به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، هجدهم تیرماه، روز ادبیات کودک و نوجوان است. ادبیاتی که در عمر نه چندان بلند خود، توفیق پیدا کرد نویسندگان بزرگی را همچون زندهیاد مهدی آذریزدی به خود ببیند.
مجموعه «قصههای خوب برای بچههای خوب» از آثار ارزشمندی است که در هشت جلد به قلم این مرد ادیب بر صفحه کاغذ رقم خورد.
آذریزدی با نگارش اثر شاخص خود، یعنی «قصههای قرآن» در زمانی که کمتر اثری اینگونه برای کودکان و نوجوانان نوشته میشد، توانست ضمن آگاهیبخشی به این گروه سنی، آنان را با والاترین مضامین قصص کتاب الهی آشنا کند.
ولادت
مهدی آذریزدی در سال 1301 در خرمشاه حومه یزد متولد شد. در سال 1322 به تهران آمد و مقیم این شهر شد. تحصیلات او بیشتر در حوزههای علمی و دینی قدیم انجام شد. قبل از آنکه به کار نگارش داستانهای کودکان بپردازد، به مشاغل گوناگون و از جمله عکاسی و کتابفروشی اشتغال داشت.
آذر یزدی از سال 1336 با توجه به زمینه و مطالعات وسیع قبلی خود شروع به نوشتن داستانهای گوناگون برای کودکان کرد. وی با انتخاب سبک ویژهای در نگارش داستانهایش به یکی از نویسندگان ورزیده و مطلع داستانهای کودکان در ادبیات معاصر ایران تبدیل شد.
وی توانست پنج اثر در مجموعه «قصههای خوب برای بچههای خوب» و پنج اثر کوچکتر در مجموعه «قصههای تازه از کتابهای کهن» را منتشر کند. یکی از مجموعه داستانهای وی برنده جایزه یونسکو در ایران و دیگری، برنده عنوان کتاب برگزیده سال از طرف شورای کتاب کودک شد.
بزرگترین لذت زندگی آذریزدی
بزرگترین لذت زندگی وی کتاب خواندن بود. وی در سنین کودکی و نوجوانی خود کتاب نداشت و هر چه میشنید، قصههای تکراری بود. کلیله و دمنه را که برای انتشارات امیرکبیر تصحیح میکرد، دید که از قصههای خوبی برخوردار است و به همین دلیل کار بازنویسی را برای بچهها شروع کرد تا کتاب و قصه داشته باشد.
آثاری که به یادگار ماند
«قصههای خوب برای بچههای خوب»، «قصههای کلیله و دمنه»، «قصههای مرزباننامه»، «سندبادنامه و قابوسنامه»، «قصههای مثنوی مولوی»، «قصههای قرآن»، «قصههای شیخ عطار»، «قصههای گلستان و ملستان» و «قصههای چهارده معصوم(ع)» از جمله آثار وی است.
نخستین جلد «قصههای خوب برای بچههای خوب» را شبها در حالی مینوشت که در یک اتاق دو در سه متری زیر شیروانی، با یک لامپ نمره ده دیوارکوب زندگی میکرد.
خودش میگفت: «نگران بودم کتاب خوبی نشود و مرا مسخره کنند. آن را اولین بار به کتابخانه ابن سینا(سر چهارراه مخبرالدوله) بردم. آن را بعد از مدتی پس دادند و رد کردند. گریهکنان آن را پیش جعفری، مدیر انتشارات امیرکبیر در خیابان ناصرخسرو بردم. وی حاضر شد آن را چاپ کند. وقتی یک سال بعد کتاب از چاپ درآمد، دیگران که اهل مطبوعات و کار کتاب بودند، گفته بودند که خوب است. به همین دلیل جعفری پیوسته جلد دوم آن را مطالبه میکرد».
علاقهمندی آذریزدی به 4 اثرش
وی درباره اینکه به کدام یک از آثارش بیش از دیگر آثار علاقه دارد، گفت: «از 23 عنوانی که از من چاپ شده است، چهار عنوان را به ترتیب بیش از دیگر آثار دوست دارم.
شعر «قند و عسل» که بیشتر بیان درد زندگی است. سپس «بچه آدم» که جزوه چهارم قصههای تازه از کتابهای کهن است. «خاله گوهر» نیز که در سال 54 در شیراز برای کمیته پیکار با بیسوادی آن را نوشتم و «گربه تنبل».
اولین کتابی که خواندم
آذریزدی درباره اولین کتابی که خوانده بود، اظهار کرده است که «من اولین کتابی را که میخواستم و نداشتم، گلستان سعدی بود. هشت ساله بودم و کسی که هم سن و سال من بود، این کتاب را داشت و من نداشتم. پیش پدرم رفتم و گریه کردم، به او گفتم من هم گلستان سعدی میخواهم. پدرم گفت نه این کتابها دنیایی است و ما باید به فکر آخرت باشیم. این موضوع برایم غصه شده بود که چرا گلستان سعدی ندارم. وقتی من کتابفروش شدم، اولین کتابی را که خواندم، گلستان سعدی بود و بعد از آن من به کتاب و کتاب خواندن عادت کردم».
آرزوی بابای قصهگوی کشورمان
وی هیچگاه به مدرسه نرفت. خواندن و نوشتن را به شیوه سنتی آموخت و فقط کتاب خواند و هر چه داشت، از کتاب خواندن بود. تصمیمی که وی درباره آثارش داشت، این بود که کتابهایش را در کتابخانهای به نام کتابخانه موقوفه آذریزدی با همکاری ادارهکل فرهنگ و ارشاد استان یزد گردآوری کند.
مجموعه هشت جلدی «قصههای خوب برای بچههای خوب» به ترتیب به داستانهای مرزباننامه، کلیله و دمنه، سندبادنامه و قابوسنامه، مثنوی مولوی، قرآن، عطار، گلستان و ملستان و چهارده معصوم(ع) اختصاص دارند.
دیدگاه مسئولان فرهنگی نسبت به آذریزدی
محمدحسین صفارهرندی، وزیر اسبق فرهنگ و ارشاد اسلامی، درباره درباره سبک ویژه آذریزدی در آثارش گفته است: آثار وی از توصیفهای سطحی بینیاز است. وی به خوبی توانسته با دل و روح مخاطبان جوان، نوجوان و به ویژه کودکان رابطه برقرار کند و به عمق وجود این مخاطبان دست یابد.
صفارهرندی همچنین گفته است که مهدی آذریزدی در رابطه با مفاهیم متعالی و مسائلی که در اوج حقیقت، راستی و درستی هستند، بسیار موفق عمل کرد.
محسن پرویز نیز در دورهای که معاونت فرهنگی وزارت ارشاد را برعهده داشت، درباره این شخصیت عنوان کرده است که حکایتهایی که آذریزدی استخراج و بازنویسی کرد به نوعی آغازگر مسیری بود که پس از وی تکمیل شد و آثار او را نمیتوان با سایر آثار تولید شده در این حوزه مقایسه کرد؛ چرا که نویسندگان دیگر پا بر شانه پیشینیان به ویژه آذریزدی گذاشته و تجربهای را که قبلاً به دست آمده بود، مورد استفاده قرار دادند.
وی با اشاره به «قصههای خوب برای بچههای خوب» عنوان کرده است که این اثر از نظر ادبی ویژگیهای برتری نسبت به سایر آثار همدوره خود دارد. این مجموعه در زمان خود و حتی پس از آن بسیار مورد استقبال قرار گرفت.
دیدگاه نویسندگان حوزه کودک به مهدی آذریزدی
محمود حکیمی، نویسنده حوزه کودک و نوجوان، معتقد است که در دوران پیش از انقلاب، تمام تلاش حکومت تبلیغ برای فرهنگ ایران قبل از اسلام بود و بنابراین کمتر نویسندهای به نگارش داستانهای مذهبی میپرداخت.
وی در این باره گفته است که آذریزدی از معدود نویسندگانی بود که در دوران پهلوی به نگارش داستانهایی از زندگی پیامبران توحیدی پرداخت و در ادامه این داستانها و قصههای قرآن را با نثری شیوا و روان برای کودکان و نوجوانان منتشر کرد.
مصطفی رحماندوست، شاعر و نویسنده کودک و نوجوان نیز درباره این شخصیت ادبی اظهار کرد که استاد آذریزدی توانست به دیگران بگوید که با سادهنویسی هم میتوان کار بزرگی در ادبیات انجام داد.
وی همچنین عنوان کرده است که تجربههای زندگی استاد، بسیار زیاد است و وی بر اساس این تجربهها و استعداد ذاتی قصهگویی توانست آثاری را به این زیبایی و ماندگاری به وجود آورد.
جعفر ابراهیمی، دیگر نویسنده این حوزه نیز معتقد است که متنهای ادبیات گذشته ما دارای آموزههای اعتقادی، دینی و اخلاقی است، اما این متون تا پیش از انقلاب اسلامی به زبان روز برگردان نشده بود و استاد آذریزدی با کار خود، بازنویسی کردن را برای دیگران آسان کرد.
وی نقد آثار آذریزدی را یکی از راههای شناسادن این نویسنده پیشکسوت ادبیات کودک و نوجوان به جامعه دانسته است و گفته که آثار این نویسنده نیز باید با تجدید چاپ و نقد به نوجوانان معرفی و از طریق ترجمه در سطح جهان مطرح شود.
زندهیاد امیرحسین فردی درباره مهدی آذریزدی عنوان کرده که در دورانی که نویسندگان و روشنفکران درصدد محو هویت ایرانی و اسلامی ما بودند، شخصیتی مانند آذریزدی با بازگشت به ریشههای دینی و ملی، انگشت روی متونی که قالب داستان داشت، گذاشت و آثاری به نوجوانان و حتی بزرگسالان ارائه کرد که در جایگاه خود، کارهای بسیار ارزشمندی است.
وی همچنین حسن عملکرد آذریزدی را در این موضوع دانسته است که این نویسنده در دوران فراموشی این آثار، دست به بازنویسی زد؛ در حقیقت شرایط و ظرف زمانی نوعی ارزش افزوده به کار وی اضافه کرد که سبب ماندگاری نام او شد.
سیدعلی کاشفی خوانساری، نویسنده، شاعر و روزنامهنگار کشورمان درباره این شخصیت معتقد است که «قصههای خوب برای بچههای خوبی» از آثار ماندگار برای چند نسل و حتی نسلهای بعد است؛ آذریزدی در سالهای قبل از انقلاب به بازنویسی قصههای قرآنی پرداخت و بعد از انقلاب هم یکی از مجلدات خود را به زندگی و قصههای امامان معصوم(ع) اختصاص داد که این جلد از جنبههای مختلف دارای اهمیت است.
مجید ملامحمدی نیز درباره سبک نگارش آثار مهدی آذریزدی اعتقاد دارد که ویژگی بارز آثار استاد آذریزدی، قلم شیوای او در بازآفرینی روان و شاخص از قصههای قرآن، مثنوی معنوی و متون کهن فارسی است.
به عقیده این نویسنده، توجه آذریزدی در انتخاب متونی مانند مثنوی معنوی و قصههای قرآن کریم بارز بود و این آثار با قلم شیوا و نثر روان وی بهتر در ذهن کودکان و نوجوانان مینشست.
بابای قصهگوی کشورمان در روز 18 تیرماه سال ۸۸ در سن ۸۸ سالگی در بیمارستان آتیه تهران درگذشت و ۲۱ تیرماه پس از تشییع از مسجد حظیره، در حسینیه خرمشاه یزد در نزدیکی محل زندگیاش به خاک سپرده شد.
پیکر این نویسنده فقید همچنین پیش از انتقال به استان یزد، از محل خبرگزاری ایکنا با حضور جمع کثیری از اهالی قلم و فرهنگ و مسئولان فرهنگی کشورمان تشییع شد.
(برگرفته از دوهفتهنامه «رایحه» خبرگزاری ایکنا/ ویژهنامه استاد آذری یزدی)