذت میبریم.
وی افزود: اما وقت گناه و خطا حس میکنیم که درون ما را ابری از تاریکی و ظلمت گرفته و در نتیجه از عبادت و خدمت منزجر و دلسرد میشود. هرکس به هر کجا رسید از ترک گناه و ادای واجبات ترسید، سکوت مثبت و خاموشی زبان در زندگی انسان را از بسیاری شرارتها، خطرات، زیانها و خسارتها که محصول بینظمی زبان، بیبند و باری عضو در گفتار است در امان میدارد.
کارشناس فرهنگی ستاد اقامه نماز استان قم در پایان یادآور شد: سخنان بیجای زبان، گفتههای خطا، گفتارهای ناهنجار و گفتن آنچه نباید گفت همچون زنجیرهایی است که خود انسان را در تنگناها به اسارت میکشد. جالب است بدانید بعضی از اصحاب رسول خدا(ص) سنگریزهای را در دهان میگذاشتند و چون میخواستند حرف بزنند فکر میکردند اگر خوب بود میگفتند و اگر بد بود به سکوت خود ادامه میدادند. یادمان باشد که هر حرفی میزنیم چهار شرط داشته باشد یا از واجبات دین یا از مستحبات دینی باشد و یا نیاز واقعی فرد و یا نیاز واقعی و ضروری جامعه باشد.