در جامعهای که آرامش روانی و سلامت معنوی، ستونهای اصلی قدرت و مقاومت فرد و جمع است، تعامل میان نهادهای امنیتی و آموزههای قرآنی اهمیت دوچندان مییابد. نیروی انتظامی، بهعنوان یکی از ستونهای مهم دستگاه امنیتی کشور، مأمور تأمین نظم، قانونمداری و امنیت اجتماعی است. اما این مسئولیت سنگین، با فشارهای روحی، تنشهای محیطی و مواجهه با آسیبها همراه است. در این میدان، مأمورانی که در خفقان فشارها قرار دارند، نیازمند نیرویی معنویاند که نه تنها پناهگاه دل باشد، بلکه چراغ راه و سپری در برابر لغزش و خطا.
قرآن کریم، وقتی در مقام هدایت و اخلاق وارد عرصه زندگی شود، میتواند به همان سپری تبدیل شود که نبی اکرم (ص) بدان مخاطبان را دعوت کرده است که «الَّذِینَ آمَنُوا وَ تَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِکْرِ اللَّهِ أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ؛ هدایتشدگان کسانی هستند که ایمان آورده و دلهایشان به یاد خدا آرام میگیرد. بدانید که تنها با یاد خدا دلها آرام میگیرد»؛ پس اگر نهاد انتظامی بتواند بستر انس با قرآن را در درون مجموعه و بین کارکنان خود ایجاد نماید، نه فقط آرامش درونی کارکنان تقویت میشود، بلکه تأثیر مثبتی بر تعامل آنان با مردم نیز بر جای خواهد گذاشت.
در هفته نیروی انتظامی به سراغ سرهنگ رمضانعلی رودمقدس، مدیرکل قرآن، عترت و نماز سازمان عقیدتی ـ سیاسی فراجا، رفتیم تا با وی درباره نقش قرآن در آرامش روانی مأموران، تجربههای شخصی، چالشها و چشمانداز فعالیت قرآنی در نیروی فراجا، گفتوگویی انجام دهیم که در ادامه میخوانیم؛
رمضانعلی رودمقدس متولد سال ۱۳۵۵ در شهر کلارآباد استان مازندران هستم. حافظ کل قرآن و از کودکی در فضاهای قرآنی فعال بودم. علاقهام به قرآن از دوره ابتدایی در من شکل گرفت؛ کلاس سوم ابتدایی بودم که روزی شهردار منطقه به مدرسهمان آمد و مسابقه قرآنی برگزار کرد. در میان دانشآموزان، من رتبه اول را کسب کردم و جایزهای ساده شامل یک دفتر ۴۰ برگ و یک خودکار به من دادند. آن روز، گرچه در درسهای دیگر رتبه برتر نبودم، اما اولین موفقیتم در مسیر قرآن بود و همان جرقه، مرا به سمت عشق به قرآن سوق داد.
در خانهای بزرگ شدم که پدرم پزشک بود و مادرم خانهدار؛ اما هر دو، ایمان به اهلبیت(ع) و عشق به قرآن داشتند. پس از نماز، مادرم دعایی خاص میخواند و من کودک بودم که آن کلمات را میشنیدم: «خدایا بچههایمان را حفظ کن، عاقبت بهخیرشان گردان، آنان را در مسیر قرآن و اهل بیت(ع) قرار ده.» همین توصیهها و دعاها، با لقمه حلال و تربیت پاک، زمینهساز حرکت من در مسیر قرآن شد.
حفظ قرآن کریم یکی از آرزوهایم بود و همیشه به دنبال شرایط مناسبی بودم تا حفظ قرآن را شروع کنم که از سال۱۳۸۳، پس از ازدواج، با حمایتهای همسرم و لطف خداوند، بدون هیچ استاد و کلاسی موفق به حفظ کل قرآن کریم، ظرف مدت چهار سال شدم.
تحصیلاتم را تا مقطع فوقلیسانس در رشته الهیات و معارف اسلامی با گرایش قرآن و حدیث گذراندم. پس از پایان خدمت مقدس سربازی در سال ۱۳۸۱ در نیروی انتظامی استخدام شدم. در ادامه تحصیل، دکترای الهیات با گرایش قرآن و حدیث گرفتم. در عرصههای عمومی نیز سخنرانیهای مذهبی دارم، همچنی گاهی اجرای مراسم قرآنی را برعهده میگیرم و در اردیبهشت ۱۴۰۴، در مسابقات اساتید دانشگاهی کشور، رتبه اول حفظ کل قرآن را کسب کردم. سابقه شرکت در مسابقات قرآن نیروهای مسلح و سایر نهادها را نیز دارم.
قرآن کریم، فراتر از کتابی برای تلاوت، بلکه یک نسخه شفابخش است. در آیات محکمات قرآن، سخن خداوند به صراحت آمده است؛ هر خوانندهای میتواند آن را دریابد. ما در زندگی معمولاً دنبال اضافه کردن علم هستیم؛ در مقاطع تحصیلی از دیپلم تا دکترا، اما این علوم ممکن است خطا داشته باشد. اما قرآن، کلام خداوند است، بینقص و حاکی از حقیقتی فراتر از خطای بشری.
وقتی مأموری در شرایط دشوار قرار میگیرد، اگر قرآن و سخن خدا در دلش نفوذ کند، به او قوت میدهد. حضرت آقا فرمودهاند حفظ قرآن هدف نیست؛ بلکه وسیلهای است تا انسان با قرآن مأنوس شود، در آن تدبر کند و به آن عمل کند. این فرایند، نه فقط به نفع دنیا و آخرت فرد است، بلکه برای نهادهایی همچون نیروی انتظامی حیاتی است.
اگر فرمانده، رئیس یا افسر بلندپایهای در مجموعه انتظامی باشد که شاخص قرآنی باشد، کسی که حافظ قرآن، متخلق به اخلاق قرآنی و نمایندهی نور ایمان باشد، به خودی خود سازمان را الهام میبخشد. سایر کارکنان رهرو او میشوند، الگو میگیرند و تراز رفتاریشان را ارتقاء میبخشند
ما تلاش کردهایم در مجموعه انتظامی بستری فراهم کنیم که کارکنان با قرآن انس پیدا کنند. وقتی فردی حافظ قرآن باشد و صدای قرآن در فضای اداری یا اماکن انتظامی پخش شود، آن صدا خودش بازدارنده است، خودِ قرآن محافظتکننده است. فردی که قرآن میخواند، آموزههای قرآنی را میآموزد، در عمل به آنها رفتار میکند، در تعامل با مردم مهربانتر میشود، و در کارش خدا را ناظر میگیرد. این نگرش، زمینه بازدارندگی از خطا و اشتباه است.
در مجموعه انتظامی، فرماندهان محترم همچون سردار رادان و حجتالاسلام شیرازی توجه ویژهای به قرآن دارند. آنان تأکید کردهاند که هیچ روزی نباید بگذرد که پرسنل پنجاه آیه قرآن نخوانند. همین اهتمام باعث شده بخش قرآنی فراجا به توفیقات بزرگی دست یابد؛ مانند رتبه نخست تیمی بین نیروهای مسلح، نمایندگان متعدد در مسابقات کشوری و بینالمللی، و پرورش نخبگان قرآنی.
بله، تأثیر حضور این افراد فوقالعاده است. قرآن در سوره فرقان میفرماید: «یَا وَیْلَتَى لَیْتَنِی لَمْ أَتَّخِذْ فُلَانًا خَلِیلًا»؛ یعنی انسان افسوس میخورد که دوست غلطی انتخاب کرده است. اما در سوره نساء، خدا میفرماید کسانی که از خدا و رسول اطاعت کنند، با پیامبران، صدیقان، شهدا محشور خواهند شد. یعنی دوست و الگو بودن مؤمن و قرآنگرا، جایگاه والایی دارد.
اگر فرمانده، رئیس یا افسر بلندپایهای در مجموعه انتظامی باشد که شاخص قرآنی باشد، کسی که حافظ قرآن، متخلق به اخلاق قرآنی و نماینده نور ایمان باشد، به خودی خود سازمان را الهام میبخشد. سایر کارکنان رهرو او میشوند، الگو میگیرند و تراز رفتاریشان را ارتقا میبخشند. اگر کسی قصد خطا یا لغزش داشته باشد، حضور این افراد مانع میشود؛ او خجالت میکشد در برابر فردی که شاخص قرآنی است، خطا کند.
در فراجا شاهد نمونههای موفقی بودهایم؛ افسرانی که حافظ قرآن هستند، قاریان ممتاز، افرادی که در مسابقات قرآنی نمایندهی نیروی انتظامی و کشور بودهاند؛ آنان نه فقط در درون مجموعه تأثیر میگذارند بلکه در جامعه نیز الگو شدهاند.
قرآن در آیهای میفرماید: «الذین آمنوا و لم یلبسوا ایمانهم بظلم أولئک لهم الأمن و هم مهتدون». یعنی کسانی که ایمان آوردند و آن را با ظلم آلوده نکردند، اهل امنیت و هدایتاند. این آیه نشان میدهد ایمان خالص که با ظلم آمیخته نیست، زمینهساز امنیت است.
اگر در جامعه ایمان وجود داشته باشد، اگر در دستگاه انتظامی کارکنان با ایمان و متخلق به قرآن باشند، در مقابل ظلم مقاومت میکنند. هر جا هجمهای برای خطا یا فساد صورت گیرد، آنها مقابل آن میایستند. این است که امنیت نه تنها بر مبنای ابزار و نیروی فیزیکی حفظ میشود، بلکه در بُعد اخلاقی و معنوی تثبیت میگردد.
وقتی به زندگی مأمورانی که جان دادهاند، نگاه میکنیم، میبینیم بسیاری از آنها افرادی مؤمن و قرآنی بودند. آنها با ایمان و قرائت قرآن، کارشان را برای رضای خدا انجام میدادند. قرآن، انس، تدبر و ایمان عمیق، در کنار تعهد کاری، ترکیبی است که جامعه را بیمه میکند.
ما جلساتی با رئیس سازمان داشتهایم تا قرآن در نیروی انتظامی نهادینه شود، نه صرفاً به عنوان برنامهای جانبی. یکی از طرحهای مهم ما، تأسیس مدرسه حفظ قرآن در شهرکهای سازمانی است؛ جایی که فرزندان کارکنان از کودکی تحت تربیت قرآنی قرار گیرند.
اگر قرآن بتواند در لایههای ساختاری و روحی نیروی انتظامی جاری شود، آرامش روانی مأموران تأمین میشود، رفتار انسانیتر با مردم شکل میگیرد، و سطح اعتماد اجتماعی ارتقاء مییابد
در سالهای اخیر، سال ۱۴۰۳ و ۱۴۰۴ در فراجا بهعنوان سال قرآن و نهجالبلاغه نامگذاری شدهاند. سال گذشته، صد نفر از کارکنان منتخب، به دورهی حفظ یک ساله کل قرآن اعزام شدند تا پس از بازگشت، خود بهعنوان اساتید قرآنی مشغول شوند. امسال نیز ۲۲ نفر از کارکنان و خانوادههایشان به مرحله نهایی مسابقات اوقاف راه یافتند، افتخاری بزرگ برای مجموعه انتظامی.
همچنین مطالبات من این است که مسئولان قرآنی کشور نیز به این عرصه توجه ویژهای داشته باشند؛ امکانات آموزشی رایگان قرآن، فراهم کردن بستر دیجیتال سالم برای آموزش قرآن و کاهش موانع اقتصادی برای خانوادههای علاقهمند، از اولویتهاست.
فقط در پایان گفتوگو، از فرماندهانی، چون سردار رادان و سردار شرفی که نقش جدی در حمایت از فعالیتهای قرآنی دارند تشکر میکنم. همچنین از حجتالاسلام شیرازی، رئیس سازمان عقیدتی ـ سیاسی فراجا، که الگویی برای قرآنی عمل کردن هستند تشکر میکنم. اگر قرآن را در دلها بنشانیم، همانند بذر نیکوی الهی، درختی تنومند خواهد شد که هیچ علف هرزی بتواند آن را نابود کند. خداوند حافظ کسانی است که از کودکی با قرآن مانوس شدهاند و در مسیر عمل قرار دارند. اگر قرآن بتواند در لایههای ساختاری و روحی نیروی انتظامی جاری شود، آرامش روانی مأموران تأمین میشود، رفتار انسانیتر با مردم شکل میگیرد، و سطح اعتماد اجتماعی ارتقا مییابد.
افزون بر آن، وقتی فرماندهان، افسران و کارکنان شاخص، خود قرآنی باشند، سازمانشان به الگو تبدیل میشود. حضور حافظان و قاریان در بدنه نیرو، تنها نماد نیست، بلکه نیرویی است بازدارنده از فساد، مروج اخلاق حرفهای و معلمی برای سایر کارکنان. چشمانداز فراجا برای سالهای آینده، تأسیس مدارس حفظ قرآن در داخل شهرکها، پرورش نسل قرآنی در خانوادههای کارکنان و ترغیب همه همکاران به تعامل عمیق با قرآن است. اگر این برنامهها به مرحله اجرا برسد، نیروی انتظامی نه فقط حافظ امنیت بیرونی بلکه حامی امنیت درونی خواهد بود.
گفتوگو از وهاب خدابخشی
انتهای پیام