کریم اکبری مبارکه، بازیگر سینما و تلویزیون در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) درباره رویکرد ایرانهراسانه هالیوود تصریح کرد: سینما امروز دیگر تنها یک هنر یا وسیله برای سرگرمی نیست، بلکه ابزاری است که در آن سیاستهای کشورهای مورد نظرش تبلیغ میشود. برای همین در تولیدات چند سال اخیر هالیوود موج ایرانهراسی شکلی جدی به خود گرفته است. در این دست آثار معمولا به دو شکل مستقیم و غیرمستقیم فرهنگ و تمدن ایرانی مورد هجمه قرار میگیرد.
وی افزود: برای مثال در فیلم «300» که فیلمی سراسر دروغ و تحریف بود، فرهنگ و تمدن ایرانی به صورت مستقیم مورد هجمه قرار میگیرد. در این میان حقیقت داشتن موضوع به هیچ وجه دارای اهمیت نیست، زیرا آنها قادرند با کارهای پرهزینه و دروغ هر تحریفی را به خورد مخاطبان دهند، البته این آثار معمولا به لحاظ کیفی و هنری کارهای فاخری نیستند، اما به لحاظ پرهزینه بودن، معمولا فیلمهای پرهزینه سینما محسوب میشوند.
اکبری مبارکه به توضیح فوق اضافه کرد: جدا از فیلمهای فوق، آثاری نیز هستند که در بطن داستان به ایران حمله میکنند. جدیدترین نمونه در این حوزه، فیلم پرفروش «پلیس آهنی» است که در آن ملت ایران، آدمهایی بدوی ترسیم شدهاند. در ابتدای این فیلم تهرانی ترسیم میشود که به لحاظ ظاهری هیچ شباهتی به تهران واقعی ندارد و بیشتر شبیه یکی از شهرهای جنگزده عراق است. در ضمن افرادی که در این شهر زندگی میکنند کاملا عصبی و پرخاشگرند و نگهداری از آنها برعهده آمریکائیان است. در کنار این فیلم در فصل هشت سریال (24) هم میبینیم که محور داستان ایران است.
تحریف واقعیت ویژگی اصلی «آرگو»
بازیگر سریال «امام علی(ع)» در پاسخ به این سؤال که در میان این قبیل فیلمها آثاری نظیر «آرگو» چه جایگاهی دارند؟ گفت: این فیلم سینمایی را باید از تولیدات ایرانهراسانه آمریکا کمی جدا دانست، چون در آن داستانی واقعی روایت میشود که به ظاهر سعی دارد بی طرف باشد، اما در جز جز فیلم میتوان گرایشات میهنپرستانه کارگردان را مشاهده کرد، البته به عقیده من «آرگو» در بحث فنی توانسته به استانداردهای لازم یک فیلم خوب دست پیدا کند، اما آنچه که بیان میکند اصل واقعیت نیست. با این وجود متاسفم که میبینیم فیلمی نظیر «آرگو» با استقبال جهانی در گیشه مواجه میشود و ما نیز در مقابل آنها تنها به اعتراضات کلامی اکتفا میکنیم.
وی اضافه کرد: اعتراضات کلامی در جای خود شایسته است، به شرطی که این قبیل رفتارها سر آغاز و انگیزهای باشد برای تولیدات سینمایی، البته ما در فیلمهایی خود نیازی نیست که به صورت مستقیم بخواهیم به فیلمهایی نظیر «آرگو» با «300» پاسخ دهیم، بلکه اگر بتوانیم واقعیت و تواناییهای خود را به درستی تصویر کنیم در حقیقت به این آثار پاسخ دادهایم.
اکبریمبارکه در پاسخ به سؤالی دیگر مبنی بر اینکه چرا در این حوزه تا این اندازه منفعل هستیم؟ گفت: چند دلیل را برای این کاستی میتوان متصور شد. ابتدا اینکه هنوز مسئولان به درستی این نکته را درک نکردهاند که سینما ابزاری تاثیرگذار برای تبلیغ سیاستهای کشورهاست، حتی برخی مواقع آن را نیازی ثانویه محسوب میکنند. بنابراین روی آن سرمایهگذاری نیز انجام نمیشود. نکته دیگر اینکه بودجه فرهنگی کشور کم است و مسئولان باید نیاز تمامی بخشها را با یک بودجه محدود تأمین کنند، پس طبیعی است که در حوزه فیلمهای فاخر ما با کمبودهایی مواجه هستیم.
نبود سختافزار، سدی در مقابل تولیدات فاخر
بازیگر فیلم «روزهای زندگی» متذکر شد: نکته دیگر که از آن میتوان به عنوان زیربنای تولیدات فاخر نام برد، بحث امکانات سختافزاری است. این قبیل رفتارها از بحث شهرکهای سینمایی شروع میشود و به وسایل و ابزارهای روز تعمیم پیدا میکند، البته در این حوزه تلویزیون میتواند یاری رسان سینما باشد و با تولیدات خوش ساخت جهانیان را بیشتر با داشتههای ایران آشنا کند، به ویژه که شبکههای ماهورهای این اجازه را به تلویزیون میدهد که کارهای خود را برای سراسر جهان با زبانهای مختلف پخش کند.
وی در پایان بیان کرد: برای نشان دادن تواناییهای ملت ایران بخشی از این اقدامات مربوط به معرفی قهرمانان این سرزمین میشود؛ قهرمانهایی که هم میتوانند معاصر باشند هم اینکه در تاریخ گذشته کشورمان آنها را جستوجو کرد. برای این گفته مثالی روشن میزنم: فیلم «چ» اثری است که زندگی شهید چمران را ترسیم کرده است؛ کاری که در حوزه سینما یک اثر الگو محسوب میشود و باید در ساخت کارهای مشابه از آن به عنوان نمونه استفاده کرد.