به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، ماهنامه آموزشی، تحلیلی و اطلاعرسانی «رشد معلم» در ششمین شماره خود که به تازگی منتشر شده، مطالبی با عناوین «داستان اعداد»، «زنگ لبخند»، «آینه تمام قد»، «بحران هیزم»، «لحظه امتحان»، «سالهاست پشت لبخندش سنگر گرفتهام»، «سراینده مرز پرگهر» و «معلمان و اولیا کمی یواشتر» را درج کرده است.
«داستان اعداد»، به عددنویسی و ریشههای آن در بابل باستان، اعراب و یونانیان، اعداد هندی و نمایش امروزی اعداد پرداخته و در بخشی از آن آورده است: «در قرنهای نخست اسلامی، ترجمه برخی کتابهای جبر و حساب از زبان هندی به زبان عربی، باعث آشنایی مسلمانان با ریاضیات هندی شد و دانشمندان مسلمان این مطالب را آموختند و به شرح و بسط آنها پرداختند.»
در صفحه یاد یار مهربان، مطلبی با عنوان «خاتون معارف ایران» آمده که به معرفی «بدرالدجی، مهرتاج رخشان» دختر میرمحمدباقر رضوی، ملقب به امامالحکما از پزشکان دوره ناصری پرداخته و در معرفی این فرد، میخوانیم: «وی در سال 1260 خورشیدی، در تهران دیده به جهان گشود. به نوشته مؤلف کتاب «اولین زنان»، وی در کودکی در کودکستان آمریکایی اصفهان و سپس در مدرسه آمریکایی همین شهر به تحصیل پرداخت. در همین شهر با صدیقه دولتآبادی آشنا شد و چندی مدیریت مدرسه وی را به عهده داشت.»
به نوشته کتاب «از کتیبه تا تاریخ»، مهرتاج رخشان، نخستین زن ایرانی است که از مدرسه اصفهان دانشنامه خود را گرفته و چون با زبانهای انگلیسی، عربی و فرانسه به خوبی آشنایی داشت و فرهنگ رو به تکامل جهان را میشناخت، از پیشروان مبارزه زنانه بود و به نبرد با خرافهپرستی و نادانی پرداخت و پس از آن توانست با همیاری پدرش مدرسهای به نام «امالمداری» را در تهران بازگشایی کند.
«آینه تمام قد»، تمثیلات قرآنی درباره انسانهای بریده از آسمان را مورد توجه قرار داده و برخی از نمونههای آن همچون «حرص و ولع شدید عالمان دنیاپرست»، «کافران غوطهور در دریای ظلمت»، «سقوط دردناک مشرکان»، «تحیر و سرگردانی منافقان» و «بیثباتی منافقان» از نمونههای روشن تمثیلات قرآنی به شمار میروند.
«سالهاست پشت لبخندش سنگر گرفتهام»، نوشته علیاکبر زینالدین و درباره محمدرضا سنگری است. در بخشی از این نوشتار میخوانیم: «سنگری کمادعا بود. ساده میآمد و ساده میرفت و این راز بزرگی او بود. اما اعجاز سخن داشت. کسانی که پای سخنان سنگری نشستهاند، میدانند که شنونده را سحر میکند. سنگری شاعر و نویسنده انقلاب اسلامی و دفاع مقدس بود و دوستان و همنشینان وی از همفکرانش بودند. وی تاکنون مورد احترام همه دولتهای پس از انقلاب اسلامی بوده است. سنگری معلم تاریخ ادبیاتی بود که نه تنها سر مخالفت با نویسندگان و شاعران مدرن و نوپرداز نداشت، بلکه ما را به خواندن آثارشان تشویق میکرد.»
«سراینده مرز پرگهر»، به معرفی حسین گلگلاب، معلم، مؤلف، پژوهشگر و هنرمند پرداخته و در این زمینه نوشته است: «حسین گلگلاب در مرداد 1276 خورشیدی در تهران به دنیا آمد. پدرش مهدی مصورالملک از نقاشان و عکاسان مشهور دوره قاجاریه بود. تحصیلات ابتدایی را در مدرسه علمیه و متوسطه را در دارالفنون به پایان برد و از محضر اساتیدی چون، عبدالعظیم قریب و غلامحسین رهنما استفاده کرد. در 1298 به تدریس علوم طبیعی در مدرسه دارالفنون مشغول شد. وی ضمن تحصیل و تدریس، به آموختن زبانهای فرانسه، انگلیسی، روسی و لاتین نیز پرداخت. در 1301 از مدرسه نظام عالی حقوق فارغالتحصیل شد و در 1307 به تدریس درس گیاهشناسی در مدارس نظام پزشکی پرداخت. حسین گلگلاب از سال 1324 - 1327 علاوه بر تدریس، معاون دانشکده پزشکی نیز بود و در سال 1323 وفات یافت.»
حسین گلگلاب، سراینده سرود «ای ایران»، درباره انگیزه سرودن آن میگوید: «هنگامی که سربازان روسی، انگلیسی و آمریکایی، ایران را اشغال کرده بودند(جنگ بینالملل دوم)، در سال 1323، یک روز از خیابان هدایت(در سعدی شمالی) رد میشدم و دیدم که یک سرباز آمریکایی یک بقال ایرانی را کتک میزند. خیلی عصبانی و ناراحت شدم. انجمن موسیقی ملی در همان خیابان هدایت(محله ولیآباد) بود. وقتی به آنجا رسیدم و آنچه را اتفاق افتاده بودم، گفتم! خالقی هم متأثر شد. این موضوع انگیزهای شد تا وی آهنگی بسازد و من شعرش را تهیه کنم. حاصل این همکاری، سرود «ای ایران، ای مرز پرگهر» است که در تقویت روحیه ایرانیان در آن دوران تأثرانگیز خیلی لازم بود.»