همه برنامههای دین مقدس اسلام، انسانساز است و دلیل بر جامعیت دین اسلام، این است که برای ترفیع روح و روان انسان برنامههای گوناگونی دارد که همه مطابق با فطرت سلیم انسانی و مطابق با احتیاجات بشریت است. خداوند در قرآن فرموده است: «وَ اسْتَعینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلَوةِ وَ إِنَّهَا لَکَبِیرَةٌ إِلَّا عَلَى الْخَاشِعِینَ»(1)
برنامه اعتکاف از برنامههای بزرگ الهی، عبادی و تربیتی اخلاقی اسلام است که برکات و آثار فراگیری دارد و در جامعه، ایجاد تحول میکند و اجتماع را به سوی کمال سیر میدهد.
اعتکاف، تمرینی است تا اخلاقیات در مردم رسوخ پیدا کند و همیشه بتوانیم نبض رفتارمان را کنترل کنیم و این امر موقوف بر این است که توانایی انسان زیاد شده و قدرتمند حقیقی باشد.
در واقع همه این برنامهها برای این است که مردم متوجه به خداوند متعال شوند، چراکه آنچه به قلبها آرامش میدهد یاد خداست؛ «ألَا بِذِکْرِ اللهِ تَطْمَئِنُّ القُلُوبُ»(2)
دعا هم به همین معناست، یعنی باید انسان دائماً در یاد خدا باشد. اینکه در روایات فرمودهاند «الدُّعاءُ مُخُّ العِبَادَةِ»(3)، یعنی بندگی و پرستش خدا به دعاست. معنای دعا فقط این نیست که مثلاً از خداوند پول یا شفای مریض خود را بخواهیم، بلکه خدا را خواندن و یا الله گفتن و او را به اسماء حسنی یاد کردن، معنای دعا است.
در روایتی است که دو نفر مشغول نماز شدند، یکی قرآنش زیاد بود و دیگری دعایش. از امام(ع) پرسیدند: کدام یک افضل است؟ حضرت فرمودند «هر دو خوب است». شخص اصرار کرد تا بداند کدام افضل است؟ بالاخره حضرت فرمود «آن کسی که دعایش بیشتر است، افضل است»؛ «هی واللهِ العبادةُ، هی و اللهِ افضلُ»(4)
انسان وقتی برنامههایی از قبیل اعتکاف را با دقت ملاحظه میکند پی میبرد که چنین برنامههایی، وحیانی و از عالم غیب است.
اعتکاف، هنر به معنای واقعی کلمه است. هنر، یعنی بازداشتن نفس و اینکه آدم بتواند در مقابل هوای نفس بایستد. البته اعتکاف را معنا میکنند به این که انسان بتواند خودش را در مقابل غرائز، شهوت و غضب حفظ کند.
هنر این است که آدم بتواند در مقابل غضب بایستد. انسان معتکف، هنرمند واقعی است، یعنی مغلوب هوای نفس نمیشود. شاعر هم میگوید؛ مردی گمان مبر که به پنجه است و زور کتف، با نفــس اگــر بــر آیی دانــم که شاطری
در روایات هم داریم «أَشَدُّکُمْ مَنْ مَلکَ نَفْسَهُ عِنْدَ الْغَضَب»(5) سختترین و قویترین شما کسی است که هنگام غضب، مالک نفس خودش باشد.
کدام لذت دنیایی را میتوان با لذات حالات خوش معنوی اعتکاف مقایسه کرد؟ کجایند آنان که به فکر عیش و نوش مادی و تفریحهای غیرسالم همراه با گناه و لذات زودگذر دنیا هستند.
أین الملوک و ابناء الملوک؟ آیا میتوان برای قرب به خداوند و رسیدن به مقام والای انسانیت ارزش مادی معین کرد؟ آیا میتوان لحظههای پرفیض و با نشاط سحر و افطار معتکفان را با زمان دیگران مقایسه کرد؟
هرگز، هرگز، اینجاست که باید آیه شریفه قرآن را با توجه و تدبر تلاوت کرد: «یَا أیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اسْتَجِیبُوا للهِ وَ لِلرَّسُولِ إذا دَعَاکُم لِمَا یُحْییکُم؛ ای کسانی که به خدا و پیامبر ایمان آوردهاید، به خداوند و پیامبر او پاسخ بگویید آنگاه که شما را میخوانند تا حیات و زندگی واقعی به شما هدیه کنند»(6).
آری، این است حیات حقیقی و این است زندگی سرشار از معنویت و روح پاک و تهذیب نفس و تقرب به خداوند متعال که خود را برای انجام وظایف و تکالیف الهی آماده میکنیم.
اعتکاف، انسانی را که در کارهای دنیایی خود غرق شده است و خسته از ناملایمات زندگی است، چند روزی به خلوت با خدای خود و انس با پروردگار دعوت میکند که در آن با تفکر صحیح، برنامههای آینده خود را رنگ و بوی خدایی دهد و نسبت به کارهای گذشته خود تجدید نظر کرده و از خداوند قادر متعال، مدد و کمک بگیرد.
اعتکاف، حیاتبخش جامعه اسلامی است. همانطور که ماه مبارک رمضان، مدرسه عالی تربیت و اخلاق است، اعتکاف در ایام خاص بهویژه دهه آخر ماه مبارک رمضان، مدرسه اخلاق و معنویت است و کسانی که توفیق درک این سنت مهم را پیدا میکنند، حیات دینی خود را خواهند یافت و سبک زندگی آنها دینی و خدایی میشود.
همه معتکفان در این چند روز اعتکاف باید رابطه خود با خداوند متعال را اصلاح کنند و از خدا بخواهند تا آنها را به انجام وظایف شرعی موفق بدارد.
بانوان معتکف هم با پوشش و حجاب برتر، حجاب اسلامی را احیا کنند. بانوان معتکف علاوه بر چادر، صورتهای خود را از دید نامحرم بپوشانند تا حقیقت اسلام را به جهانیان نشان دهند، باید که بپوشد رو هر زن که مسلمان است، زیرا که حجاب زن معلوم زایمان است.
باید اوقات گرانبهای اعتکاف را غنیمت داشته و برای خود و دیگران و برای نجات ممالک اسلامی از دشمنان اسلام و پیروزی و سربلندی مسلمانان جهان دعا کنیم و فرج حضرت بقیةاللهالأعظم(عج) را از خداوند متعال مسألت کنیم.
حقیر هم دوست دارم در میان معتکفان باشم و از نفسهای گرم آنها توشه بگیرم و با آن عزیزان به درگاه ایزد منان، انابه و توبه و تضرع داشته باشم.
پینوشتها:
1. سوره بقره، آیه 45.
2. سوره رعد، آیه 28.
3. وسائل الشیعة؛ ج7، ب2، ح 8615.
4. همان؛ ج6، ب6، ح8383.
5. بحار الانوار؛ ج74، ب7، ح67.
6. سوره انفال، آیه24.