امیرحسین شریفی، تهیهکننده سینما، در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) با بیان اینکه سینمای دفاع مقدس اکنون غریبترین گونه سینمای ایران است، گفت: تا دو دهه پیش وقتی میخواستند آمار فروش فیلمهای پرمخاطب سال را بگیرند، فیلمهای دفاع مقدسی همیشه یک پای ماجرا بود، اما امروز اگر فیلمی در این ژانر ساخته شود، به سختی موقعیت اکران را پیدا میکند. دلیل این مسئله نیز این است که با گذشت دو دهه هنوز نتوانستهایم مخاطبان سینما را به خوبی جذب این ژانر کنیم.
وی افزود: زمانی که از سینمای دفاع مقدس و ضرورت سرمایهگذاری در آن سخن به میان میآید، معمولاً گفته میشود که این دست تولیدات مخاطب ندارند. این توجیه به هیچ وجه درست نیست، زیرا اگر در این زمینه کاری خوب تولید شود، مطمئن باشید که تماشاگر از دیدن آن رضایت خواهد داشت. اتفاقی که به نوعی برای فیلم سینمایی «چ» رخ داد. این کار توانست هم در گیشه و هم در مجامع سینمایی مورد استقبال منتقدان و علاقهمندان حرفهای سینما قرار گیرد.
تهیهکننده فیلم «اشک و سرما» ادامه داد: نگاه ما به سینمای دفاع مقدس، خنثی و تکراری شده است. برای همین هم تولیدات این ژانر نمیتوانند در جذب تماشاگر موفق باشند. برای نمونه اگر به شخصیتهای این فیلمها نگاه کنیم، میبینیم که تنها آدمهایی خاص در فیلمهای دفاع مقدسی حضور دارند؛ آدمهایی که یا سیاهند یا سفید. در این موضوع حد میانهای وجود ندارد. این رویکرد نیز معمولا در آثاری است که شحصیتپردازی درستی برایش انجام نشده است.
شریفی ادامه داد: اما در این همین حوزه، فیلم «چ» توانست نمونهای موفق در شخصیتپردازی فیلمهای سینمایی باشد. در این کار تماشاگر در سکانسهای مختلف با بخشهایی از زندگی شهید چمران آشنا میشود، حتی درباره لحظات غم و شادی خانواده این شهید تصاویری به چشم میخورد. این اتفاق تنها برای شخصیت اول فیلم روی نداد، بلکه شخصیت اصغر وصالی که بابک حمیدیان آن را ایفا میکردند هم مورد ارزیابی قرار گرفته است.
وی درباره شخصیت منفی «چ» که مهدی سلطانی نقش آن را ایفا میکرد، گفت: برای اولین بار در سینمای ایران جسارتی خوب دیده میشود؛ به این معنا که یک از افراد ضدانقلابی فردی ترسیم میشود که در زمان شاه با چمران در آمریکا مبارزه میکرده و در سال 58 به یکی از مخالفان انقلاب تبدیل شده است. این فرد در قالب گفتوگویی که با چمران دارد، تفکرات خود را بیان میکند و آرمانهای چمران را زیر سؤال میبرد، اما کارگردان اجازه میدهد این مطالب مطرح شود، چون میداند پاسخ خوبی برای این شبهات دارد. دلیل این کیفیت نیز این است که حاتمیکیا کارگردان فیلم از جنس جنگ است و تمام آن ملاحظات را خود تجربه کرده است.
بیان واقعیت در جنگ به معنای سیاهنمایی نیست
شریفی متذکر شد: واقعنگری در جنگ به هیچ وجه به معنای سیاهنمایی نیست، چون برخی مواقع میبینیم که فیلمها به بهانه صلحطلبی و ضدجنگ میخواهند آرمانهای دفاع مقدس را زیر سؤال ببرند. برای نمونه در جایی مطرح میکنند که کشتن یکدیگر کاری درست و منطقی نیست. این تفکر در جای خود درست است، اما زمانی که کشوری مورد تهاجم قرار میگیرد، دفاع کردن از سرزمین اسمش جنگطلبی نیست، بلکه دفاع از عزت و شرف انسانی است.
این تهیهکننده در بخش دیگری از سخنان خود گفت: مخاطبان دهه 90 را نباید با دهه 60 مقایسه کرد. در زمان حال تماشاگر با بسیاری از فیلمهای جنگی سینمای هالیوود آشناست؛ کارهایی که به لحاظ پروداکشن آثار عظیمی هستند، اما آثار ما به هیچوجه به لحاظ امکانات و جلوههای ویژه به پای آن تولیدات نمیرسد، همین عامل هم تا حدودی برای کم شدن مخاطبان افزوده است، اما اگر در این زمینه امکانات در اختیار فیلمساز قرار گیرد که حداقل بتواند گوشهای از واقعیتهای جنگ را به شکلی درست ترسیم کند، مورد پسند تماشاگران هم قرار خواهد گرفت. باز هم برای این گفته از فیلم «چ» مثال میزنم که به واسطه امکاناتی که در اختیارش بود، توانست بهترین صحنههای جنگ را به تصویر کشد.
وی در پایان درباره سیزدهمین جشنواره فیلم مقاومت هم چنین توضیح داد: تا چند روز دیگر سیزدهمین دوره جشنواره مقاومت در تهران برگزار میشود. این رویداد به عقیده من همیشه توانست تأثیرات خود را داشته باشد، البته ممکن است شدت آن کم و زیاد شود، اما معمولا سینمای کشورمان را به نوعی با خود همراه کرد. در ضمن بخش بینالمللی که برای آن در نظر گرفته شده هم میتواند پیامرسان فرهنگ مقاومت ایران اسلامی به تمام کشورهای جهان باشد.