به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) از خراسان جنوبی، وقتی قدم بر کوچه و خیابانها و در جمع مردم میگذاری، نگاههای بسیاری بر توست که انواع مختلفی دارد به خودت بستگی دارد که طالب کدام نگاه باشی میتوانی هفت قلم آرایش کنی و نگاههای هرزه را به خودت جلب کنی و یا اینکه چادر بر سر کنی و با عفت و حیا قدم برداری و نگاههای شهدا و اهل بیت(ع) را بر خود جذب کنی حالا خودت انتخاب کن کدام نگاه بهتر است؟
میخواهم امروز برای اولین بار رنگ چادر خود را به رختان بکشم، میخواهم امروز بگویم که من چقدر خوشبختم وقتی غرور را در هنگام برداشتن گامهایم در این کره خاکی لمس میکنم چون من سیاهی بر سر دارم که از سیاهی آسمان شبهای حیاط خانههایمان برّندهتر است چه کسی جرأت دارد به حریم من نفوذ کند؟ دشمنی که در آنسوی این مرز و بوم سکنی گزیده و تلسکوپهایش را بهسمت من گرفته و بدون قدری چرت زدن صبح و شام بهدنبال دزدیدن این غرور من است؟ نه... نمیگذارم.
بارها راههای مختلفی به من پیشنهاد دادی برای اینکه این سیاه را کنار بگذارم و یا در زندگیام کمرنگش کنم، چه روزهایی که در شک بودم برای اینکه آیا این سیاه بر سرم باشد یا نه!
حجاب محدودیت است برای آدمنماهایی که فقط بهدنبال هوس خودشان هستند و بهترین وسیله برای کامیابیشان، جسم و روح توست که از سر ناآگاهیات آنها را به نمایش درآوردهای... بله حتی روحت را!!
تو وقتی بدون هیچ محدودیت و خط قرمزی با نامحرم به گفتوگو و بگو بخند مینشینی و همه احساسات و افکار و عقایدت را برایش روی دایره میریزی، روحت را، که تجلی او، همان فکر و اعتقادات توست به نمایش درآوردهای... بهتر است بدانی آدمها از چیزهای راحت بهدست آمده و سر راه افتاده، زوددل زده و خسته میشوند.
حجاب محدودیت است نه برای تویِ محجبه
حجاب محدودیت است نه برای تویِ محجبه، بلکه برای کسانیکه خودشان را از قیود و نظم زندگی رها کرده و با بیمسئولیتی نیازهایشان را از این طریق برآورده میسازند. پسری که از ابراز محبتهای بیانتهای دختران، سیراب میشود و نیازهای جنسیاش را هم بدون هیج سدی پاسخ میدهند، مگر میآید و خودش را درگیر زندگی و قیود و نظم آن کند؟
اما حجاب تو، نه فقط حجاب ظاهری که حتی حجاب در رفتار و گفتارت، به هر کس اجازه سوءاستفاده نمیدهد.
تو قطعاً برای خودت ارزش قائلی! چرا اجازه میدهی عزت و شخصیتت را از تو بگیرند و وسیله بازی و کامیابی چند روزهشان باشی؟ میگویی: تو جوان و زیبایی و دوست داری از جوانی و زیباییات استفاده کنی و آن را به نمایش دربیاوری؟ اما از تو میپرسم: دلت نمیخواهد همانطور که جوانی و زیبا و لایق بهترینها، یک بهترین هم متقابلاً از زیبایی و جوانی تو استفاده کند؟
تو مطمئنی که هر کس در کوچه و خیابان از کنار تو عبور میکند، لایق است و جزء خوبها و بهترینها؟ بسیاری از کسانیکه هر روز در خیابان از کنارشان میگذری، ممکن است از هر دستهای باشند، از یک آدم تحصیلکرده با اخلاق با طرز فکری درست و امروزی، تا یک چاقوکش دزد اراذل اوباش! تو از کجا میفهمی هر کدام از آدمهایی که از کنارت میگذرند، جزء کدام دستهاند و نگاهشان به تو، چه نگاهی است؟ خواستهشان از تو با چه قصد و هدفی است؟ از کجا میتوانی جلویشان را بگیری، وقتی تشخیص بدهی بعضیهایشان همانی نیستند که تو فکر میکردی؟!
اما حجاب تو، محدودیت است برای آنها، چه حجاب ظاهریات، چه حجاب رفتاری. حجاب ظاهریات خود به خود زمینه راهنمایی دادن به آنها را فراهم میکند.
تو با نوع پوششت، به طرف میفهمانی چطور باید درباره تو فکر کند
تو با نوع پوششت، به طرف میفهمانی چطور باید درباره تو فکر کند و تصمیم بگیرد و در برخورد با تو تا چه حد باید پایبند به اصول و ارزشها باشد. او با همین نوع پوشش توست که میفهمد روحت هم خریدنی است یا نه؟ و بهایش چقدر است؟
حجاب تو با ایجاد محدودیت برای دیگران مصونیت تو را بهدنبال دارد و حتی اگر با رعایت حجاب هم از آسیب آدمنماهای بیمار در امان نبودی، آن وقت میتوانی صدایی به اعتراض بلند کنی.
تو اگر حجاب نداشته باشی و خودت را در معرض استفاده همگان قرار دهی، دیگر حق اعتراض هم نخواهی داشت؛ چراکه خودت به همه اجازه دادهای که از تو و از جسم و روحت استفاده کنند. حالا اگر دچار گرفتاری از جانب آنان بشوی، بروی و از آسیبرسانی چه کسانی اعتراض کنی؟ کسانیکه مجوز کارهایشان را خودت صادر کردهای... میبینی؟ تو گمان میکنی یک دختر محجبه و پسر محجب(چون معتقدم حجاب تنها مختص خانمها نیست) در بند هستند؛ اما من میگویم: اتفاقاً این تو هستی که در بندی که حتی حق اعتراض نسبت به عواملی که باعث آسیب به تو هستند را هم نداری.
اصلاً تو چطور میتوانی عزت نفس و ارزش وجودیت را آنقدر پایین به حساب بیاوری که حاضر باشی فلانی، همان نگاه و رفتار و فکری را نسبت به تو داشته باشد که نسبت به هزار نفر دیگر هم دارد؟
خودت را کم نفروش
خودت را کم نفروش! خودت را دست نیافتنی کن! نه با زیبایی ظاهری که بین همه مشترک است و تا دلت بخواهد سر راه ریخته و اگر تو نشدی یکی دیگر هست. برای خودت ارزش قائل باش؛ برای افکار و عقایدت و هم برای جسمت... عزت نفست را حفظ کن! حجاب برای دیگران محدودیت ایجاد میکند که نتیجهاش مصونیت توست، نتیجهاش حفظ عزت نفس توست. اصلاً دقت کردهای که هیچوقت چیزهای باارزش دمدستی نیستند؟...
حجاب این نیست که آدمی یک پارچه سیاه به دور خودش بپیچد! که نداند این یکی دو متر پارچه هلالی شکل برای چیست، و تنها دلیل سر کردن آن، فرهنگ خاص خانواده باشد یا احتمالاً اجبار آنها، حجاب اصلاً این نیست که فلانی چادری است یا نه! حتی برای چادریها هم حجاب و اندازه اش فرق میکند!
مقام زن مقام والاست؛ عالىرتبه است، ما مىخواهیم زن به مقام والاى انسانیت خودش باشد نه ملعبه در دست مردها و اراذل. زنها گمان نکنند که این مقام زن است که باید بزک کرده بیرون بروند، با سرِ باز و لخت بیرون بروند! این مقام زن نیست؛ این عروسکبازی است نه زن... زن باید شجاع باشد، زن باید در مقدرات مملکت دخالت کند. زن آدمساز است؛ زن مربی جامعه است.
مثلاً بیاییم با خودمان فکر کنیم که حجاب داشته باشیم، اما چادر نباشد این فکر غلطی است نه اینکه من بخواهم بگویم: چادر نوع منحصر است، نه، من میگویم: «چادر بهترین نوع حجاب است؛ یک نشانه ملی ماست. هیچ اشکالی هم ندارد، هیچ منافاتی با هیچ نوع تحرکی هم در زن ندارد».